نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم «رحیم کابلی»، در خاطره‌ای از او می‌گوید: "«بعد از شهادتش دخترم حال بدی داشت. دو هفته گریه می کرد و می گفت دوست دارم بابا به خوابم بیاید و بگوید چطور شهید شده است.....» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «رحیم کابلی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره/خوابی که باعث آرامش دخترشد

به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید مدافع حرم «رحیم کابلی» هفتم بهمن ماه سال ۱۳۴۲ در بهشهر دیده به جهان گشود. پدرش حیدر علی نام داشت. شهید رحیم کابلی از جوانان انقلابی بود که در سالهای دفاع مقدس اوج جوانی‌اش را در جبهه نبرد حق علیه باطل گذراند.

پس از پایان جنگ خدمتش را در نهاد انقلابی سپاه ادامه داد و در همین ارگان بازنشسته شد. شروع جنگ در سوریه همزمان شد با دوران بازنشستگی او اما این موضوع دلیلی نشد تا شهید کابلی لباس رزم را از تن در بیاورد و خود را به معرکه جنگ با ترورست‌ها رساند.

وی به همراه تعدادی از همرزمان خود در اردیبهشت 95 پس از یک درگیری سخت و نابرابر در خان طومان سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش به وطن بازنگشت. او تنها شهیدی از عملیات خان طومان است که هنوز پیکرشان بعد از حدود پنج سال به کشور بازنگشته است. نوید شاهد تهران در ادامه خاطرات این شهید والامقام از زبان همسرش را برای علاقمندان منتشر می کند‌.

همسرشهید مدافع حرم «شهید مدافع حرم «رحیم کابلی» در خاطره‌ای از او روایت می‌کند:

روز 17 اردیبهشت که وهابی ها خلف وعده و حمله می‌کنند، ساعت یک و نیم عملیات شروع می شود. در این اثنا تیر اول به قلب حاج رحیم می خورد. تیر دوم به پهلو و تیر خلاصی را به سرش می زنند.

بعد از شهادتش دخترم حال بدی داشت. دو هفته گریه می کرد و می گفت دوست دارم بابا به خوابم بیاید و بگوید چطور شهید شده است. عاقبت پدرش را در خواب دید و نحوه شهادتش را گفت که تیر اول به قلبم و به پهلویم خورد که درد داشت.

در خواب خیلی گریه می کرد که پهلوی من اینطور درد داشت پس حضرت زهرا(س) چه کشید. دخترم در خواب گفته بود بابا چرا روی جسدت خاک ریخت و حاجی هم پاسخ می دهد که خمپاره زدند گرد و غباریش بلند شد و خاکی شدم. دخترم با این خواب آرام شد و به این واقعیت رسیدیم که شهدا زنده هستند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده