نکوداشت جانبازان شیمیایی
۲۳/مرداد/۱۴۰۴
۱۳:۰۵
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
عکس
فیلم
اسناد
کتاب
مجلات شاهد
ویژه نامه
پژوهش
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
«شهدای غریب»
تفال به وصایای شهدا
آخرین اخبار:
خبرنگاران شهید در قاب موزه شهدا نمایان شدند
دیدار رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با خانواده سپهبد شهید سردار غلامعلی رشید
پیام تسلیت معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی درگذشت استاد محمود فرشچیان
مادر دو شهید مدافع حرم: حضرت زینب(س) سرچشمه صبر است
«شهدای مدافع حرم» در صف مقدم دفاع از ایران
نکوداشت جانبازان شیمیایی
وقتي تمام دردها،ناگفتني هستند...
بگذار!روح شعر هايم،بي قرين باشد/ بگذار!مضمون،در حجاب آستين باشد/ هر كس كه از مضمون سيب وعشق و آدم گفت
و باد مي آيد و هي خاكسترش را...
باد از كنارم رد شد و خاكسترم ريخت، يك چندم من،از تمام پيكرم ريخت/ دنبال نيم ديگرم مي گشتم، اما، آن اتفاق افتاد و نيم ديگرم،ريخت
سوختگان وصال، نكوداشت جانبازان شيميايي
نفس هاي زخمي...
اي پر كشيدنت، گذر از درد و داغ ها، دارد هنوز عطر تو را، كوچه باغها/ اينك به يمن نام تو در بزم قدسيان، خالي شوند و بار دگرپر، اياغها
نشسته در آتش!
ايستاده مي ميرند، در تب پريشاني/ عاشقان"يا زهرا" عاشقان ايماني
نسخه هايش دروغ مي گويند، من كه مي گويم او جنون دارد
نسخه هايش دروغ مي گويند، من كه مي گويم او، جنون دارد/ من كه باور نمي كنم خورشيد، سرطاني به رنگ خون دارد
مي توانستي اي كاش! از من شهيدي،بسازي…
اي نگاه تو سرشار،از عطر مهمان نوازي/ زير باران بي رحم اين عشقهاي مجازي/ كي تنور گلوي تو،مي خواند آواز آتش؟
گل گلزار داوودي ترين گلهاي عالم بود...
دو تا جام هلاهل بود،چشمانش،نمي فهمي/ ولي با مرگ مي رقصيد،دستانش،نمي فهمي/ گل گلزار داوودي ترين گلهاي عالم بود
گفتند: شمشيرهارا، در قاب خاتم، بگيريد!
گفتند از صلح!گفتند: جنگ افتخاري ندارد/ گفتند:اين نسل ترديد،با جنگ كاري ندارد/ گفتند:شمشيرهارا،در قاب خاتم،بگيريد!
قفل در هاي رشادت را، شما وا كرده ايد...
عشق،جز در تاول اين دست و پا،معنا نشد/ هيچكس مثل شما،با شور خود،شيدا نشد/ هيچ شعري،مثل زخم وتاول اين دست وپا
كبوترها همه آماده پرواز در باران...
سكوتو جمجمه،سنگر،صداي موشها،باران / دو پا، يك دست،مي آيند چشم انداز نخلستان/ سپس،هي سرفه هاي خشك وكشدارو كشنده،مرد
عشق، يعني كبوتري بي پر...
از من و نيلي نگاه من، مانده تنها كبوتري، زخمي/ مي نويسم تمامي خود را، بر ورقهاي دفتري زخمي /خاطرات بلند پروازي، از كسالت، به خاك افتاده است
طنين هق هق ابري!...
و زخم شانه ي من هست،تكيه گاه دلت/ شكفته شد گل احساس،در پناه دلت/ طنين هق هق ابري كه چون ستاره،شبي
صدا،صداي خودش بود…
صدا،صداي خودش بود،آب،در اتش/ و سينه سوخته تر،آفتاب،در آتش/ نسيم راه مي افتادو آسمان مي ريخت
صبحي ،كنار پلك تو...
صبحي ،كنار پلك تو، آغاز مي شود/ با چشم هاي خيس تو،همراز مي شود/ فصل وضوي تاول وخون است،روز من
شيوه شقايق هاست، سرخ وبي نشان مردن
وه!چه شوم ووحشتناك،زرد در خزان مردن/ سرو بودن وآخر،در تنور نان مردن/ ترس من نه از مرگ است،مي هراسم از ماندن
شعله اش،هفت آسمان را سوخته...
بغض،دامنگير چشمان من است/ پيچك غم،همدم جان من است/ پيچك دردي كه در من،ريشه كرد
شبيه من تركيدند، بغض تاولهات......
به روي تخت، مچاله شده است، پيكر تو/ كه درد ميكند از زخم هاي بستر تو/ دوشنبه، روز ملاقات، باز آمده است
شبيه شمع،كه در سوگ و جشن مي سوزد...
فقط سكوت،نه!فرياد بي صدايي تو/ سكوت آينه اي !روشني!رسايي تو!/ شبيه شمع،كه در سوگ و جشن مي سوزد
سوختي!پيشتر از انكه به پايان، برسي...
سوختي!پيشتر از انكه به پايان، برسي/ نه به پايان، كه به خورشيد درخشان، برسي/ پرسش سوختنت، ذهن جهان را، آشفت
سموم هرز، به تاراج تو، چه مي كوشند...
دلت اگر چه گرفته،شب از چه، بي ماه است/ بخوان پرنده!سكوت بهار،جانكاه است/ دلت شكسته، پرت خسته،چشمهايت خيس
1
2
3
>
تازهها
سلامی که از تهران به کربلا رسید!/ ویدیو
خبرنگار کُشی در روز روشن؛ ۲۳۸ شهید گواه جنایت بزرگ قرن بیست و یکم + نقاشی ماندگار از انس شریف
طراحی و تولید: ایران سامانه