شهید سیروس مرادی معتقد بود که باید نهال انقلاب را با خون خود آبیاری کنیم
يکشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۵۴
شهید سیروس مرادی،فرمانده دوران دفاع مقدس معتقد بود که ما باید خونمان را جهت باروری نهال انقلاب هدیه کنیم.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید سیروس مرادی، فرزند علی مراد در نهم دی ماه 1337 در شهرستان سرپل ذهاب به دنیا آمد. دوران ابتدایی و راهنمایی را در همان شهرستان پشت سر نهاد و تا مقطع دوم دبیرستان درس خواند. پس از آن به علت مشکلات اقتصادی و اوج مبارزات انقلابی مردم علیه رژیم شاهنشاهی قادر به ادامه تحصیل نشد.
در سال های 1356 و 1357 مرتب در نمازهای جماعت و مراسم مختلف مذهبی شرکت می کرد. در ایام های محرم و رمضان در مساجد حضوری فعال و چشمگیر داشت. و ورزش های کشتی، باستانی و والیبال علاقه داشت و به آنها می پرداخت. او به عنوان یک جوان رشید و خوش سیما زبانزد خاص و عام و مدافع افراد مظلوم و ستمدیده بود.
شهید در دوران انقلاب، اخبار و اطلاعاتی که در خصوص پیام ها، نوارها و عکس های امام و فعالیت هایی که در جهت براندازی حکومت بود، دنبال می کرد و در منزلشان منعکس می نمود.
به توزیع و انتشار عکس، تراکت و پیام های امام و شعار نویسی می پرداخت .
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در گروه ها و کمیته های مختلف فعالیت می کرد. در آن زمان گروه های یاغی و وابسته به رژیم، به نا امن کردن مناطقی از ایران می پرداختند که او به گروهی تحت عنوان گروه ضربت و انتظامات به مقابله با آنان پرداخت.
در سال 1357 به عنوان اولین گروه کادر درجه داری ارتش، به اتفاق جمع کثیری از دوستانش جذب ارتش جمهوری اسلامی ایران شد که پس از گذراندن دوران آموزشی به عنوان راننده تانک نمونه با امتیاز عالی در گروهان سوم گردان 215 تانک از تیپ سه ابوذر لشکر 81 زرهی کرمانشاه مشغول خدمت شد و در مرز تیله کوه مستقر گردید.
او به همراه تعدادی از دوستانش سوار بر خودرو ارتش عازم منطقه بودند که در محلی به نام سرابگرم بر اثر آتش شدید خمپاره دشمن در ارتفاعات بازی دراز، کابین جلوی خودرو مورد اصابت خمپاره قرار می گیرد و او مجروح می شود که به علت شرایط خاص ابتدای جنگ و نبود امکانات مثل آمبولانس مسافت طولانی را با همان وضعیت طی می کند که بعد از راهی طولانی ساعت 10 صبح هفتم آبان ماه 1359 به شهادت می رسد. او مدام می گفت: ما باید خونمان را جهت باروری نهال انقلاب هدیه کنیم.
انتهای پیام
در سال های 1356 و 1357 مرتب در نمازهای جماعت و مراسم مختلف مذهبی شرکت می کرد. در ایام های محرم و رمضان در مساجد حضوری فعال و چشمگیر داشت. و ورزش های کشتی، باستانی و والیبال علاقه داشت و به آنها می پرداخت. او به عنوان یک جوان رشید و خوش سیما زبانزد خاص و عام و مدافع افراد مظلوم و ستمدیده بود.
شهید در دوران انقلاب، اخبار و اطلاعاتی که در خصوص پیام ها، نوارها و عکس های امام و فعالیت هایی که در جهت براندازی حکومت بود، دنبال می کرد و در منزلشان منعکس می نمود.
به توزیع و انتشار عکس، تراکت و پیام های امام و شعار نویسی می پرداخت .
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در گروه ها و کمیته های مختلف فعالیت می کرد. در آن زمان گروه های یاغی و وابسته به رژیم، به نا امن کردن مناطقی از ایران می پرداختند که او به گروهی تحت عنوان گروه ضربت و انتظامات به مقابله با آنان پرداخت.
در سال 1357 به عنوان اولین گروه کادر درجه داری ارتش، به اتفاق جمع کثیری از دوستانش جذب ارتش جمهوری اسلامی ایران شد که پس از گذراندن دوران آموزشی به عنوان راننده تانک نمونه با امتیاز عالی در گروهان سوم گردان 215 تانک از تیپ سه ابوذر لشکر 81 زرهی کرمانشاه مشغول خدمت شد و در مرز تیله کوه مستقر گردید.
او به همراه تعدادی از دوستانش سوار بر خودرو ارتش عازم منطقه بودند که در محلی به نام سرابگرم بر اثر آتش شدید خمپاره دشمن در ارتفاعات بازی دراز، کابین جلوی خودرو مورد اصابت خمپاره قرار می گیرد و او مجروح می شود که به علت شرایط خاص ابتدای جنگ و نبود امکانات مثل آمبولانس مسافت طولانی را با همان وضعیت طی می کند که بعد از راهی طولانی ساعت 10 صبح هفتم آبان ماه 1359 به شهادت می رسد. او مدام می گفت: ما باید خونمان را جهت باروری نهال انقلاب هدیه کنیم.
انتهای پیام
نظر شما