خدایا تو خود شاهد باش به خاطر رضای تو و برای نجات اسلام به جبهه آمدم
دوشنبه, ۱۳ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۹
خدایا تو خودت شاهد باش که من به خاطر رضای تو و برای نجات اسلام و دست یافتن به کربلای معلا و حرم مطهر ابا عبدالله الحسین به این مکان مقدس آمدم.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید محمد حشمتی در سال 1349 در استان باختران دیده به جهان گشود و در یک خانواده مذهبی پرورش یافت سنگر درس و مدرسه را ترک نمود و به برادران رزمنده در جبهه پیوست.
*خاطراتی از زبان شهید حجت ا... منصوری در رابطه با مفقودالاثر بسیجی دانش آموز شهیدمحمد حشمتی که خود نیز بعد از او به شهادت می رسد.
چند ساعت قبل از عملیات وقتی که هنوز هوا کاملاً تاریک نشده بود در مقر خود دائماً در حال رفت و آمد بودیم دشمن هم شروع به اجرای آتش هایی در سطح منطقه کرد من که برای آماده کردن قایق به اسکله رفته بودم بعد از اتمام کار کمی دورتر از اسکله مشغول نگاه کردن به آبراهی شدم که در آن قرار داشتیم. محمد مرا صدا زد زمانی که داشتم به طرف محمد می رفتم و از مکان قبلی دور می شدم ناگهان گلوله ای که ظاهراً گلوله خمپاره بود به آن نزدیکی اصابت نمود و منفجر شد که اگر من در آنجا می ماندم مطمئناً از بین می رفتم عجب سرنوشتی پیدا کردم و خواست خدا بود که محمد من را صدا بزند و شهید نشوم هر چند آرزویم شهادت بود زمان عملیات فرا رسید و محمد در عملیات (کربلای 4) سکان دار قایق در یگان دریایی تیپ نبی اکرم (ص) بود و نیروها را جابجا می کرد در حین انجام این کار خمپاره ای در هوا منفجر می شود و به محض انفجار خمپاره محمد بیهوش به کف قایق می افتد و قایق در گل گیر می کند به علت موقعیت حساس منطقه همراه محمد برای آوردن نیروی کمکی خود را به آب می اندازد و خود را به ساحل می رساند عده ای برای کمک محمد بسیج می شوند اما اثری از قایق و محمد پیدا نمی کنند ولی متاسفانه خبری از او نشد و تمام تلاش ها بی ثمر ماند و خانواده و دوستان را چشم براه خود گذاشت.
*وصیت نامه شهید
به نام خداوند بخشندۀ مهربان مقتدر توانای حلیم حکیم و به نام خدایی که کوه های عظیم را برداشت و دریاها و اقیانوس های بسیار بزرگ را آفرید و به نام یگانه پروردگاری که انسانهای مؤمن را از شکم های مادران مسلمان مؤمنی آفرید تا از این دین مقدس اسلام پاسداری و حفاظت نمایند و به نام یگانه معبودی که راه و روش زندگی و چگونه زیستن را به ما آموخت.
عزیزانی که در پشت جبهه هستید به خدا قسم اگر شما امروز از مقابل شمشیر و حمله دشمن بگریزید هرگز از کیفر شمشیر آخرت در امان نخواهید ماند، عزیزان مسلمان ایرانی و ای کسانی که ندای امام امت را شنیده و به آن گوش نمی دهید مسلم بدانید فرار از چنگ و خشم الهی و سرافکندگی دائمی و ننگ ابدی را در پی خواهد داشت و این را بدانید که فرار از جنگ مانع مرگ نمی شود در عین حال کسانی که شوق لقاء الله را دارند همچون تشنه ای که به آب خواهند رسید به این فیض عظیم نائل می گردند.
بله عزیزان عشق به لقاء الله داشتن مفت نیست عشق به الله همراه با درد سر و عذاب دنیوی و راحتی آخرت است، همچنانکه راه بهشت چنین سخت و خطرناک است در عین حال راه جهنم بسیار صاف و صیقلی است چنانکه تمامی انسانهای روی زمین به راحتی می توانند به این جایگاه راه یابند، به خدا قسم هر کس از این فرصت ها استفاده نکند چیزی جز ضرر نمی بیند که من از روی اینها خجالت کشیده و می کشم واقعاً شرمندگی دارد و جداً روی خانواده شهدا را دیدن و انجام وظیفه کردن سخت است همچنانکه کربلا ندیدن و مردن سخت است.
سلام بر پدر و مادر و خواهران عزیز و خوبان و رنج کشیده ام. پدر و مادر عزیز و گرانقدرم امیدوارم که مرا ببخشید که نتوانستم حقی که بر من داشتید ادا کنم من همیشه مایه رنج و ناراحتی شما بودم و از صمیم قلب از شما تقاضا دارم که در درجه اول مرا حلال کنید و نیز دعای خیر برای من از یادتان نرود و در درجه دوم شما برای شهادت من خود را به زجر و رنج نیاندازید، چون که من به لقاء معشوقم شتافتم و به دیار عاشقان پر کشیدم و انشاء الله با آقا ابا عبدالله الحسین محشور می شوم آیا این دیگر ناراحتی دارد.
بله صفای اخروی برای من و رنج و زجر دنیوی برای پدر و مادر عزیز و برادران و خواهرانم و اقوام و خویشان بماند. پدر و مادر عزیزم این قضیه ای که برایتان گفتم ناراحتی ندارد ولی این ناراحتی شما فقط به خطر آن محبت و عاطفه پدری و مادری است نه بیشتر به هر حال عزیزان من (اهل خانه) مرا حلال کنید و هر بدی و ناراحتی از من دیده اید انشاء الله از یاد ببرید و آن را فراموش کنید و از اقوام و خویشان نیز حلال خواهی کنید.
مناجات نامه شهید*
خدایا تو خودت شاهد باش که من به خاطر رضای تو و برای نجات اسلام و دست یافتن به کربلای معلا و حرم مطهر ابا عبدالله الحسین به این مکان مقدس آمدم.
خدایا از این واهمه دارم که جزء شهدا محسوب شوم یعنی شهید واقعی نباشم و از این واهمه دارم که نکند در مقابل دشمن بترسم و پاهایم بلرزد و جزو سربازان تو قرار نگیرم.
ای کسانی که هر لحظه مرگتان فرا می رسد و ای مردم همگی ما دیر یا زود باید سفر کنیم پس چرا بدون توشه سفر کنیم.
ای عزیزان امام را تنها نگذارید زیرا این امام است که حجت را بر شما تمام کرده و رمز موفقیت در دستان مبارکشان است، سخنانش را گوش گرفته و اطاعت کنید.
(عزیزان امروز روز امتحان است روزی است که باید بر نفس خود غلبه کنید پس تقوی پیشه کنید در کارهایتان خدا را زیاد یاد کنید) امروز شما باید ادامه دهندگان خون شهدا باشید و راهشان را ادامه دهید و نگذارید که خونشان پایمال شود و امروز شما در مقابل خون گرانقدر آنها مسئول هستید انشاء الله شماها در تمام کارهایتان مؤمن و مؤید باشید.
انتهای پیام
*خاطراتی از زبان شهید حجت ا... منصوری در رابطه با مفقودالاثر بسیجی دانش آموز شهیدمحمد حشمتی که خود نیز بعد از او به شهادت می رسد.
چند ساعت قبل از عملیات وقتی که هنوز هوا کاملاً تاریک نشده بود در مقر خود دائماً در حال رفت و آمد بودیم دشمن هم شروع به اجرای آتش هایی در سطح منطقه کرد من که برای آماده کردن قایق به اسکله رفته بودم بعد از اتمام کار کمی دورتر از اسکله مشغول نگاه کردن به آبراهی شدم که در آن قرار داشتیم. محمد مرا صدا زد زمانی که داشتم به طرف محمد می رفتم و از مکان قبلی دور می شدم ناگهان گلوله ای که ظاهراً گلوله خمپاره بود به آن نزدیکی اصابت نمود و منفجر شد که اگر من در آنجا می ماندم مطمئناً از بین می رفتم عجب سرنوشتی پیدا کردم و خواست خدا بود که محمد من را صدا بزند و شهید نشوم هر چند آرزویم شهادت بود زمان عملیات فرا رسید و محمد در عملیات (کربلای 4) سکان دار قایق در یگان دریایی تیپ نبی اکرم (ص) بود و نیروها را جابجا می کرد در حین انجام این کار خمپاره ای در هوا منفجر می شود و به محض انفجار خمپاره محمد بیهوش به کف قایق می افتد و قایق در گل گیر می کند به علت موقعیت حساس منطقه همراه محمد برای آوردن نیروی کمکی خود را به آب می اندازد و خود را به ساحل می رساند عده ای برای کمک محمد بسیج می شوند اما اثری از قایق و محمد پیدا نمی کنند ولی متاسفانه خبری از او نشد و تمام تلاش ها بی ثمر ماند و خانواده و دوستان را چشم براه خود گذاشت.
*وصیت نامه شهید
به نام خداوند بخشندۀ مهربان مقتدر توانای حلیم حکیم و به نام خدایی که کوه های عظیم را برداشت و دریاها و اقیانوس های بسیار بزرگ را آفرید و به نام یگانه پروردگاری که انسانهای مؤمن را از شکم های مادران مسلمان مؤمنی آفرید تا از این دین مقدس اسلام پاسداری و حفاظت نمایند و به نام یگانه معبودی که راه و روش زندگی و چگونه زیستن را به ما آموخت.
عزیزانی که در پشت جبهه هستید به خدا قسم اگر شما امروز از مقابل شمشیر و حمله دشمن بگریزید هرگز از کیفر شمشیر آخرت در امان نخواهید ماند، عزیزان مسلمان ایرانی و ای کسانی که ندای امام امت را شنیده و به آن گوش نمی دهید مسلم بدانید فرار از چنگ و خشم الهی و سرافکندگی دائمی و ننگ ابدی را در پی خواهد داشت و این را بدانید که فرار از جنگ مانع مرگ نمی شود در عین حال کسانی که شوق لقاء الله را دارند همچون تشنه ای که به آب خواهند رسید به این فیض عظیم نائل می گردند.
بله عزیزان عشق به لقاء الله داشتن مفت نیست عشق به الله همراه با درد سر و عذاب دنیوی و راحتی آخرت است، همچنانکه راه بهشت چنین سخت و خطرناک است در عین حال راه جهنم بسیار صاف و صیقلی است چنانکه تمامی انسانهای روی زمین به راحتی می توانند به این جایگاه راه یابند، به خدا قسم هر کس از این فرصت ها استفاده نکند چیزی جز ضرر نمی بیند که من از روی اینها خجالت کشیده و می کشم واقعاً شرمندگی دارد و جداً روی خانواده شهدا را دیدن و انجام وظیفه کردن سخت است همچنانکه کربلا ندیدن و مردن سخت است.
سلام بر پدر و مادر و خواهران عزیز و خوبان و رنج کشیده ام. پدر و مادر عزیز و گرانقدرم امیدوارم که مرا ببخشید که نتوانستم حقی که بر من داشتید ادا کنم من همیشه مایه رنج و ناراحتی شما بودم و از صمیم قلب از شما تقاضا دارم که در درجه اول مرا حلال کنید و نیز دعای خیر برای من از یادتان نرود و در درجه دوم شما برای شهادت من خود را به زجر و رنج نیاندازید، چون که من به لقاء معشوقم شتافتم و به دیار عاشقان پر کشیدم و انشاء الله با آقا ابا عبدالله الحسین محشور می شوم آیا این دیگر ناراحتی دارد.
بله صفای اخروی برای من و رنج و زجر دنیوی برای پدر و مادر عزیز و برادران و خواهرانم و اقوام و خویشان بماند. پدر و مادر عزیزم این قضیه ای که برایتان گفتم ناراحتی ندارد ولی این ناراحتی شما فقط به خطر آن محبت و عاطفه پدری و مادری است نه بیشتر به هر حال عزیزان من (اهل خانه) مرا حلال کنید و هر بدی و ناراحتی از من دیده اید انشاء الله از یاد ببرید و آن را فراموش کنید و از اقوام و خویشان نیز حلال خواهی کنید.
مناجات نامه شهید*
خدایا تو خودت شاهد باش که من به خاطر رضای تو و برای نجات اسلام و دست یافتن به کربلای معلا و حرم مطهر ابا عبدالله الحسین به این مکان مقدس آمدم.
خدایا از این واهمه دارم که جزء شهدا محسوب شوم یعنی شهید واقعی نباشم و از این واهمه دارم که نکند در مقابل دشمن بترسم و پاهایم بلرزد و جزو سربازان تو قرار نگیرم.
ای کسانی که هر لحظه مرگتان فرا می رسد و ای مردم همگی ما دیر یا زود باید سفر کنیم پس چرا بدون توشه سفر کنیم.
ای عزیزان امام را تنها نگذارید زیرا این امام است که حجت را بر شما تمام کرده و رمز موفقیت در دستان مبارکشان است، سخنانش را گوش گرفته و اطاعت کنید.
(عزیزان امروز روز امتحان است روزی است که باید بر نفس خود غلبه کنید پس تقوی پیشه کنید در کارهایتان خدا را زیاد یاد کنید) امروز شما باید ادامه دهندگان خون شهدا باشید و راهشان را ادامه دهید و نگذارید که خونشان پایمال شود و امروز شما در مقابل خون گرانقدر آنها مسئول هستید انشاء الله شماها در تمام کارهایتان مؤمن و مؤید باشید.
انتهای پیام
نظر شما
