از خود گذشتگی شهید " کلوشادی " تماشایی بود
پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۰
نوید شاهد- سعید طلوعی همرزم شهید " سید مجید کلوشادی" در روایتی می گوید:« در عملیات بیتالمقدس موقع حرکت داخل ستون، یکی از دوستان او به نام شهید مرتضی ریزهوند بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکمش، محتویات داخل حفره شکم او بیرون ریخت و این در حالی بود که شهید کلوشادی آنها را جمع و داخل شکم او میکرد. در عملیات کربلای 5 از ناحیه پا مجروح شده بود اما زمانیکه از حالش میپرسیدم با لبخند از خوب بودنش سخن میگفت.»
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید سید مجید کلوشادی یکم خردادماه سال 42 زمانی که پدرش حاجت انتظار فرزند نیکویی را با قبله حاجات در میان میگذاشت به دنیا آمد و مجید نام مبارکی است که از لابهلای آیات قرآن برای او انتخاب شد.
دوران کودکی وی با شادابی آفتاب و دریا سپری شد و نخستین ارتباط اجتماعی وی با دارالقرآن شکل گرفت و جان خویش را نیز در این زمزم پاک هدیه کرد.
دوران کودکی وی با شادابی آفتاب و دریا سپری شد و نخستین ارتباط اجتماعی وی با دارالقرآن شکل گرفت و جان خویش را نیز در این زمزم پاک هدیه کرد.
همزمان با ورود این شهید بزرگوار به دبیرستان، جرقه انقلاب اسلامی توسط خلف خاضع و خاشع خدا، امام خمینی (ره) زده شد و در وجود وی کوهی از ایمان شعله کشید تا همپای ملت ایران برای حفاظت از قرآن و صیانت از انقلاب گام بردارد.
سرانجام در جنگ تحمیلی با فتح قله بوالفتح در عراق گرماگرم آفتاب سوزان ظهر 16 مرداد 66 در منطقه عملیاتی سردشت عملیات نصر 7 شربت شهادت را نوشید.
*روایتی از سعید طلوعی همرزم شهید " مجید کلوشادی"
مجموعهای از خصائل زیبا و ستودنی فرزانه بزرگوار شهید کلوشادی را ممتاز کرده بود و کسانی که با او حشر و نشر داشته، نگاه کردن به سیمای او را دلنشین و آرامبخش میدانستند.
جوهره وجود شهید کلوشادی در اکثر عملیاتها صیقل خورده بود اما او هرگز لب به تعریف از خود باز نکرد و تصویر معنوی و عرفانی در چهره او تماشایی بود. دارای بیانی جذاب و سکینهای مثالزدنی بود و همیشه خود را بسیجی ساده معرفی میکرد.
روز عید قربان 1366 که 400 زائر بیتاللهالحرام به تیغ آمریکا و وهابیت دون در خون غلتیدند، شهید کلوشادی با جمعی از رزمآوران سپاه عشق به انتقام هتک حرم حضرت ابراهیم خلیلالله (ع) شتافت.
او شکسته، خسته و بیجان بود اما کاملاً مقاوم و مصمم با روحیهای بسیار قوی و صبور همانطور که از او انتظار میرفت به جنگ با دشمن ادامه میداد.
پس از اینکه قله بوالفتح را در خاک عراق فتح کرد حوالی ظهر عید قربان در حالیکه مانند جدش امام حسین (ع) به شدت تشنه بود بر اثر اصابت خمپاره دشمن با عدهای از یارانش به شهادت رسید.
سید مجید از نظر شخصیتی آرام، متین، دلسوز و مهربان بود و به مستمندان توجه ویژه داشت و رفتارش با دوستان و اطرافیانش بسیار صمیمی و عاطفی بود.
او با خواندن و گفتن احادیث ائمه اطهار (ع) و برگزاری دعاها، روح معنوی را در بین رزمندگان ایجاد کرده و زمینه آمادگی شهادت را در آنها تقویت میکرد.
در عملیات بیتالمقدس موقع حرکت داخل ستون، یکی از دوستان او به نام شهید مرتضی ریزهوند بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکمش، محتویات داخل حفره شکم او بیرون ریخت و این در حالی بود که شهید کلوشادی آنها را جمع و داخل شکم او میکرد.
در عملیات کربلای 5 از ناحیه پا مجروح شده بود اما زمانیکه از حالش میپرسیدم با لبخند از خوب بودنش سخن میگفت.
زمانیکه مسئول اطلاعات و عملیات گشت شناسایی بر روی خط دشمن بود، تا آنجا به دشمن نزدیک میشد که تمام اطلاعات لازم را کسب میکرد.
انتهای پیام/
سرانجام در جنگ تحمیلی با فتح قله بوالفتح در عراق گرماگرم آفتاب سوزان ظهر 16 مرداد 66 در منطقه عملیاتی سردشت عملیات نصر 7 شربت شهادت را نوشید.
*روایتی از سعید طلوعی همرزم شهید " مجید کلوشادی"
مجموعهای از خصائل زیبا و ستودنی فرزانه بزرگوار شهید کلوشادی را ممتاز کرده بود و کسانی که با او حشر و نشر داشته، نگاه کردن به سیمای او را دلنشین و آرامبخش میدانستند.
جوهره وجود شهید کلوشادی در اکثر عملیاتها صیقل خورده بود اما او هرگز لب به تعریف از خود باز نکرد و تصویر معنوی و عرفانی در چهره او تماشایی بود. دارای بیانی جذاب و سکینهای مثالزدنی بود و همیشه خود را بسیجی ساده معرفی میکرد.
روز عید قربان 1366 که 400 زائر بیتاللهالحرام به تیغ آمریکا و وهابیت دون در خون غلتیدند، شهید کلوشادی با جمعی از رزمآوران سپاه عشق به انتقام هتک حرم حضرت ابراهیم خلیلالله (ع) شتافت.
او شکسته، خسته و بیجان بود اما کاملاً مقاوم و مصمم با روحیهای بسیار قوی و صبور همانطور که از او انتظار میرفت به جنگ با دشمن ادامه میداد.
پس از اینکه قله بوالفتح را در خاک عراق فتح کرد حوالی ظهر عید قربان در حالیکه مانند جدش امام حسین (ع) به شدت تشنه بود بر اثر اصابت خمپاره دشمن با عدهای از یارانش به شهادت رسید.
سید مجید از نظر شخصیتی آرام، متین، دلسوز و مهربان بود و به مستمندان توجه ویژه داشت و رفتارش با دوستان و اطرافیانش بسیار صمیمی و عاطفی بود.
او با خواندن و گفتن احادیث ائمه اطهار (ع) و برگزاری دعاها، روح معنوی را در بین رزمندگان ایجاد کرده و زمینه آمادگی شهادت را در آنها تقویت میکرد.
در عملیات بیتالمقدس موقع حرکت داخل ستون، یکی از دوستان او به نام شهید مرتضی ریزهوند بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکمش، محتویات داخل حفره شکم او بیرون ریخت و این در حالی بود که شهید کلوشادی آنها را جمع و داخل شکم او میکرد.
در عملیات کربلای 5 از ناحیه پا مجروح شده بود اما زمانیکه از حالش میپرسیدم با لبخند از خوب بودنش سخن میگفت.
زمانیکه مسئول اطلاعات و عملیات گشت شناسایی بر روی خط دشمن بود، تا آنجا به دشمن نزدیک میشد که تمام اطلاعات لازم را کسب میکرد.
انتهای پیام/
نظر شما