روایتی شنیدنی از آزاده و جانباز «نادر جهانبخشی»
«نادر جهانبخشی» می گوید: زمانی که خبر فوت امام خمینی را شنیدیم خیلی ناراحت بودیم و عراقی ها شادی می کردند و می خواستند روحیه ما را تضعیف کنند اما ما مخفیانه گریه و زاری می کردیم. ثانیه به ثانیه اسارت را آرزوی بازگشت به وطن می کردیم.
کد خبر: ۵۶۸۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «رضا نهاوندی زاده»
«رضا نهاوندی زاده» می گوید: کنار سنگر ایستاده و یک رادیو دستم بود، در همین حین به فاصله 5 متری من یک خمپاره منفجر شد خودم را داخل سنگر پرت کردم ابتدا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاده، چند ثانیه که گذشت با خون زیادی روی پیراهنم مواجه شدم، دیدم دست چپم از بین رفته، یکی از همرزمان صدا می زد آمبولانس و با یک بند مچ دستم را با فشار زیاد بست و به بیمارستان رساند که بعدها دوستانم می گفتند انگشتان قطع شده دستت را پشت سنگر پیدا کردیم.
کد خبر: ۵۶۸۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «احمد جهانداری»
«احمد جهانداری» میگوید: من خط اول بودم یک خط دیگر در مرز جلوتر از ما بود که رفتم سرکشی کنم یک مرتبه سر و صدای بعثیها را شنیدم در همین حین آنها یک خمپاره انداختند دراز کشید که نزدی سرم زمین خورد. کل محوطه گرد و خاک شد دوستانم فکر کردند شهید شدم بیهوش شدم وقتی چشم باز کرد بیمارستان بودم.
کد خبر: ۵۶۷۰۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۸
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده «نریمان کارگر سیاه سیاهی»
جانباز و آزاده «نریمان کارگر سیاه سیاهی»، می گوید: 21 تیر ماه 1367 در منطقه موسویان، دهلران اسیر شدم. هیچ تصوری از اسارت نداشتیم و بر ما شکنجههای سخت و طاقت فرسایی پیاده می کردند. بعثی ها به هیچ کس رحم نمی کردند.
کد خبر: ۵۶۵۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۱
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «ناصر خزایی»
«ناصر خزایی» می گوید: ایثار و شهادت دو کلمه مقدس هستند، ما باید خود را بشناسیم و وقتی خود را شناختیم خدا را شناختهایم. جانباز بودن مقدس است. اگر شهدا نبودند راه شهدا گم میشد، جانبازان راه شهدا را ادامه می دهند.
کد خبر: ۵۶۲۸۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۹
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «علی عباسی نژاد»
جانباز کرمانشاهی «علی عباسی نژاد»می گوید: راننده مناطق عملیاتی بودم. در یکی از مناطق 8 صبح تا 8 شب با دشمن درگیر شدیم، مهمات تمام شده بود به فرمانده مان گفتم می روم که با مهمات برگردم اصرار کرد نروم، اطراف را مین کار گذاشته بودند جان من عزیزتر از رزمندگان نبود، رفتم در بین راه یکی از مین ها منفجر و مجروح شدم. در جبهه همه ی رزمندگان منتظر دستور امام بودند و این از همه چیز برایمان مهم تر بود.
کد خبر: ۵۶۰۶۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۰
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «فریدون سهرابی»
جانباز کرمانشاهی «فریدون سهرابی» میگوید: سال 1363 عضو بسیج شدم و سال 65 به خدمت سربازی اعزام شدم. در پایگاه محل خدمت مشغول گشت زنی بودم و نمی دانستم دور تا دور پایگاه را مین کار گذاشتند در همین حین روی مین رفتم و یکی از پاهایم قطع شد و یکی یکی انگشتهایم روی زمین می افتادند.
کد خبر: ۵۶۰۶۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۹
گفتگوی تصویری با جانباز «غفار مرادپور»
جانباز کرمانشاهی «غفار مراد پور» میگوید: سال 1365 به خدمت سربازی اعزام شدم عضو تیپ انصار الرسول سپاه پاسداران شدم و بعد ما را به همراه برادران به جزیره مجنون فرستادند، روی اسکله بودیم که یک خمپاره به ما اصابت کرد و همانجا یکی از دستهایم قطع شد و پزشکان نتوانستند آن را پیوند بزنند.
کد خبر: ۵۶۰۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «سالار کارگر»
جانباز کرمانشاهی «سالار کارگر» می گوید: در منطقه عملیاتی بودیم و یکی از رزمندگان با بولدوزر خاکریز هایی را که نشست کرده بود را بالا می برد که در همین حین یک خمپاره به او خورد و دشمن شروع به حمله کرد که به من هم ترکش اصابت کرد و زمین خوردم که در آن لحظات فقط به فکر مادرم بودم و از خدا خواستم به او صبر بدهد.
کد خبر: ۵۵۹۹۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۵
گفتگوی تصویری با جانباز «محمد ویسی»
جانباز «محمد ویسی» گفت: سال 1365 نیز در عملیات نوسود که دمکراتها آن منطقه را مینگذاری کرده بودند مجبور به پاکسازی شدیم و من روی یکی از مینها رفتم و تمام بندم سیاه و کبود شد و داخل رودخانه افتادم.
کد خبر: ۵۵۹۹۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۵
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «محمدرضاکریمی»
جانباز کرمانشاهی «محمدرضا کریمی»، میگوید: به عنوان بسیجی به منطقه کردستان اعزام شدم و در عملیاتهای مختلف شبانه روز در قلههای کامیاران و مریوان برای پاکسازی کومله دمکرات در حال گشت بودیم. تا اینکه برای عملیات کربلای 5 به شلمچه اعزام شدیم و آنجا مجروح شیمیایی شدم. دوست داشتم به شهادت برسم و هرکس که به شهادت رسید مخلصانه جنگید.
کد خبر: ۵۵۹۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده کرمانشاهی «عبدالقادر اسدی»
جانباز و آزاده کرمانشاهی «عبدالقادر اسدی»، می گوید: سال 1367 در منطقه شرهانی عراقی ها به ما هجوم آوردند در حال عقب نشینی بودیم که از پشت ما را اسیر کردند و ما را به جایی به نام الاماره بردند با سیم خاردار دست هایمان را بسته بودند و با کتک حسابی از ما پذیرایی کردند.
کد خبر: ۵۵۸۸۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲
روایتی شنیدنی از جانباز و آزاده «کرمعلی کاظمی»
جانباز و آزاده «کرمعلی کاظمی»، میگوید: سال 1366 در عملیات والفجر 10 از ناحیه چشم، ریه و اعصاب و پوست شیمیایی شدم. جزء نیروهای پشتیبانی بودم به ما گفتند که عراق به سمت روستاها و شهرهای غربی پیش روی کرده و باید برای نجات مردم هر چه سریعتر اقدام کنید خودمان را به روستاها رساندیم و خدا رو شکر دو هزار نفر از مردم را نجات دادیم و در نهایت خودمان اسیر شدیم.
کد خبر: ۵۵۸۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۰
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده کرمانشاهی؛
«امین اله توانا»، میگوید: آمریکا، کشوری را که در آن شهادت یک فرهنگ عمومی است، از چه می ترساند. زمانی که یک باور در ملت ایجاد میشود که مرگی وجود ندارد و این شهادت است.
کد خبر: ۵۵۰۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۱
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی؛
«سید احمد مرادی» میگوید: دوران دفاع مقدس در جهاد سازندگی مشغول به فعالیت بودم و در منطق جنگی جاده سازی میکردیم که جانباز میشوم. هنوز درد آن دوران را به همراه دارم اما مجروحیتم نمیتواند خدمت به انقلاب را از من بگیرد.
کد خبر: ۵۴۹۶۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳
نشست علمی و فنی ثبت و ضبط تاریخ شفاهی جانبازان ، والدین و همسران شهدا مسئولین بنیاد شهید اصفهان با صدا و سیما استان دوشنبه 26 اردیبهشت 1401 برگزار شد.
کد خبر: ۵۳۴۶۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۷
نوید شاهد - حجتالاسلام سید محمد رضا علاءالدین رئیس اداره هنری اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اصفهان به همراه کارشناسان این اداره با حضور در استودیوی ضبط صدا و تصویر مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان از نزدیک در جریان فرآيند تولید تاریخ شفاهی جانبازان هفتاد درصد قرار گرفتند.
کد خبر: ۴۹۷۹۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۹