تاب آوری در برابر سختیها و کمبودها، ویژگی بارز شهید تاتار بود
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهیدغلامحسین تاتار یکی از این اسوه های صبر و مقاومت است که برادرش در وصف ایستادگی هایش می گوید: شهید زمانی که به عنوان فرمانده بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرپل ذهاب و قصر شیرین در پادگان ابوذر منصوب شد و در تمام مدت مسئولیتهایش حتی یک بار از مشکلات و کمبودها شکایتی به میان نیاورده و با تمام وجود و اخلاص از عهده ی امورات محوله جنگی برمی آمد.
برای پی بردن هرچه بهتر به خصوصیات بارز اخلاقی و مجاهدت های بی دریغ شهید غلام حسین تاتار- از شهدای گرانقدر شهرستان سرپل ذهاب- گفتگویی را با مرادعلی تاتار که هم اکنون در مسولیت فرمانداری شهرستان قصرشیرین می باشد، ترتيب داده ایم که در ادامه به مخاطبان ارجمند تقدیم می شود.
انجام واجبات و حضور در میان جماعت
فرماندار قصرشیرین و برادرشهید تاتار گفت: شهید در دوران نوجوانی قبل از سن تکلیف به انجام واجبات و فرائض دینی و حضور در مساجد و نماز جماعت اهتمام کامل داشت و حتی علاوه بر حضور خود، تعدادی از دوستان و هم کلاسی های خود را نیز برای حضور در مسجد دعوت می کرد. این دعوت حتی برای حضور در جبهه های جنگ و مقاومت در مقابل دشمن بعثی نیز ادامه داشت.
وی افزود: شهید در سال 1359 هم زمان با شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج سپاه پاسداران کرند غرب وارد سپاه گردید و به جبهه ی غرب اعزام شد و بعد از گذشت چند ماه از جنگ و با توجه به اینکه شهید از ایمانی راسخ و قوی برخوردار بود در میان مسئولین و دیگر هم رزمانش نمونه شناخته شد و به عنوان فرمانده محور در جبهه غرب انتخاب شد. وی در نیمه اول سال ۱۳۶۱ نیز به عنوان مسئول پرسنلی سپاه قصر شیرین و سرپلذهاب در پادگان کربلا منصوب شد.
تاتار ادامه داد: با توجه به اینکه شهید تاتار وظایف سنگینی را برعهده گرفته بود و به خوبی و به نحو احسن از عهده آن بر می آمد و خلوص نیت در انجام وظایفش بر همگان آشکار بود در نیمه ی دوم سال ۶۱ از طرف فرماندهی سپاه استان به عنوان فرمانده بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرپل ذهاب و قصرشیرین در پادگان ابوذر منصوب شد و حتی در طول مسئولیت هایی که برعهده داشت یک بار از مشکلات و نارسایی شکایتی به میان نمی آورد و با تمام وجود و اخلاص از عهده ی امورات محوله جنگی بر می آمد.
این برادر شهید تصریح کرد: با توجه به اینکه مسئولیت های شهید تاتار در پادگان ابوذر بود ولی به محض شروع عملیات ها و پاتک ها در منطقه ی غرب و جنوب شرکت کرده و لحظه ای از فکر خط مقدم غافل نبود. ایشان درعملیات های زیادی از جمله فتح المبین و بازی دراز شرکت داشت.
وی گفت: درعملیاتی که در منطقه بازی دراز انجام گرفت. ایشان در حین عملیات به محاصره ی دشمن درآمد و به گواه همرزمان شهید تا آخرین گلوله با آنها جنگید و زمانیکه می خواستند این شهید و همرزمانش را به اسارت درآورند با تدبیر ایشان صحنه نبرد را به گونه ای مدیریت کرده تا همرزمانشان به یاریشان شتافتند و آنها را از محاصره نجات دادند اما بعد از همه این رشادت ها و جانبازیها ایشان به آرزوی دیرینهی خود که همان شهادت بود نائل آمده و در ۳۱اردیبهشت ماه در پادگان ابوذر به همرزمانش شهیدش پیوست.
فرمانده شهید، دانش آموز اخلاق مدار دیروز
فرماندار قصرشیرین افزود: اخلاق و رفتار شهید تاتار منحصر به فرد بود. او در بین دوستان و رفقا و مربیان در مدرسه به عنوان دانش آموزی با اخلاق و مودب و انجام به موقع وظایف و تکالیفش مشهور بود. زمانی که شهید پایان دوران تحصیلی راهنمایی اش را می گذراند تظاهرات وخشم ملت ایران علیه رژیم طاغوت در حال انجام بود، این شهید گرانقدر همراه و دوشادوش با مردم در کلیه تظاهرات و راهپیماییها که به راه افتاده بود، شرکت می کرد و شب و روز لحظه ای از فکر مبارزه علیه رژیم غافل نماند. بعد از اینکه انقلاب به پیروزی رسید، ایشان تحصیلات دوران دبیرستان خود را آغاز کرد. با اتمام سال تحصیلی دوم دبیرستان، و شروع جنگ تحمیلی علیه ایران، شهید درس را رها کرده و سنگر مبارزه و جهاد را به سنگر مدرسه مقدم شمرد و وارد جبهه های جنگ شد.
چگونه زیستن و چگونه مردن را در مکتب امام حسین (ع) آموخت
او در ادامه افزود: شهید درس آزادی و آزادگی، عشق و ایثار، رشادت وشهادت را در مکتب آموزگار بزرگش امام حسین (ع) آموخته بود و می دانست چگونه باید زیست و چگونه باید مرد.
وی درمورد نحوه شهادت شهید والامقام غلامحسین تاتار گفت: در ۳۱ اردیبهشت سال 1362 در پادگان ابوذر در حین آموزش به بسیجیان و انفجار نارنجک، به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت بود رسید و پیکر مبارکش در زادگاهش در مزار شهدای روستای حبیبوند به خاک سپرده شد و آرام گرفت.
فرماندار قصرشیرین عنوان کرد: شهید با توجه به اینکه سن و سال زیادی هم نداشت ولی در دوران نوجوانی یکی از نمازگزاران ثابت مسجد بود. ذکر این نکته نیز مهم است که بعد از شروع جنگ تحمیلی و اعزام به جبهه و با توجه به اینکه زادگاهش روستای حبیبوند در تیررس توپ های دشمن قرار گرفت و چندین نفر از اهالی روستا در آن زمان به شهادت رسیدند.ولی اهالی روستا برای یک روز هم این روستا را خالی نگذاشتند.
وی در پایان با بیان خاطره ای از این شهید گفت: ایشان یکی از طلبه های اعزامی از قم به جبهه در پادگان کربلا را شبها بعد از نماز مغرب و عشا به مسجد آورد و در طول یک سال، تمام نوجوانان و جوانان مسجد را به آموزش احکام و فراگیری قرآن دعوت کرد که خاطره ی آن روزها هنوز در بین جوانان آن روزگار منطقه هست و یادگیری احکام و قرآن را مدیون آن شهید عزیز می دانند.
انتهای پیام/