لبخندی به رنگ شهادت

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه،«روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند.» این جمله کوتاه برشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در 27 بهمن ماه سال 1393 درخصوص اهمیت نام و یاد شهدا است.»
در همین راستا متن زیر روایتی کوتاه از "شهید بهمن آرمین" در جبهه های جنگ که راوی آن "علیرضا فرهنگیان" همرزم شهید است تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد.

صبح با صدای خنده ای از خواب پریدم. آرمین را دیدم که با چهره ای بشاش در حال جمع کردن پتوهای سنگر بود. با خنده شادی آوری که روی لبش بود گفت:"پاشو، پاشو، خواب دیگه بسه"

آدم خنده رویی بود اما امروز لبخندش بیشتر از همیشه گل کرده بود. چهره ی آرمین خواب را از سرم دور کرد. بلند شدم و به او کمک کردم تا پتوها را جمع کند. با عجله همراه فرماندهان تیپ به خط مقدم رفت.

من هم باید برای تحویل خط جدید سمت راست به لشکر 31 عاشورا می رفتم. موقع برگشتن بچه ها را دیدم که چهره شان گرفته بود. می بایست اتفاقی افتاده باشد.

قلبم تند تند می زد، قدم ها را سریع تر برداشتم اما سستی عجیبی سرعت پاهایم را کم می کرد. یکی از بچه ها گوشه ای از سنگر نشسته بود و دست هایش به حالت دعا به آسمان بود.

نگاهش در چشمم نشست. اشکی روی گونه اش غلتید. نشستم، با لحنی بریده بریده گفتم چه شده؟... سرش را پایین انداخت و گفت: آرمین شهید شده.

بی درنگ از سنگر خارج شدم با پای برهنه به طرف جاده منتهی به خطوط مقدم رفتم چند دقیقه ای نگذشت که آمبولانسی نمایان شد و جلوی پای ما توقف کرد. به سرعت در آمبولانس را باز کردم. چهره ی خندان آرمین پر از خون بود.

گفتنی است، شهید بهمن آرمین هفتــم فروردین 1339 در روستاي اشتریان از توابع شهرستان تویسرکان به دنیا آمد. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربي درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. 16 مهر1366 با سمت معاون طرح و عملیات تیپ نبي اکرم در منطقه بوالفت سردشت بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن به کتف و سر، شهید شد. پیکرشهید را در گلزار شهداي شهرستان کرمانشاه به خاک سپردند. برادرش خسرو نیز به شهادت رسیده است.

انتهای پیام/