شهید حامد یعقوب نژاد یکی از امیدهای غرب کشور بود
دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۴۳
شهید از نظر شنا و غواصی فردی لایق و یکی از امیدهای غرب کشور بود. اگر کسی در آب غرق و جنازه اش در زیر آب می ماند، او بدون هیچ گونه درنگی جنازه را از زیر آب بیرون می آورد.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید حامد یعقوب نژاد، فرزند احمد و هاجر، سوم شهریور ماه سال 1338 در بخش مرکزی اسلام آباد غرب روستای حمیل متولد شد.
دوران ابتدایی را در همان روستای محل تولدش گذراند، دوران راهنمایی و متوسطه را در شهر اسلام آباد غرب ادامه داد.
در دوران کودکی نسبت به همسالان خود دارای شخصیتی برجسته تر و سرآمد آن ها بود و بچه ای فعال و پرتکاپو و عاطفی به شمار می آمد.
از دوره ابتدایی به ورزش فوتبال علاقمند شد اما بعد از مدتی به ورزش کشتی روی آورد. چون دارای فیزیک بدنی مناسب و روحیه ای مبارزه جو بود، در این رشته به سرعت رشد کرد و به عنوان نماینده استان در وزن خود در مسابقات کشوری شرکت می کرد.
او در دوران جوانی به پدرش در کشاورزی کمک می کرد. علاقه زیادی به خانواده اش داشت و با آنان رابطه بسیار خوبی برقرار می نمود. او در سال 1356 به خدمت سربازی اعزام شد. سال آخر سربازی او همزمان شد با انقلاب و طبق دستور امام پادگان را ترک کرد و ادامه خدمت سربازی را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گذراند.
قبل از شروع جنگ تحمیلی با کمک دوستانش به مبارزه با انحرافات سیاسی و برخوردبا منافقین و گروهک ها پرداخت. از سال 59 با سپاه پاسداران به صورت داوطلب همکاری می کرد.
با تشکیل بسیج به عنوان بسیجی در عملیات ها شرکت داشت. در سال 1362 لباس مقدس سپاه پاسداران را پوشید و به عضویت سپاه پاسداران درآمد.
در تیپ مسلم بن عقیل به عنوان فرمانده محور و قرارگاه نجف به عنوان مسئول محور عملیاتی و طرح و برنامه در ستاد مرکزی سپاه در حفاظت تحقیقات و در نهایت به عنوان فرمانده یگان دریایی فتح در تیپ نبی اکرم ( ص ) خدمت کرد. او رزمنده ای به تمام معنا بود که به مدت 89 ماه در جبهه جنگید.
در سال 1368 بعد از اتمام جنگ تحمیلی ازدواج کرد و حاصل آن یک دختر به نام فاطمه است. حامد علاقه زیادی به کتاب های مذهبی داشت و انسانی معاشرتی بود. از افراد ضد انقلاب متنفر بود و با کسانی که به سپاه و انقلاب خدمت می کردند، دوست و وفادار بود.
تنها آرزویش پیروزی انقلاب اسلامی بود. علاقه زیادی به فوتبال و کشتی داشت.
همسرش در مورد خصوصیات او می گوید: وی در مقابل کفار و منافقین به شدت سخت گیر بود. در مراسم مذهبی شرکت می کرد. به نماز اول وقت و فضیلت آن بسیار توجه داشت.
همرزمش حسین اکبری، در مورد او می گوید: وی از نظر شنا و غواصی فردی لایق و یکی از امیدهای غرب کشور بود. اگر کسی در آب غرق و جنازه اش در زیر آب می ماند، او بدون هیچ گونه درنگی جنازه را از زیر آب بیرون می آورد.
او به برادرانش توصیه می کرد: خدا را اطاعت کنید و حق کسی را پایمال نکنید.
به همرزمانش توصیه می کرد: قدر نعمت وجود امام خمینی ( ره ) را بدانید هر کس می خواهد عزیز باشد باید در خط امام خمینی ( ره ) باشد. بعد از چهارده معصوم (علیهم السلام) ما به جز امام کس دیگری را نداریم چون امام میلیون ها انسان را نجات داد و آن ها را با اسلام آشنا کرد.
همچنین به نیروهای تحت امرش توصیه می کرد که حتما" فریضه نماز را صادقانه به عمل آوردند و همیشه نماز اول وقت به جا آورند و در دعای کمیل و زیارت عاشورا و دیگر مراسم مذهبی شرکت کنند.
ایرج یعقوب نژاد برادرشهید می گوید: حاج حامد انسانی تک بعدی نبود که فقط از نظر نظامی فعال باشد بلکه او در هر زمینه از زندگی اش سرآمد و نسبت به دیگران عملکرد و برخوردش کاملا" برجسته تر بود دارای اخلاقی حسنه بود به طوری که هر فردی در اولین برخورد با او دوست می شد. صله ارحام را در هر شرایطی به جا می آورد حتی در همان ایام بسیار کوتاهی که از جبهه برمی گشت از اقوام و دوستان سرکشی می کرد بسیار شجاع بود به عنوان کسی که از نزدیک با او زندگی می کرده ام می توانم به جرأت بگویم هرکز از کسی غیر از خدا نترسید و برای همین هم در همه عملیات ها که شرکت می کردبه عنوان نیروی خط شکن حضور می یافت. بسیار امر به معروف و نهی از منکر توصیه و عمل می کرد. در احسان به افراد ضعیف کوتاهی نمی کرد به طوری که قسمت عمده ی همان حقوق کمش را هم به افراد نیازمند کمک می کرد. بسیار به نماز اول وقت مقید بود.
حاج حامد یعقوب نژاد در عملیات درگیری با منافقین در جبهه قصر شیرین در تاریخ 12 فروردین ماه 1370 بر اثر ترکش خمپاره به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
احمد یعقوب نژاد در مورد فرزندش می گوید: یک روز قبل از این که شهید شود در پادگان ابوذر بود که مصادف با یازدهم رمضان می شد.
رفتم احوالش را بپرسم. به او گفتم: یک ماه است که به خانه نیامده ای. تو زن و بچه نداری. و زمانی بود که آمریکا به عراق حمله کرده بود. گفت: بابا، وقتی که گردان حمزه ( س ) بیاید ما برمی گردیم و سپس مرا صدا کرد و گفت: پدرف اگر یک وقت من طوری شدم و برنگشتم به خاطر من دنبال مال دنیا نروی. گفتم: من به غیر از خدا از کسی کمک نمی گیرم.
پیکر پاک شهید حامد یعقوب نژاد در اسلام آباد غرب روستای حمیل، باغ رضوان، دفن شده است.
دوران ابتدایی را در همان روستای محل تولدش گذراند، دوران راهنمایی و متوسطه را در شهر اسلام آباد غرب ادامه داد.
در دوران کودکی نسبت به همسالان خود دارای شخصیتی برجسته تر و سرآمد آن ها بود و بچه ای فعال و پرتکاپو و عاطفی به شمار می آمد.
از دوره ابتدایی به ورزش فوتبال علاقمند شد اما بعد از مدتی به ورزش کشتی روی آورد. چون دارای فیزیک بدنی مناسب و روحیه ای مبارزه جو بود، در این رشته به سرعت رشد کرد و به عنوان نماینده استان در وزن خود در مسابقات کشوری شرکت می کرد.
او در دوران جوانی به پدرش در کشاورزی کمک می کرد. علاقه زیادی به خانواده اش داشت و با آنان رابطه بسیار خوبی برقرار می نمود. او در سال 1356 به خدمت سربازی اعزام شد. سال آخر سربازی او همزمان شد با انقلاب و طبق دستور امام پادگان را ترک کرد و ادامه خدمت سربازی را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گذراند.
قبل از شروع جنگ تحمیلی با کمک دوستانش به مبارزه با انحرافات سیاسی و برخوردبا منافقین و گروهک ها پرداخت. از سال 59 با سپاه پاسداران به صورت داوطلب همکاری می کرد.
با تشکیل بسیج به عنوان بسیجی در عملیات ها شرکت داشت. در سال 1362 لباس مقدس سپاه پاسداران را پوشید و به عضویت سپاه پاسداران درآمد.
در تیپ مسلم بن عقیل به عنوان فرمانده محور و قرارگاه نجف به عنوان مسئول محور عملیاتی و طرح و برنامه در ستاد مرکزی سپاه در حفاظت تحقیقات و در نهایت به عنوان فرمانده یگان دریایی فتح در تیپ نبی اکرم ( ص ) خدمت کرد. او رزمنده ای به تمام معنا بود که به مدت 89 ماه در جبهه جنگید.
در سال 1368 بعد از اتمام جنگ تحمیلی ازدواج کرد و حاصل آن یک دختر به نام فاطمه است. حامد علاقه زیادی به کتاب های مذهبی داشت و انسانی معاشرتی بود. از افراد ضد انقلاب متنفر بود و با کسانی که به سپاه و انقلاب خدمت می کردند، دوست و وفادار بود.
تنها آرزویش پیروزی انقلاب اسلامی بود. علاقه زیادی به فوتبال و کشتی داشت.
همسرش در مورد خصوصیات او می گوید: وی در مقابل کفار و منافقین به شدت سخت گیر بود. در مراسم مذهبی شرکت می کرد. به نماز اول وقت و فضیلت آن بسیار توجه داشت.
همرزمش حسین اکبری، در مورد او می گوید: وی از نظر شنا و غواصی فردی لایق و یکی از امیدهای غرب کشور بود. اگر کسی در آب غرق و جنازه اش در زیر آب می ماند، او بدون هیچ گونه درنگی جنازه را از زیر آب بیرون می آورد.
او به برادرانش توصیه می کرد: خدا را اطاعت کنید و حق کسی را پایمال نکنید.
به همرزمانش توصیه می کرد: قدر نعمت وجود امام خمینی ( ره ) را بدانید هر کس می خواهد عزیز باشد باید در خط امام خمینی ( ره ) باشد. بعد از چهارده معصوم (علیهم السلام) ما به جز امام کس دیگری را نداریم چون امام میلیون ها انسان را نجات داد و آن ها را با اسلام آشنا کرد.
همچنین به نیروهای تحت امرش توصیه می کرد که حتما" فریضه نماز را صادقانه به عمل آوردند و همیشه نماز اول وقت به جا آورند و در دعای کمیل و زیارت عاشورا و دیگر مراسم مذهبی شرکت کنند.
ایرج یعقوب نژاد برادرشهید می گوید: حاج حامد انسانی تک بعدی نبود که فقط از نظر نظامی فعال باشد بلکه او در هر زمینه از زندگی اش سرآمد و نسبت به دیگران عملکرد و برخوردش کاملا" برجسته تر بود دارای اخلاقی حسنه بود به طوری که هر فردی در اولین برخورد با او دوست می شد. صله ارحام را در هر شرایطی به جا می آورد حتی در همان ایام بسیار کوتاهی که از جبهه برمی گشت از اقوام و دوستان سرکشی می کرد بسیار شجاع بود به عنوان کسی که از نزدیک با او زندگی می کرده ام می توانم به جرأت بگویم هرکز از کسی غیر از خدا نترسید و برای همین هم در همه عملیات ها که شرکت می کردبه عنوان نیروی خط شکن حضور می یافت. بسیار امر به معروف و نهی از منکر توصیه و عمل می کرد. در احسان به افراد ضعیف کوتاهی نمی کرد به طوری که قسمت عمده ی همان حقوق کمش را هم به افراد نیازمند کمک می کرد. بسیار به نماز اول وقت مقید بود.
حاج حامد یعقوب نژاد در عملیات درگیری با منافقین در جبهه قصر شیرین در تاریخ 12 فروردین ماه 1370 بر اثر ترکش خمپاره به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
احمد یعقوب نژاد در مورد فرزندش می گوید: یک روز قبل از این که شهید شود در پادگان ابوذر بود که مصادف با یازدهم رمضان می شد.
رفتم احوالش را بپرسم. به او گفتم: یک ماه است که به خانه نیامده ای. تو زن و بچه نداری. و زمانی بود که آمریکا به عراق حمله کرده بود. گفت: بابا، وقتی که گردان حمزه ( س ) بیاید ما برمی گردیم و سپس مرا صدا کرد و گفت: پدرف اگر یک وقت من طوری شدم و برنگشتم به خاطر من دنبال مال دنیا نروی. گفتم: من به غیر از خدا از کسی کمک نمی گیرم.
پیکر پاک شهید حامد یعقوب نژاد در اسلام آباد غرب روستای حمیل، باغ رضوان، دفن شده است.
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۳
روحش شاد یادش گرامی