مادرم مبارزه در راه دین برای مسلمان خستگی نمی آورد
يکشنبه, ۲۴ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۰۴
شهید در آخرین دیدار با مادرش خطاب به او می گوید: " مادر عزیزم مبارزه در راه دین و برای رضای خداوند تبارک و تعالی، برای مسلمان خستگی نمی آورد."
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ جهادگر شهید ساسان حیدری در سال 1346 در یکی از توابع شهر قروه پا به عرصه ی گیتی نهاد، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در محیط آرام روستای خود به اتمام رسانید در جریان انقلاب در راهپیماییها و تظاهرات خیابانی همچون سایر اقشار ملت شرکت می کرد.
شهید در زمان تحصیل در هنرستان فنی عضو انجمن اسلامی گردید و در فعالیت های تبلیغی و فرهنگی سهم بسزایی داشت از جمله فعالیت های او که هنوز بر در و دیوار شهرمان منقوش است شعار نویسی بر دیوار است:" نهج البلاغه را بخوانید، امام را دعا کنید و قرآن بخوانید" از جمله دست نوشته های شهید بر دیوار ها می باشد.
پدر شهید در جهاد سازندگی کرمانشاه انجام وظیفه می نمود و از پدرش در خواست نمود تا از طریق پشتیبانی جنگ جهاد به
جبهه های حق علیه باطل اعزام گردد او اکثر اوقات پدر و مادرش را تحت فشار قرار می داد تا سرانجام به درخواست او رضایت دادند. در آخرین دیدار با مادرش خطاب به او می گوید: " مادر عزیزم مبارزه در راه دین و برای رضای خداوند تبارک و تعالی، برای مسلمان خستگی نمی آورد، ما همه مسلمانیم مقتدایمان حسین بن علی ( ع ) و بایستی از او تأسی بجوئیم مادرم اگر من جبهه رفتم و در راه اسلام و در پیروی از حسین ( ع ) به فیض شهادت نائل آمدم در مقابل مردم سوگواری مکن، زیرا که ما دشمن داریم و دشمنانمان شاد می شوند."
سرانجام که در تاریخ سوم تیر 1366 به عنوان نیروی مردمی به جنوب اعزام گردید پس از 15 روز تلاش و ایثارگری در تاریخ 19 تیر 1366 در حوالی پاسگاه زید بر اثر اصابت گلوله کاتیوشای مزدوران عراقی دچار سوختگی گردید و به آرزوی دیرینه اش ( شهادت ) نائل آمد.
انتهای پیام
شهید در زمان تحصیل در هنرستان فنی عضو انجمن اسلامی گردید و در فعالیت های تبلیغی و فرهنگی سهم بسزایی داشت از جمله فعالیت های او که هنوز بر در و دیوار شهرمان منقوش است شعار نویسی بر دیوار است:" نهج البلاغه را بخوانید، امام را دعا کنید و قرآن بخوانید" از جمله دست نوشته های شهید بر دیوار ها می باشد.
پدر شهید در جهاد سازندگی کرمانشاه انجام وظیفه می نمود و از پدرش در خواست نمود تا از طریق پشتیبانی جنگ جهاد به
جبهه های حق علیه باطل اعزام گردد او اکثر اوقات پدر و مادرش را تحت فشار قرار می داد تا سرانجام به درخواست او رضایت دادند. در آخرین دیدار با مادرش خطاب به او می گوید: " مادر عزیزم مبارزه در راه دین و برای رضای خداوند تبارک و تعالی، برای مسلمان خستگی نمی آورد، ما همه مسلمانیم مقتدایمان حسین بن علی ( ع ) و بایستی از او تأسی بجوئیم مادرم اگر من جبهه رفتم و در راه اسلام و در پیروی از حسین ( ع ) به فیض شهادت نائل آمدم در مقابل مردم سوگواری مکن، زیرا که ما دشمن داریم و دشمنانمان شاد می شوند."
سرانجام که در تاریخ سوم تیر 1366 به عنوان نیروی مردمی به جنوب اعزام گردید پس از 15 روز تلاش و ایثارگری در تاریخ 19 تیر 1366 در حوالی پاسگاه زید بر اثر اصابت گلوله کاتیوشای مزدوران عراقی دچار سوختگی گردید و به آرزوی دیرینه اش ( شهادت ) نائل آمد.
انتهای پیام
نظر شما