خرمشهر؛ از اسارت تا رهایی
چهارشنبه, ۰۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۹
غروب 31 شهریور سال 1359 ، بیمارستان خرمشهر مملو از مجروحین؛ مردم با هر وسیله ممکن وعده ای حتی با پای پیاده به سمت شهرهای مجاور در حرکت بودند.
به گزارش نوید شاهدکرمانشاه؛ غروب 31 شهریور سال 1359 ، بیمارستان خرمشهر مملو از مجروحین؛ مردم با هر وسیله ممکن وعده ای حتی با پای پیاده به سمت شهرهای مجاور در حرکت بودند.
فرمانده وقت سپاه خرمشهر- محمد جهان آرا- همه پاسداران را در سالن غذا خوری مقر سپاه جمع کرد و به آنها گفت: " بچه ها تمام تعلیماتی که دیدم برای چنین روزی بوده است". پس از این سخنان نیروهای داوطلب راهی مرز شدند. تیپ های 6 و 26 زرهی عراق از سمت شلمچه، حدود و خین زیر آتش بی امان متجاوزین بعثی بود. در روز سوم تجاوز، بعثی ها پس از اشغال دژ مرکزی، از دو محور جاده شلمچه به پل نو و نهر عرایض به سوی خرمشهر حرکت کردند. در هشتم مهر ماه، فرماندهان تیپ 63 عراقجلسه ای تشکیل دادند و در آن خرمشهر را به عنوان محل پیشروی تعیین نمودند.
با طلوع خورشید کماندوهای عراقی به شهر نفوذ کردند. روز دهم مهر جنگ میان تانکها و تن ها دردروازه های ورودی خرمشهر در گرفت. عراقی ها تا 19 مهر ماه برای خرمشهر روز سرنوشت سازی بود. خبرهایی که از پیشروی دشمن می رسید، نشان از قریب الوقع بودن سقوط شهر می داد. نیروهای دشمن با پیشروی در عمق هر و در خیابان فردوسی به مسجد جامع نزدیک شدند. در 29 مهر عراقیها طاحی را به اجرا درآوردند تا با تصرف پلی که خرمشهر را به آبادان متصل می کرد شهر را به چنگ درآورند. در ساعات اولیه بامداد دوم آبان ماه طرح هجوم نهایی به اجرا درآمد. حدود 30 تا 40 نفر از مدافعین شهر در مقابل انبوه سربازان عراقی مقاومت کردند. لحظه لحظه تعداد مدافعین کاسته می شد و بچه ها یکی پس از دیگری به شهادت می رسیدند.
روایت آزاد سازی خرمشهر
فصل گرما در راه بود، فرماندهان یگان های سپاه و ارتش، شبانه روز به طراحی حمله پرداختند تا هر چه زودتر عملیات آغاز شود. در پایان دو هفته، قرارگاه کربلا اهداف عملیات را چنین عنوان نمود:
*انهدام نیروهای دشمن با استعداد بیش از 2 لشگر
*آزاد سازی خرمشهر، هویزه- پادگان حمید ( حدود 6000 کیلومتر مربع از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران)
پس از جلسه های مختلف و بحث و بررسی و تبادل نظر بین فرماندهان سپاه و ارتش، بهترین روش برای غافلگیری دشمن، عبور از رودخانه کارون تشخیص داده شد. پس از کامل شدن طراحی عملیات، قرارگاههای قدس، نصر و فتح تشکیل شد و قرارگاه مرکزی کربلا، فرماندهی کل عملیات را بر عهده گرفت. نقشه عملیات بدین ترتیب بود که قرارگاه قدس از جبهه راست، قرارگاه فتح از جبهه میانی و قرارگاه نصر از جبهه چپ به دشمن هجوم برند. فرماندهان تصمیم گرفتند که ظرف 48 ساعت بر روی رودخانه کارون، پل احداث کنند و متعاقب آن عملیات آغاز شود. در این ایام، مردم مظلوم فلسطین مورد تجاوزو هجوم رژیم صهیونیستی قرار گرفته بودند. به همین خاطر فرمانده قرارگاه کربلا نام " الی بیت المقدس" را برای عملیات برگزید. از طرفی به دلیل همزمانی عملیات با میلاد مبارک حضرت امیر المؤمنین ( ع ) رمز عملیات " یا علی بن ابی طالب ( ع ) " انتخاب شد.
صدای فرماندهی قرارگاه کربلا در بی سیم تمام یگانها طنین انداخت: بسم ا... الرحمن الرحیم، اذا جاء نصرا... و الفتح...: از قرارگاه مرکزی کربلا به کلیه یگان ها: یا علی ابن ابی طالب ( ع )! یا علی ابن ابی طالب ( ع )!
یگان های عملیاتی با شنیدن صدای آقا محسن رضایی و سرهنگ صیاد شیرازی به سوی اهداف از پیش تعیین شده یورش بردند. 25 دقیقه پس از شروع عملیات تیپ 25 کربلا اولین یگانی بود که با دشمن درگیر شد. تا ساعت 3 بامداد تمامی یگان ها در نقاطی که در نظر گرفته شده بود، با بعثیون درگیر شدند. در پایان روز نخست، رزمندگان اسلام زمینی به وسعت 800 کیلومتر مربع را در غرب رودخانه کارون، از لوث بعثی ها پاک نموده بودند و این برای برهم زدن تعادل قوای دشمن کافی بود. تا روز 16 اردیبهشت که 5 روز از شروع عملیات می گذشت نیروهای ایرانی به ترمیم رخنه ها و ایجاد جبهه ای واحد در مقابل دشمن پرداختند.
مرحله ی دوم عملیات:
ساعت 11:30 شب 16 اردیبهشت مرحله دوم عملیات آغاز گردید نیروهای قرارگاه فتح باخیز جانانه ای خود را به دژ مرزی رساندند. حالا دیگرشهر بندری بصره عراق پیش روی رزمندگان اسلام بود. پس از رسیدن نیروهای خودی به سرحدات بین المللی، محاصره خرمشهر تشدید گردید و دشمن به ناچار شروع به خروج تدریجی نیرو از شهر نمود. از سوی دیگر نیز دشمن با عقب نشینی از هویزه، پادگان حمید و حومه اهواز، جاده خرمشهر- اهواز را به نیروهای اسلام واگذار نمود.
مرحله سوم عملیات:
ساعت 10 شب 19 اردیبهشت مرحله سوم با هدف آزاد سازی خرمشهر آزاد گردید و نیروهای دو قرارگاه نصر و فتح به دشمن به دشمن بردند. اما هجوم و حضور پر حجم دشمن در شلمچه از یک سو و خستگی رزمندگان اسلام از سوی دیگر مانع از پیشروی بود. روز بیستم اردیبهشت نیروهای خودی کاری از پیش نبردند و تنها موفق به استقرار در 3 کیلومتری خرمشهر شدند. خستگی نیروها، عجله در شروع عملیات، نتایج مطلوبی به دست نیاید. زمان به سرعت طی می شد و بی شک دشمن این فرصت را مغتنم می شمرد تا نیروهایش را باز سازی کند.
علی صیاد شیرازی و محسن رضایی، دقایقی را در اتاق جنگ قرارگاه کربلا تنها شدند.صیاد گفت: اگر خرمشهر را محاصره کنیم در گام بعدی، پس از آنگه گردان ها به بازسازی خود بپردازند، می توانیم آن را تصرف کنیم. محسن رضایی حرف او را تـأیید نمود.
مرحله ی نهایی عملیات:
شامگاه یکشنبه اول خرداد 1361 با رمز " یا محمد بن عبدا... ( ص )" مرحله چهارم عملیات آغاز شد.
یگان های قرارگاه فتح پس از درگیری با دشمن و پیشروی، موفق شدند خود را به پلیس راه خرمشهر برسانند. نیروهای قرارگاه نصر در امتداد مرز ضمن پیشروی و پاکسازی منطقه به سوی جنوب به حرکت درآمدند. حالا خرمشهر به محاصره درآمده بود. با طلوع خورشید روز دوم خرداد، حلقه محاصره تنگ تر شد، درگیری ادامه یافت تا اینکه صدای بی سیم قرارگاه کربلا بلند شد، جوانی بود با لهجه اصفهانی که صیاد شیرازی را کار داشت. او با کد و رمز به فرماندهی قرارگاه کربلا گفت که می تواند با نیروهایش که 70 نفر بیشتر نبودند خط تدافعی عراق رابشکند و وارد خرمشهر شود. این جوان حسین خرازی فرمانده 25 ساله تیپ 14 امام حسین ( ع ) بود. دقایقی بعد اعلام کرد که ما در حال پیشروی هستیم و تعداد عراقی هایی که به نشانه تسلیم دست روی سر گذاشته اند بی شمار است.
رهایی نهایی
هلی کوپترارتش از زمین برخاست تا گزارش کاملی از وضعیت شهر به فرماندهی قرارگاه اعلام کند. خلبان فریاد زد: تا چشم کار می کند توی خیابان ها و کوچه های خرمشهر، عراقی ها صف بسته اند و دست ها بر سر منتظر اسارت اند!
ساعتی از ظهر نگذشته بود که موعد پیروزی فرا رسید. 575 روز بود که خرمشهر در چنگال دشمن بعثی اسیر بود. حالا زمان آزادی فرا رسیده بود. نیروهای ایرانی ساعت 13 وارد شهر شدند. ساعت 14 خبر آزادی خرمشهر، مردم سراسر ایران را با جشن و سرور به کوچه و خیابان کشاند. رزمندگان اسلام در مسجد جامع خرمشهر نماز شکر به جای آوردند.
