روایتی خواندنی از برادر شهید«علی محمد بهبود»
برادر شهید می گوید: علی‌محمد به من گفت: «اگر شهید شدم، از تو حلالیت می‌طلبم.» او شب عملیات راهی خط مقدم شد و صبح روز بعد، دیگر در میان ما نبود.

وداعی که دیگر تکرار نشد

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهید«علی محمد بهبود» سوم بهمن ماه 1320 در روستای گاومیش چران از توابع شهرستان گیلانغرب به دنیا آمد. پــدرش علی و مادرش خاور نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. بسیجی بود. چهارم آبان ماه 1359 در آوه زین گیلانغرب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

روایتی خواندنی از«علیداد بهبود» برادر شهید

در جبهه آوزین گیلان‌غرب، یکی از زیردستان برادرم بودم. در همان جبهه، شخصی به نام «محمد کرمی» که دامادمان بود، به شهادت رسید. پیکر او در منطقه تحت کنترل نیروهای عراقی باقی ماند. شب بعد، شهید علی‌محمد و چند تن از هم‌رزمانش تصمیم گرفتند که پیکر شهید«محمد کرمی» را از دست عراقی‌ها بازپس بگیرند. در همان لحظات، برادرم به سوی من برگشت و گفت: برادر، من برای آوردن پیکرمحمد می‌روم. اگر شهید شدم، از تو حلالیت می‌طلبم. مادر و فرزندانم را به تو می‌سپارم.»

آن شب، برادرم به شهادت نرسید و توانست پیکر شهید را به عقب برگرداند. پیکررا به من سپرد و گفت: این پیکر را به خانواده‌اش تحویل بده و چند روزی در مراسم ختم بمان تا من مرخصی بگیرم و بیایم. شهید رابه اسلام‌آباد بردم و تحویل خانواده‌اش دادم. پس از سه روز، برادرم برای عرض تسلیت به منزل شهید محمد کرمی آمد. تنها یکی دو ساعت آنجا ماند و سپس به من گفت:عجله دارم، باید به جبهه برگردم. امشب قصد حمله به مواضع عراقی‌ها را داریم. تو هم فردا صبح به محل خدمتت بازگرد. اگر در این حمله شهید شدم و دیگر همدیگر را ندیدیم، مادرمان را به تو می‌سپارم. مراقبش باش». آن شب، برادرم به درجه رفیع شهادت نائل آمد و من دیگر او را ندیدم.

انتهای پیام/

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده