شیر کرخه
![](/files/fa/news/1395/8/19/41955_324.jpg)
او با همه رفتاری صمیمانه ومهربان داشت وهیچ گاه اندیشه ی سوءاستفاده از قدرت جسمی خویش را در مخیله نمی پروراند .
اومی دید که مردم بی گناه شبانه روز زیر آتش وبمب دشمن قرارگرفته اند و آنان را قتل وعام می کنند .
به نیروی بسیج مردمی پیوست وپس از گذراندن یک دوره فشرده راهی جبهه گردید .
وسپس عازم جبهه ی مناطق غرب کشور شد .
وبعد عازم جبهه ی جنوب شد . نکته ی بسیار جالب که در مورد این قهرمان می توان بیان داشت ، این است که وی هربار که به جبهه می رفت به سبب نترس بودن پیوسته در برابر دشمن ظاهر می شد وبه قوای آنان ضربات سهمگین وارد می ساخت ودر جنگی نبود که ترکش های برنده وآتشین خمپاره ها ونارنجکها ی دشمن در بدن ورزیده اش قرار نگیرد .
اما او تصمیم گرفته بود تا آخرین قطره خون با دشمنان مبارزه کند ونگذارد وارد خاک ایران شوند وهماره زمزمه ی (چو ایران مباشد تن من مباد ) . در قاموس وجودش طنین جاودانه داشت . چندین بار ترکش در نقاط مختلف بدن او جای گرفت .
در یکی از عملیاتها ی جنوب ترکشی بزرگ به پای راستش اصابت نمود ونازک نی پای اورا در هم شکست ودر اثر موج انفجار پرده گوش او دچار تورم شدید وحاد گردید .
اورا به پشت خط منتقل ودر بیمارستان بستری کردند .... اما هربار با اشتیاق تمامتر اخبار جنگ را دنبال می کرد ، تا لحظه ای از جریان آن دور نباشد ولذا تمامی هم وغمش بازگشتن به میادین مصاف بود .
در عملیات والفجر 9 نیروهای مسلمان در محاصره دشمن قرار گرفته بودند که (محسن دارابی ) با به کار بردن ابتکارات هوشیارانه وعملیات جسورانه خط محاصره را در هم شکست وخود وهمرزمانش را به نیروهای خودی رساند .
(شیر کرخه )
![](/files/fa/news/1395/8/19/41956_327.jpg)