تا شامگاه روز سوم خرداد، شهر پاکشازی شد.
انتهای پیام
فرمانده وقت سپاه خرمشهر- محمد جهان آرا- همه پاسداران را در سالن غذا خوری مقر سپاه جمع کرد و به آنها گفت: " بچه ها تمام تعلیماتی که دیدم برای چنین روزی بوده است". پس از این سخنان نیروهای داوطلب راهی مرز شدند. تیپ های 6 و 26 زرهی عراق از سمت شلمچه، حدود و خین زیر آتش بی امان متجاوزین بعثی بود. در روز سوم تجاوز، بعثی ها پس از اشغال دژ مرکزی، از دو محور جاده شلمچه به پل نو و نهر عرایض به سوی خرمشهر حرکت کردند. در هشتم مهر ماه، فرماندهان تیپ 63 عراقجلسه ای تشکیل دادند و در آن خرمشهر را به عنوان محل پیشروی تعیین نمودند.
با طلوع خورشید کماندوهای عراقی به شهر نفوذ کردند. روز دهم مهر جنگ میان تانکها و تن ها دردروازه های ورودی خرمشهر در گرفت. عراقی ها تا 19 مهر ماه برای خرمشهر روز سرنوشت سازی بود. خبرهایی که از پیشروی دشمن می رسید، نشان از قریب الوقع بودن سقوط شهر می داد. نیروهای دشمن با پیشروی در عمق هر و در خیابان فردوسی به مسجد جامع نزدیک شدند. در 29 مهر عراقیها طاحی را به اجرا درآوردند تا با تصرف پلی که خرمشهر را به آبادان متصل می کرد شهر را به چنگ درآورند. در ساعات اولیه بامداد دوم آبان ماه طرح هجوم نهایی به اجرا درآمد. حدود 30 تا 40 نفر از مدافعین شهر در مقابل انبوه سربازان عراقی مقاومت کردند. لحظه لحظه تعداد مدافعین کاسته می شد و بچه ها یکی پس از دیگری به شهادت می رسیدند.
روایت آزاد سازی خرمشهر
فصل گرما در راه بود، فرماندهان یگان های سپاه و ارتش، شبانه روز به طراحی حمله پرداختند تا هر چه زودتر عملیات آغاز شود. در پایان دو هفته، قرارگاه کربلا اهداف عملیات را چنین عنوان نمود:
*انهدام نیروهای دشمن با استعداد بیش از 2 لشگر
*آزاد سازی خرمشهر، هویزه- پادگان حمید ( حدود 6000 کیلومتر مربع از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران)
پس از جلسه های مختلف و بحث و بررسی و تبادل نظر بین فرماندهان سپاه و ارتش، بهترین روش برای غافلگیری دشمن، عبور از رودخانه کارون تشخیص داده شد. پس از کامل شدن طراحی عملیات، قرارگاههای قدس، نصر و فتح تشکیل شد و قرارگاه مرکزی کربلا، فرماندهی کل عملیات را بر عهده گرفت. نقشه عملیات بدین ترتیب بود که قرارگاه قدس از جبهه راست، قرارگاه فتح از جبهه میانی و قرارگاه نصر از جبهه چپ به دشمن هجوم برند. فرماندهان تصمیم گرفتند که ظرف 48 ساعت بر روی رودخانه کارون، پل احداث کنند و متعاقب آن عملیات آغاز شود. در این ایام، مردم مظلوم فلسطین مورد تجاوزو هجوم رژیم صهیونیستی قرار گرفته بودند. به همین خاطر فرمانده قرارگاه کربلا نام " الی بیت المقدس" را برای عملیات برگزید. از طرفی به دلیل همزمانی عملیات با میلاد مبارک حضرت امیر المؤمنین ( ع ) رمز عملیات " یا علی بن ابی طالب ( ع ) " انتخاب شد.
صدای فرماندهی قرارگاه کربلا در بی سیم تمام یگانها طنین انداخت: بسم ا... الرحمن الرحیم، اذا جاء نصرا... و الفتح...: از قرارگاه مرکزی کربلا به کلیه یگان ها: یا علی ابن ابی طالب ( ع )! یا علی ابن ابی طالب ( ع )!
یگان های عملیاتی با شنیدن صدای آقا محسن رضایی و سرهنگ صیاد شیرازی به سوی اهداف از پیش تعیین شده یورش بردند. 25 دقیقه پس از شروع عملیات تیپ 25 کربلا اولین یگانی بود که با دشمن درگیر شد. تا ساعت 3 بامداد تمامی یگان ها در نقاطی که در نظر گرفته شده بود، با بعثیون درگیر شدند. در پایان روز نخست، رزمندگان اسلام زمینی به وسعت 800 کیلومتر مربع را در غرب رودخانه کارون، از لوث بعثی ها پاک نموده بودند و این برای برهم زدن تعادل قوای دشمن کافی بود. تا روز 16 اردیبهشت که 5 روز از شروع عملیات می گذشت نیروهای ایرانی به ترمیم رخنه ها و ایجاد جبهه ای واحد در مقابل دشمن پرداختند.
مرحله ی دوم عملیات:
ساعت 11:30 شب 16 اردیبهشت مرحله دوم عملیات آغاز گردید نیروهای قرارگاه فتح باخیز جانانه ای خود را به دژ مرزی رساندند. حالا دیگرشهر بندری بصره عراق پیش روی رزمندگان اسلام بود. پس از رسیدن نیروهای خودی به سرحدات بین المللی، محاصره خرمشهر تشدید گردید و دشمن به ناچار شروع به خروج تدریجی نیرو از شهر نمود. از سوی دیگر نیز دشمن با عقب نشینی از هویزه، پادگان حمید و حومه اهواز، جاده خرمشهر- اهواز را به نیروهای اسلام واگذار نمود.
مرحله سوم عملیات:
ساعت 10 شب 19 اردیبهشت مرحله سوم با هدف آزاد سازی خرمشهر آزاد گردید و نیروهای دو قرارگاه نصر و فتح به دشمن به دشمن بردند. اما هجوم و حضور پر حجم دشمن در شلمچه از یک سو و خستگی رزمندگان اسلام از سوی دیگر مانع از پیشروی بود. روز بیستم اردیبهشت نیروهای خودی کاری از پیش نبردند و تنها موفق به استقرار در 3 کیلومتری خرمشهر شدند. خستگی نیروها، عجله در شروع عملیات، نتایج مطلوبی به دست نیاید. زمان به سرعت طی می شد و بی شک دشمن این فرصت را مغتنم می شمرد تا نیروهایش را باز سازی کند.
علی صیاد شیرازی و محسن رضایی، دقایقی را در اتاق جنگ قرارگاه کربلا تنها شدند.صیاد گفت: اگر خرمشهر را محاصره کنیم در گام بعدی، پس از آنگه گردان ها به بازسازی خود بپردازند، می توانیم آن را تصرف کنیم. محسن رضایی حرف او را تـأیید نمود.
مرحله ی نهایی عملیات:
شامگاه یکشنبه اول خرداد 1361 با رمز " یا محمد بن عبدا... ( ص )" مرحله چهارم عملیات آغاز شد.
یگان های قرارگاه فتح پس از درگیری با دشمن و پیشروی، موفق شدند خود را به پلیس راه خرمشهر برسانند. نیروهای قرارگاه نصر در امتداد مرز ضمن پیشروی و پاکسازی منطقه به سوی جنوب به حرکت درآمدند. حالا خرمشهر به محاصره درآمده بود. با طلوع خورشید روز دوم خرداد، حلقه محاصره تنگ تر شد، درگیری ادامه یافت تا اینکه صدای بی سیم قرارگاه کربلا بلند شد، جوانی بود با لهجه اصفهانی که صیاد شیرازی را کار داشت. او با کد و رمز به فرماندهی قرارگاه کربلا گفت که می تواند با نیروهایش که 70 نفر بیشتر نبودند خط تدافعی عراق رابشکند و وارد خرمشهر شود. این جوان حسین خرازی فرمانده 25 ساله تیپ 14 امام حسین ( ع ) بود. دقایقی بعد اعلام کرد که ما در حال پیشروی هستیم و تعداد عراقی هایی که به نشانه تسلیم دست روی سر گذاشته اند بی شمار است.
رهایی نهایی
هلی کوپترارتش از زمین برخاست تا گزارش کاملی از وضعیت شهر به فرماندهی قرارگاه اعلام کند. خلبان فریاد زد: تا چشم کار می کند توی خیابان ها و کوچه های خرمشهر، عراقی ها صف بسته اند و دست ها بر سر منتظر اسارت اند!
ساعتی از ظهر نگذشته بود که موعد پیروزی فرا رسید. 575 روز بود که خرمشهر در چنگال دشمن بعثی اسیر بود. حالا زمان آزادی فرا رسیده بود. نیروهای ایرانی ساعت 13 وارد شهر شدند. ساعت 14 خبر آزادی خرمشهر، مردم سراسر ایران را با جشن و سرور به کوچه و خیابان کشاند. رزمندگان اسلام در مسجد جامع خرمشهر نماز شکر به جای آوردند.
تا شامگاه روز سوم خرداد، شهر پاکشازی شد.
انتهای پیام
نظر شما