روایتی خواندنی از زبان فرزند جانباز و آزاده «ایرج کریمی»
فرزند جانباز و آزاده کرمانشاهی «نادر کریمی»، می‌گوید: پدرم، یک بار بدون اجازه‌ی نگهبان‌ها یک نصفه لیوان آب برمی‌دارد که مأمورها به جانش می‌‌افتند و آن قدر کتکش می‌زنند که هشت دندان و فک پایینش می‌شکند.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «نادر کریمی» می‌گوید: پدرم 20 مرداد 1365 در عملیات نصر پنج و در منطقه قلعه دیزه اسیر شد و مدت چهار سال در اردوگاه شهر تکریت عراق در اسارت بود.

شکستگی هشت دندان و فک به خاطر خوردن یک لیوان آب

خاطرات زیادی از پدرم شنیده‌ام که به صورت گذرا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم، پدرم می‌گوید: در طول چهار سال اسارتم دو بار به ما میوه دادند آن هم انگور به صورت دانه شمار، آب هم در آسایشگاه جیره بندی بود. فراموش نمی‌کنم، یک بار بدون اجازه‌ی نگهبان‌ها یک نصفه لیوان آب برداشتم. چشم شما روز بد نبیند مأمورین به جانم افتادند و آن قدر کتکم زدند که هشت دندان و فک پایینم شکست. آب در دست یزیدیان بود و عطش ما معمولا همیشگی.

نماز جماعت ممنوع بود و اگر متوجه می‌شدند تمام آسایشگاه شکنجه می‌شدند.

هنگام عملیات‌ها اگر رزمندگان ایران پیروز می‌شدند باز ما را شکنجه می‌دادند تا در شادی آن‌ها شریک باشیم.

وضع بهداشت اردوگاه فوق العاده بد بود. اکثر اسرا به بیماری‌های پوستی و گوارشی مبتلا شدند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده