مناجات نامه شهید محمد ولی پیای؛
چهارشنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۴۱
خداوندا می خواهم اولین قربانی گردان خود باشم زیرا با شهادت افراد گردان تحمل دیدن روی پدر و مادر آنها را ندارم.
خداوندا می خواهم اولین قربانی گردان خود باشم
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛شهید محمد ولی پیامی، در سال 1338 شهر هرسین به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره ابتدایی و راهنمایی وارد دبیرستان شد و تا سوم دبیرستان درس خواند.
او به پدر و برادرش در کار کشاورزی کمک می کرد.
در نماز جماعت و مراسم عزاداری حضرت ابا عبدالله الحسین ( ع ) شرکت می نمود. او صداقت، یکرنگی، اخلاص، شجاعت، شهامت،ایثار و از خود گذشتگی، ساده زیستی، و چهره ایی خندان و گشاده رو داشت.
قبل از انقلاب در تظاهرات و حرکت های مردمی علیه رژیم شرکت فعال داشت. او عاشق امام و انقلاب بود. در دوره دبیرستان به صورت افتخاری خدمت می کرد و با تشکیل سپاه پاسداران به استخدام سپاه هرسین درآمد.
در سال 1360 مسئول بسیج هرسین شد و اکثر اوقات را در جبهه به سر می برد.
جهت حفظ و حراست از اعتقادات دینی مردم و دستاوردهای حکومت اسلامی در گشت های افتخاری سپاه شرکت می کرد.
در سال 1362 از طرف مسئولین وقت سپاه به فرماندهی گردان صف طرح لبیک یا خمینی درآمد. او در طول فرماندهی انسانی والا مقام و متقی و اهل خدمت بود.
شهید مصداق این جمله بود که انسان های خدایی هیچ گاه با دیدن زرق و برق و زیبایی دنیا از علاقه آنها به پروردگارشان کم نمی شود.
او هیچ علاقه ای به دنیا نداشت انگار یک مسافر بود و همیشه نوشته سفر را به همراه داشت.

مظفر رجبی، همرزم شهید به نقل از شهید می گوید: بهترین لذت برای انسان آن است که ترکش خمپاره به بدنش اصابت کند و سوختن بدن خود را ببیند و همین طور که دوست داشت به شهادت رسید.

سرهنگ نورالدین اختیاری همرزم شهید می گوید: چند ساعتی قبل از شهادت به همراه حاج یحیی قیاسوند  و شهید پیامی همدیگر را قسم دادیم که بهترین آرزوی خود را بیان کنیم بنده و حاج قیاسوند هر کدام آرزوی خود را نقل کردیم و شهید پیامی بهترین پیام خود را چنین بیان کرد: دوست دارم مانند سرورم آقا ابوالفضل العباس بدنم تکه تکه شود و به راستی بعد از ساعتی این چنین شد.
در تاریخ دهم اسفند 1362 در منطقه چنگوله عملیات والفجر 5 به علت اصابت ترکش به سر و متلاشی شدن شکم به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
شهید در وصیت نامه اش نوشته است: خداوندا می خواهم اولین قربانی گردان خود باشم زیرا با شهادت افراد گردان تحمل دیدن روی پدر و مادر آنها را ندارم.
مادر اگر من شهید شدم و خبر شهادت مرا به شما گفتند هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید بلکه صبور باشید چرا که دشمنان از ناراحتی و بی طاقتی شما خوشحال می شوند.
و بعد از تشییع در تاریخ 12 اسفند 1362 در هرسین به خاک سپرده شد.
انتهای پیام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده