از خرمشهر تا شوش؛ داستان جوان مؤمنی که با علم و ایمان به دیدار خدا رفت

به گزارش نوید شاهد گیلان، در میان خیل دلاورانی که جان بر کف، برای عزت و امنیت ایران اسلامی جنگیدند، نام فرهاد رضازاده، چون نگینی بر تارک تاریخ دفاع مقدس می‌درخشد؛ جوانی باایمان، اهل علم و سربازی که سینه‌اش را سپر بلا کرد تا ما امروز در امنیت نفس بکشیم.

شهید فرهاد رضازاده، در دوازدهم مهرماه ۱۳۴۰ در شهرستان خرمشهر، شهری مقاوم و رنج‌دیده در دل خوزستان، چشم به جهان گشود. پدرش «حسن» و مادرش «بمانی»، فرزندی را پرورش دادند که با دلی لبریز از ایمان و عشقی عمیق به میهن، در مسیر ایثار و فداکاری گام نهاد.

او تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی ادامه داد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. در روزگاری که بسیاری از هم‌سن‌وسالانش درگیر روزمرگی‌ها بودند، فرهاد راه آگاهی و تعهد را برگزید. پس از پایان تحصیلات، به خدمت مقدس سربازی اعزام شد؛ اما حضورش در ارتش تنها انجام یک وظیفه ساده نبود. او به‌زودی خود را در صفوف رزمندگان اسلام در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل دید؛ جایی که ایمان و عمل در هم تنیده بودند و جوانانی، چون او با همه وجود در راه عقیده جنگیدند.

فرهاد رضازاده، این جوان مؤمن و فرهیخته، سرانجام در دوم فروردین‌ماه ۱۳۶۱، در منطقه عملیاتی شوش، در حالی‌که رشادت‌های بسیاری از خود نشان داده بود، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و سینه، به فیض عظیم شهادت نائل آمد و به قافله شهدای گلگون‌کفن پیوست.

پیکر پاک این شهید بزرگوار، در گلزار شهدای تازه‌آباد شهرستان رشت به خاک سپرده شد. او اکنون در کنار دیگر همرزمان شهیدش، آرام گرفته، اما یاد و راهش همچنان زنده و الهام‌بخش نسل‌های امروز و فرداست.

فرهاد رضازاده تنها یک نام در فهرست شهدا نیست؛ او نماد نسلی است که در میدان علم و تقوا، هم‌چون میدان نبرد، خوش درخشیدند. نسلی که باور داشتند برای ساختن فردایی روشن، گاهی باید از همه‌چیز گذشت. زندگی و شهادت این شهید عزیز، نمونه‌ای روشن از پیوند ایمان، دانش و فداکاری است؛ الگویی که امروز بیش از همیشه به آن نیاز داریم.