ساسان افضلی امدادگر رزمی گردان صف روایت می کند: ((شهید محمد ولی پیامی موقع رفتن در دو قدمي به علت تاريكي مطلق شب از مقابل ديدگان ما محو شد در آن ساعات عرفاني نيمه شب و در حالتي مانند خواب و بيداري سيماي درخشان او در مقابل چشمانم دیدم...))

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید محمد ولی پیامی12 شهريور 1338 در شهرستان هرسين به دنيا آمد. پدرش ملك مراد، كارگر بود و مادرش نازارطلا نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته انساني درس خواند. پاسدار بود .دهم اسفند1362 با سمت فرمانده گردان در چنگوله توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پیکر شهید در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.

سیمای درخشان پیامی



*روایتی از ساسان افضلی امدادگر رزمی گردان صف

وقتي صحبت از عشق به ميان مي آيد عاشق مهاجر مي شود و در پي معشوق خمپاره هاي آتشين و گلوله هاي سربين را به جان مي خرد سردار رشيد اسلام شهيد شهادت آموز محمد ولي پيامي فرمانده دلاور گردان صف و مسئول واحد بسيج شهرستان هرسين نامي آشنا براي تك تك نيروهاي بسيجي هرسين مي باشد.
در تاريخ بهمن ماه سال 1362 همزمان با فراخوان سراسري نيروهاي طرح لبيك يا خميني شهرستان هرسين ما همانند ساير نقاط پهن دشت ميهن اسلامي گرداني متشكل از ناب ترين نيروهاي بسيجي خود را كه عموما سنين زير 25 سال بودند را به فرماندهي شهيد پيامي عازم صحنه هاي پيكار نور عليه ظلمت نمود. در پنجمين روز از تشكيل گردان صف شبي در پادگان شهيد بروجردي كرمانشاه ميزبان پيامي عزيز بوديم پس از سلام و احوالپرسي با تبسمي شيرين و روحاني فرمود آرزو دارم اگر گردان صف قرار است شهيدي داشته باشد اولين شهيد خودم باشم. ما هم به نشانه اعتراض خطاب به برادر پيامي گفتيم اين چه دعاييست كه مي فرماييد. فرمود دعاي كاملا به جايي است زيرا شما امانت مادرانتان در نزد من هستيد.
پس از چند روز با بدرقه گرم حاج آقا زرندي نماينده ولي فقيه و امام جمعه محترم كرمانشاه كه آن زمان نماينده خبرگان رهبري بودند و مداحي گرم برادر حاج صادق آهنگران راهي منطقه عملياتي والفجر 5 در منطقه چنگوله شديم و در آن محور مشغول انجام وظيفه شديم. سحرگاه 12 اسفند 1362 در سنگرهاي كمين مشغول نگهباني بوديم شهيد پيامي به قصد سر كشي و خدا قوت به سنگر ما آمدند . دقايقي را نزد ما سپري نموده فرمودند چه خوب است آيندگان فداكاري و از خود گذشتگي شما عزيزان را از ياد نبرند. موقع رفتن در دو قدمي به علت تاريكي مطلق شب از مقابل ديدگان ما محو شد در آن ساعات عرفاني نيمه شب و در حالتي مانند خواب و بيداري سيماي درخشان پيامي در مقابل چشمانم با حالتي شبيه تمثال ائمه اطهار(ع)(نور افشاني از پشت سر ) ظاهر گرديد . با تبسم هميشگي ناگهان چشمانم را باز كرده و اثري از پيامي عزيز نديدم.
اي صبا از من به اسماعيل قرباني بگو
زنده برگشتن ز كوي دوست شرط عشق نيست
صبح قبل از طلوع آفتاب سنگرهاي كمين را به مقصد مقر گردان براي استراحت ترك نموده پس از اداي فريضه واجب نماز صبح خوابيديم اما پس از ساعتي با صداي شيون و زاري همرزمان شتابان و هراسان از خواب بيدار شديم.
اري خداوند دعاي سردار پيامي را مستجاب كرده بود و با قامتي خونين به ديدار مولا و مقتدايش امام حسين (ع) شتافته بود و بدين گونه 16 سال پيش محمد ولي ما دلاوري ديگر از خيل پاك باختگان خطه انقلاب نقاب در خون كشيد. و بدين ترتيب اولين و آخرين شهيد گردان صف شهرستان هرسين شهيد پيامي بود.

انتهای پیام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده