مناجات نامه شهید بهزاد غیاثی؛
خدایا تو را شکر می کنم مرا از گمراهی ها و تاریکی ها به سوی نور به سوی روشنایی هدایت نمودی.
خدایا شکر که مرا از گمراهی ها و تاریکی ها به سوی روشنایی هدایت نمودی

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید بهزادغیاثی در سال 1343 در روستای قروه تابع شهرستان سنقر کلیایی در خانواده ای مذهبی و مقید به نظام و مسلمین متولد شد و در همان روستا به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را به اتمام رساند و جهت ادامه تحصیل به شهرستان سنقر مراجعه و دوران راهنمایی را نیز در این شهرستان به پایان رساند.
شهید غیاثی در دوران تحصیل با توجه به مشکلات خانواده خود هم به فکر درس خواندن بود و هم به فکر خانواده و همیشه در کارهای منزل و بیرون از منزل به پدر و مادر خود بیش از حد توان کمک می کردعلاقه زیادی به ورزش داشت مخصوصا ورزش دو میدانی و فوتبال .
شهید غیاثی یکی از بهترین دونده های دوران تحصیل و در اکثر مسابقات فوتبال که در آن زمان برگزار می شد شرکت و یکی از بهترین بازیکن های تیم خود بود.
شهید غیاثی دوران اول دبیرستان را نیز در زمان انقلاب اسلامی به پایان رساند و در آن زمان نیز همیشه در خطوط اول طرفداران انقلاب و یکی از انقلابیون آن دوران بودند وی در زمان خود یکی از مخلص ترین و مؤمن ترین بودند و هیچ گاه از یاد خدا غافل نمی شدند. همیشه دیگران را به نماز خواندن و راز و نیاز کردن با خداوند ترغیب می کردند ذکر خدا هیچ وقت از یادش نمی رفت حتی از نماز شب خود نیز غافل نمی شد علاقه عجیبی به ائمه اطهار داشت. ایشان فردی جذاب، نورانی و دوست داشتنی بودند زمانی که در روستا بودند همیشه در اوقات نماز در مسجد حضور و مؤذن مسجد روستا بودند با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شهید غیاثی از ادامه تحصیل منصرف و جهت اعزام به جبهه به صورت امدادگری به جهاد سازندگی رفتند و پس از گذراندن دوران امدادگری به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند و در همان زمان علاقه ی شدیدی به حضور در جبهه پیدا کردند و تا زمان شهادت در جبهه حضور داشتند در سال 1362 ـ 1363 وارد تیپ نبی اکرم (ص) شد و در آنجا مشغول خدمت شدند و در همان زمان با برادران سپاهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) آشنا شدند و با توجه به علاقه زیادی که به این لشکر و پرسنل و ایمان آنها داشتند با زحمت زیاد توانستند وارد این لشکر شوند و بعد از مدتی معاون دوم بهداری لشکر را به مشارالیه دادند.
شهید غیاثی از ایمان قوی و محکمی برخوردار بودند و در زمان جنگ تمام وقت خود را صرف جبهه و کار در جبهه و به دین اسلام می نمود و در اکثر مناطق جنگی خدمت کرده بودند در جبهه با توجه به گفته های همرزمان ایشان همیشه سخت ترین کار را برای خود انتخاب  می نمود و هیچ گاه به کسی کوچکترین آزار و اذیتی نمی رساند و همیشه خود جلودار کارها و پیش قدم بودند . فردی زحمت کش ؛ کوشا و خستگی ناپذیر بودند شهید غیاثی در میان همرزمان خود از علاقه زیادی برخوردار بودند به همین دلیل او را حاج مهدی صدا می زدند خصوصیات مخصوص به خود  داشتند که باید اینها را از همسنگران شهید غیاثی شنید. شهید غیاثی یقین داشتند که روزی به شهادت خواهند رسید و همیشه از خداوند آرزوی شهادت داشتند و قبل از شهادت گویی به ایشان الهام شده بود که به شهادت خواهند رسید لذا خانواده خود را از اندیمشک به شهرستان خود آوردند و دوباره به جبهه برگشتند و در همان زمان در تاریخ 14 بهمن ماه 1365در منطقه عملیاتی شلمچه در اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسیدند.

