جهادگر شهید عربعلی محمدی

زندگینامه شهید عربعلی محمدی فرزند اسماعیل
شهید محمدی در سال 1339 در خانواده ای مستضعف و مذهبی بدنیا آمد. پس از طی دوران ابتدایی تحصیلی اش ، تحصیلات راهنمایی و دبیرستان در شهر کنگاور نیز طی نمود.
در طی این مدت برای دوستان و کسانیکه وی را می شناختند الگوی  اخلاقی به حساب می آمد تا اینکه نهضت اسلام کشورمان به رهبری امام شروع و ایشان در طی انقلاب از آنچه برایش مقدور بود مضایقه نداشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بخدمت مقدس سربازی اعزام گردید.
بعد از طی دوران سربازی در غرب کشور مجددا از آنجا که سری پر از شور انقلاب و عشق به امام داشت به عنوان امدادگر عازم جبهه های حق علیه باطل گردید.
مواقع بیکاری دست به ترتیب مجالس ادعیه و دیگر مراسمات میزد.
علاقه عجیبی به خاندان طهارت داشت برای سومین بار از طرف جهاد سازندگی کنگاور به جبهه اعزام و حدود ده ماه در غرب خدمت کرده تا نهایت سعادت به تاریخ 24/5/62 درجبهه جنوب پاسگاه زید  به صف شهیدان خدایی پیوست .

 

ای کاش حسین جان می بودم و یاریت می کردم ولی حال که شما نیستید من حسین زمان را یاری می کنم و ای کاش صد جان داشتم در راه این بت شکن زمان می دادم اگر چه من وصیت را دوست ندارم چون غالباً توجه یک عده مخصوص بخود را جلب می کرد که آفتاب عمرشان را بر لب بام می دیدند شروع به نوشتن وصیت می کردند و من که مال منقول و غیرمنقول را که ندارم بین ورثه خود تقسیم کنم و فقط هدف از نوشتن وصیت من این بوده است که تو ای خواهر و برادر مسلمان دست از یاری این امام بر حق خمینی کبیر برندارید چرا چون این منازعات از صدر اسلام بوده است تا کنون از هابیل و قابیل و علی و معاویه و حسین و یزید گرفته تا رسیده به صدام یزید و این بت شکن و شما ای امت حزب الله گوش کنید که امام صادق (ع) چه فرموده است فرموده خدا رحمت کسی را که هر گاه حقی را دید و از آن حق پشتیبانی کرد و سخنم با شما ای پدر و مادر اگر چه من جز اذیت و آزار شما در زندگی کار دیگری نداشتم می دانم که شما را بسیار آزار نمودم ولی زحمتی که برای من کشیده اید هر طور کنید و من که امانتی بیش نزد شما نبودم چون این دنیا بسان منزلگاهی بوده و هست و همگی رفتنی هستیم پس چه خوب است که این حرف مادر را خدا باشد، خدایا. خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار خدا نگهدار شما ای امت حزب ا...
شنبه شب 61/12/7 ساعت 3 بامداد
عربعلی محمدی