گریه دوستش خبر شهادت را داد
دوشنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۴۵
«لیلا جهانی» میگوید: محمد برای مأموریت رفته بود به من گفت اول مهر برای ثبت نام فرزندمان خودم برگردم. دو روز بعد یکی از دوستانش درب منزل ما آمد، خیلی ناراحت بود و اشک در چشمانش شک کردم، درخواست شناسنامه کرد و گفت: میخواهند دفترچه اتکا بدهند باید شناسنامه محمد را ببرم.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «لیلا جهانی» میگوید: محمد برای مأموریت رفته بود به من گفت اول مهر برای ثبت نام فرزندمان خودم برمیگردم. دو روز بعد یکی از دوستانش درب منزل ما آمد خیلی ناراحت بود و اشک در چشمانش، شک کردم درخواست شناسنامه کرد و گفت: میخواهند دفترچه اتکا بدهند باید شناسنامه محمد را ببرم بعد از آن یکی دیگر از همکارانش آمد و گفت: محمد تیر خورده و در بیمارستان 520 ارتش بستری شده که دیگر مطمئن شدم شهید شده است.
انتهای پیام/
نظر شما