•    مناجات نامه
 
شهیدخدایا تو را شکر می کنم که مرا با خود و حضرت محمد (ص) فرستاده ات و قرآن کریم آشنا کردی و مرا از گمراهی ها از تاریکی ها به سوی نور به سوی روشنایی هدایت نمودی.
خدایا تو را شکر می کنم که مرا با کسانی همنشین کردی که در آنها ایمان کامل انسان های کامل شهادت شهامت ایثار از خود گذشتگی اخلاص و خیلی از صفات خوب دیگر که هیچ زبانی و هیچ قدرتی توانایی نوشتن یا گفتن و یا توصیف کردن آن را ندارد هست خدایا اینها چه کسانی هستند؟
با ذکر مناجاتشان در سنگر و بیرون سنگر و یاد و وقت نگهبانی و یا پیش روی در حمله به سوی دشمن هر عابری را از خود بیخود می کند و از این دنیا به عالم دیگر می برد.
 خدایا به جبهه آمدم تا وظیفه شرعی خویش را تا به فرمان امام عزیز که همان فرمان توست (هاجرو و جاهد و فی سبیل الله) لبیک بگویم و دین خود را نسبت به اسلام و قرآن ادا نمایم و در همین لحظه ها که از عمرم می گذرد اگر رضای تو در آن باشد و این افتخار را نصیب من کنی که من شهادت را در آغوش بگیرم و شهادت مرا در آغوش بگیرد.
 خدایا می دانم که شهید شدن و شهادت مقام خیلی والایی می خواهد که در خود نمی بینم ولی از تو معبود عزیزم این امید را دارم که مرا شهید بمیرانی و جز شهیدانت قرار بدهی. هر چند لیاقت پیام دادن به ملت شهید پرور را ندارم ملتی که خود مشت را بر دهان شرق و غرب زده کفر و ظلم را بیرون کرده و اسلام عزیز را جایگزین آن نموده ندارم منتهی مسئله ای است که باید به همدیگر تذکر بدهیم (فذکر انما انت مذکر) و نیز این حقیر از باب تذکر
 می گویم. چگونه می توان هنگامی که وحشیانه به سرزمین اسلامی ما یورش می آورند می توان سکوت کرد سکوت برای ما ننگ است همانا مرگ را بر زندگی سراسر ذلت و خواری ترجیح خواهیم داد و در هر زمانی که باطل باشد باید حق جلوی آن بایستد هابیل در مقابل قابیل می ایستد حضرت ابراهیم ( ع ) در مقابل نمرود حضرت موسی در مقابل فرعون و رسول خدا (ص) در مقابل فرعونیان و نمرودیان زمان خود امام خمینی در مقابل استکبار جهانی به سرکردگی شرق و غرب تجاوزگر و خانمانسوز می ایستد وظیفه شرعی ما این است که در مقابل هر گونه تجاوزی به اسلام ایستادگی کنیم و پوزه تجاوزگر را به خاک و خون بمالیم و مبارزه را تا آنجا که احکام قرآن را در تمام جهان جامه عمل بپوشانیم ادامه بدهیم عزیزانم بدانید که در کشورهایی که ساعت ها با هواپیما راه است تا به ایران بیایند عده کثیری از ملت آن کشور هستند که در شادی در پیروزی شما (حزب ا...) شادند و در غم های شما عزا دارند و در انتظار پیروزی کامل شما هستند که با کمک شماعزیزان بتوانند احکام قرآن را در آن کشور پیاده کنند پس با هم وحدت داشته باشید با وحدت خود
مشت ها را محکم تر بر دهان شرق و غرب بزنید و شعارها را که همیشه با عمل خویش ثابت کردید بیشتر جامه عمل بپوشانید و سخنی دارم با همسرم: امیدوارم مرا ببخشی که نتوانستم حقی را که تو به گردنم داشتی ادا کنم امیدوارم به خدا که تورا در مقابل دوری ها و مشکلات زندگی که صبر کردی از جمله جهادگران واقعی قرار بدهد فرزندم را با احکام قرآن آشنا کن و به او بیاموز که چگونه باید در مقابل کفر ایستادگی کرد و در پایان از پدرم و برادرانم و خواهرم و دوستان و آشنایان طلب مغفرت و حلالیت می کنم امیدوارم تا آنجا که می توانید خدمت کنید به اسلام و مسلمین که بهترین خدمت است در این دنیا تا توشه ای باشد برای آخرت.

خدایا شکر که مرا از گمراهی ها و تاریکی ها به سوی روشنایی هدایت نمودی

خدایا شکر که مرا از گمراهی ها و تاریکی ها به سوی روشنایی هدایت نمودی

خدایا شکر که مرا از گمراهی ها و تاریکی ها به سوی روشنایی هدایت نمودی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده