شهید عطا الله صادقی میانروی : همه ما مسلمانان باید بدانیم که حفظ اسلام واجب است
چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۲۸
شهید عطا الله صادقی میانروی : امروز حفظ اسلام واجب است و من و امثال من و امثال شما و همه ما در این دنیا از جانب خدا امانتی بیش نیستم ما باید این امانت را به صاحبش باز گردانیم.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید عطا الله صادقی میانروی در سال 1347 در میانروی بیلوار متولد شد و تا کلاس سوم راهنمایی درس خواند سپس به عضویت حوزه علمیه کرمانشاه در آمد شهید در تاریخ 27 دی 1365 در عملیات کربلای 5 منطقه شلمچه بر اثر خمپاره دشمن بعثی صهیونستی به شهادت رسید و پیکر پاک شهید در زادگاهش روستای میانروی بیلوار به خاک سپرده شد.
*دلنوشته شهید
خدایا می ترسم آن طور که غلام بایستی در مقابل ارباب خود ادای وظیفه بکند حق غلامی را ادا نکرده باشم ترسم از آن است که نکند بر اثر سنگینی گناهانم نتوانم شهید شوم و به سویت پرواز کنم خدایا رضایت را در این دیدم که به جبهه بیایم و اگر رضایت تو در شهید شدنم است مرا ببر و اگر رضایت در ماندنم است مرا نگهدار و متوجه ام باش یاران و برادران خدا حافظ همگی شما خون من و جان من کمتر از آن است که بتوانم با خدا ی خود معامله کنم در این میان به یک واسطه خوبی احتیاج دارم و آن واسطه هیچ کس مهمتر از روح خدا خمینی بت شکن نمی تواند باشد.
برادران و خواهرانم از میان شما رفتم به دیدار همیشگی خود برسم و اما پدر و مادر عزیزم
می دانم که هر پدر و مادری آرزو دارند که فرزندانشان نزدخود باشند و از آنها دور نشود ولی امروز باید آرزو های دنیوی ما جهت دیگری پیدا کند و آن تقویت اسلام باشد و وقتی که پای مسئولیت الهی پیش می آید خودتان هم باید قبول داشته باشید که دستور خدا و دستور امام را باید اجرا کرد چون امروز حفظ اسلام واجب است و من و امثال من و امثال شما و همه ما در این دنیا از جانب خدا امانتی بیش نیستم ما باید این امانت را به صاحبش باز گردانیم.
جبهه بهترین محل آزمایش برای پس دادن امانت است و این را هم باید بدانید که وقتی انسان
می خواهد با خدای خود معامله کند باید بهترین چیزی را که دارد تقدیم کند و امروز ما غیر از یک جان نا قابل چیزی دیگر نداریم و امیدوارم که خدا قبول کند واز سر تقصیرات و اشتباهات و گناهان این بنده حقیر بگذرد خدایا کاش هزاران جان داشتم و به خاطر رضایت در راه تو تقدیم کنم دلم از این دنیا خون است ای خدای مهربان ما چقدر به دنیا و تجملاتش می نازیم من با اگاهی کامل از کم و کیف قضیه راه خود را انتخاب می کنم و امیدو ارم با عروج روحم از زندان جسمم ماتم نگیرد و برای این موهبت الهی و تکامل انسانی سوگواری نکنید و همان گونه که روحم شادی به سوی خدا را دارد شما هم شاد باشید برای روز قیامت و فشار قبر که وقتی احدی می شنوم بدنم از ترس می لرزد برایم از خداوند متعال طلب مغفرت کنید پدرم و مادرم از زحماتی که شما برایم کشیده اید بسیار سپاسگذارم و نمی دانم چگونه از زحمات شما قدر دانی کنم شاید به وسیله شهادتم بتوانم از شما قدر دانی کنم.
انتهای پیام
نظر شما