جملات زیبای شهید " غلامرضا حسینی قزانچی " در وصف مادر
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید غلامرضا حسینی قزانچی هشتم خرداد 1350 در شهرســتان قصرشــیرین به دنیا آمد. پدرش اسماعیل و مادرش سلطنت نام داشت. تا اول راهنمایي درس خواند. سرباز ارتش بود. 29 شهریور1370 توسط اشرار و قاچاقچیان بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهداي روستاي قران چي تابعه شهرستان کرمانشاه به خاک سپردند.
*وصیت نامه شهید
اینجانب غلام رضا حسینی فرزند اسماعیل حسینی سرباز وظیفه که در منطقه بم کرمان مشغول خدمت و دفاع از اسلام و مبارزه با سودا گران مرگ می نمایم و هر لحظه امکان شهید شدنم هست.
مادر و مادر مهربانم، اگر من شهید شدم ناراحت نباشید چون در راه مملکت و دفاع از آب و خاک وطن اسلامی جان ناقابل من ارزشی ندارد و از برادر بزرگترم خواهشمندم مواظب برادر کوچک تر از خودمان باشد و با مادرم بد رفتاری نکنند و احترام خواهرمان را از همه بیشتر داشته باشد چون او از روشن دلان می باشد .
*وصیت نامه دیگر شهید
مادر بند بند پیکرم از تو به وجود آمد و جان گرفت و تو بودی که به من زندگی بخشیدی و با دست های پر از مهرت همچون طفلی بی پناه که در شب طوفانی راه خانه خویش را گم کرده باشد، پناهم دادی و با قطرات اشک چشم های خوبت که نگاهی سرشار از محبت و آمیخته به عشق کودک بود در دامانت پروراندی. ای معنی عشق و ای معنی مطلق، ای مادر ای آنکه اگر نبودی نبودم و ای کسی که تنها یاورم بودی در سخت ترین شرایط زندگیم و ای کسی که نمی دانم چگونه باید خوبی ها و صفاتت را به تصویر قلم درآورم و چه لقبی را به تو فرشته خوبی ها بدهم که در خورشخصیت والا و گرامی تو باشد. ای پاک تر از معبد و ای دامنت خوش بوتر از هر گل و ای گرمی دست هایت گرم تر از شعله سوزان و آنکه کلامت بهتر از نفوذ کلام در شعر عاشق، می خواهم که پیش از تو جان بسپرم و می خواهم که تا ابد و ابدیت زنده باشی و نامت در تاریخ جاویدان بماند.
انتهای پیام/
منبع: پرونده فرهنگی شهدا - اداره هنری، اسناد و
انتشارات- استان کرمانشاه