نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات آزاده ها
کتاب«نماز در اسارت»، یک محصول خاطره نویسی است که خاطرات آزادگان ایرانی درباره نماز در اردوگا‌ه‌های عراق را بیان می‌کند.
کد خبر: ۴۳۵۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۷

کتاب دوروز یا دوسال
کتاب دو روز یا دوسال به قلم هادی اکبری که خاطرات بسیار خواندنی آزاده سرافراز مهدی صانعی میباشد توسط انتشارات جوانان موفق در تیرازژ1000 مجلد به زیور طبع آراسته گردید.
کد خبر: ۴۳۱۸۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۰

باز هواي وطنم، وطنم آرزوست!
شيشه‌هاي اتوبوس را شكستيم و به سروان حمله كرديم. زير مشت و لگد تا جايي كه مي‌خورد كتكش زديم. راننده كه فرمان را برگردانده بود، از ترس تسليم شد.
کد خبر: ۴۱۶۴۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۰۲

خاطره ی از زبان مرحوم حاج آقا ترابی در دوران اسارت از آزاده، جانباز 70درصد شهید صارم طهماسبی( نشر در سالگرد شهادت)
حاج صارم طهماسبی" از تبار جانبازان ، آزادگان و ایثارگرانی بود که وصف مردانگی هایش را باید از بلندی های جبل الجولان و پایداری و شکیبایی اش را از اسارت گاه های رژیم بعث عراق و شجاعت و دشمن ستیزی اش را از قلل سر به فلک کشیده کردستان و دشت های داغ و تفتیده خوزشتان ایران اسلامی شنید و با جان و دل باور کرد...
کد خبر: ۴۱۳۸۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵

کتاب «نامه رسان» در استان ایلام رونمایی شد
رونمایی از کتاب نامه رسان خاطرات آزاده و جانباز گرانقدر ایلامی محمود منصوری عصر دیروز با حضور دکتر مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در سالن اجتماعات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان ایلام برگزار گردید...
کد خبر: ۴۱۰۱۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۷

خاطرات آزاده
جلوي محوطه هاي هر آسايشگاهي آنقدر خار و بوته ريخته بودند كه ما با پاي برهنه نمي توانستيم دوام بياوريم و مرتب به ما با كابل و باتون و هرچه از دستشان برمي آمد حمله مي كردند و عده اي از بچه ها زخمي مي شدند دندانها خورد مي شد كه از جمله يكي از آنها بنده بودم . خاطره زياد است ولي من نمي توانم بازگو كنم
کد خبر: ۴۰۸۲۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۹

خاطرات آزادگان
لباسها را شسته و با همان حالت خيس مي پوشيديم و راه مي رفتيم تا لباس ها خشك شود. تابستان آب براي خوردن نبود تا برسد به حمام رفتن ليوان را قطره قطره از آب پر مي كرديم تا بخوريم. يك روز داد و فرياد شد كه يك تانكر آب آمده ليوان را برداشتم و سراغ آب به صورت نشسته رفتيم نوبت من شد آب را برداشتم ، گل خالي بود و داخلش جلبك بود ، اكثر بچه ها اسهال خوني گرفتند. در حدود 150 تا 160 نفر از شدت اين بيماري شهيد شدند
کد خبر: ۴۰۸۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۹

به مناسبت گراميداشت سالگرد ارتحال ملكوتي امام خميني (ره)؛
با رحلت حضرت امام (ره) بچه ها به راحتي دور هم جمع مي شدند، قرآن مي خواندند و براي امام فاتحه طلب مي كردند، چرا كه عراقيها مي دانستند اگر لب تر كنند اردوگاه منفجر مي شود.
کد خبر: ۴۰۳۸۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۳

خاطرات اسارت
کشتن در اینجا برای ما عزت و سربلندی است اما اگر بخواهیم شما را خوشحال کنیم مایه ننگ برایمان است ...
کد خبر: ۴۰۱۲۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۶

خاطرات قفس
خاطرات آزادۀ جانباز محمد­علی ملتجاییِ فرید از اسارت
کد خبر: ۳۹۹۳۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۱

خاطرات آزاده
خاطرات آزادۀ جانباز یوسفعلی کُرد اهری
کد خبر: ۳۹۹۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۱

خاطرات دوران اسارت
در پایان روز با همان همه شکنجه و بدنهای کاملاً مجروح و خسته ، همگی ندای یا اباعبدالله الحسین (ع) سر داده و عزا داری خود را برپا می داشتیم داشتیم
کد خبر: ۳۹۸۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۹

خاطرات آزاده محمود حمزه از دوران سخت اسارت
الحمدلله الذي عافاني من مبتلاك به و ماشاء فعل. وقت روبرو شدن با اين‌جور خطرات مي‌خواندمش و كارساز بود.
کد خبر: ۳۹۳۱۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۱۷

فاتح قله های ایثار
عارفی واصل و آزاده ای صاحب دل که به درستی عشق را فهمیده ، زجر را چشیده و حق و باطل را با دقت سنجیده بود
کد خبر: ۳۹۲۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۰۳

سخت ترين خبر براي ما، خبر رحلت امام بود، مي خواستيم مراسم عزاداري بگيريم ولی اجازه نمي دادند و به ما مي گفتند بگوئيد مرگ بر خميني ولي ما مي گفتيم مرد خميني ...
کد خبر: ۳۸۹۷۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۶

نوید شاهد: در آستانه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی مروری داریم بر خاطرات خود نوشت آزاده سرافراز محمد پور قاسم به همین مناسبت در یادداشتی برای انتشار در اختیار پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت (نوید شاهد) قرار دادند.
کد خبر: ۳۸۹۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۳

کتاب " روزهای خاردار" در هشت عنوان توسط فاطمه شکوری در قالب بیان خاطراتی از آزاده محمد جواد میانداری به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۳۸۸۰۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۳۱

خاطره ای از آزاده سرافراز استان هرمزگان سلیمان عرب
در ماه رمضان غذایمان فقط دو وعده می شد، یکی زمان افطار و دیگری هنگام سحر . بیشتر آب گرم می خوردیم ، بعضی وقت ها آب را برای خنک شدن جلوی پنکه می گذاشتیم چون در زمان افطار آب خنک نمی دادند. بچه ها با همان غذا و آب گرم روزه می گرفتند ، تا حدی که نزدیک به اذان مغرب رنگ به رخسار نداشتند.
کد خبر: ۳۸۸۰۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۳۱

کتاب پشت تپه‌های ماهور در سال 92 توسط نشر هدی به تدوین مریم بیات تبار به چاپ رسید.
کد خبر: ۳۸۸۰۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۳۰