برگ های خشک پاییزی زیر پاهایش آهنگ خداحافظی مینواختند
دوشنبه, ۱۶ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۶
نوید شاهد - نصرت فرمند، همرزم شهید "محسن آقارضی" میگوید: «محسن داخل حیاط آرام و سنگین قدم میزد. برگهای خشک پاییزی زیر پاهایش آهنگ خداحافظی مینواختند...»
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید محسن آقارضی 18 تیر 1341 در شهرستان اصفهان به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش ایران نام داشت. دانشجوي رشـته پزشکي بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. 27 مهر1363 با سمت مسئول عقیدتي سیاسي تیپ حضرت نبي اکرم (ص) در میمک بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. اثري از پیکرش به دست نیامده است.
*روایتی خواندنی از نصرت فرمند، همرزم شهید محسن آقارضی
محسن داخل حیاط آرام و سنگین قدم می زد. برگ های خشک پاییزی زیر پاهایش آهنگ خداحافظی می نواختند. نگاهی به در و دیوار انداخت و وارد اتاق شد. نگاه سنگین و نافذ مادر بر چشمانش نشست. کنار مادر نشست ساعتی صحبت کردند و بعد سرش را به زیر افکند و گفت: مادر شما که خمس و زکات بچه هایت را نداده ای، اجازه می دهی من خمس زکات بچه هایت باشم؟!... حلالم کن شاید این آخرین دیدار من و شما باشد.
مادر بدون گفتن کلمه ای، اشک در چشمانش حلقه زد و با تبسم و سکوت به او نگاه کرد و بعد گونه های محسن را بوسید. بغضی سنگین راه گلویش را گرفته بود. فقط با نگاه، رضایتش را از پسرش اعلام کرد. محسن در حالی که احساس سبکی می کرد به قصد خداحافظی از خواهر ها و برادرهایش به حیاط رفت اما لحظه ای بعد برگشت و گفت: مادر من آنها را ندیدم شما به جای همه ی آن ها، این بار پیشانی ام را ببوس تا سپری باشد در برابر دشمن.
مادر پیشانیاش را بوسید و محسن به سرعت از خانه بیرون رفت و در خم کوچه از دید مادر پنهان شد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/
نظر شما