شهید «عليرضا شاهرخی» دوم ارديبهشت 1342، در روستاي كهنوج شاهرخي ساردوئيه از توابع شهرستان جيرفت به دنیا آمد و دوازدهم تير1365، در مهران بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.
در وصیت نامه شهید «عليرضا شاهرخی» آمده است: به خدا هیچ آرزویی ندارم جز شهادت در راه خدا و دیدار مولا آقا امام زمان با زیارت قبر ابا عبد الله الحسین در جوار رحمت حق تعالی.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان جیرفت به همراه رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران جیرفت و هیات همراه با خانواده شهید «محمد کردستانی» و شهید «عنایت سالاری هوشمند» دیدار کردند.
در وصیت نامه شهید «عبدالرضا رازمند»: آمده است: در موقعیت حساس و سرنوشت ساز جمهوری اسلامی از هر طرف مورد حمله ناجوانمردانه ابر جنایت ها شوروی و امریکا و عمالش صدام و صدامیان ایران عزیز و نظام عدل جمهوری اسلامی مورد حمله قرار گرفته است.
انقلاب ما را این سه چیز تهدید می کند: تنها گذاشتن امام که همه می دانند قضیه امام حسین (ع) و مردم کوفه، افراط در دین بوسیله مومنین افراطی بدون بینش و تکیه به شعار و از عمل دور ماندن.
تازه فهميدم از خاكريز خودمان عبور كرده و به خاكريز دشمن رسيده ام. به سرعت برگشتم. گلوله هاي آر پي جي را به بچه ها رساندم و نزد برادر ميرحسيني آمدم. همين كه چشمش به من افتاد، گفت: «فوراً دژ را منفجر كنيد.»
شهید «حسین اسدی» جهت پاکسازی شهر بانه از لوث وجود عناصر خود فرورفته و ضد انقلاب، به کردستان اعزام شد و سرانجام در سیزدهم اردیبهشت 1359 در ارتفاعات آربابا در شهر بانه، لباس زیبای شهادت را بر تن کرد.
به مناسبت هفته قوه قضاییه و شهادت آیت الله دکتر بهشتی، رئیس بنیاد شهید شهرستان راور و ریاست دادگستری شهرستان با خانواده شهیدان والامقام «محسن کاربخش» و «حسن رحیمی» دیدار کردند.
صورت ابراهيم زخمي شده بود. در همان حال به افرادي که زير آوار مانده بودند، کمک مي کرد، ماسک و لباس محافظ نداشت. پس از مدتي حالش بد شد و به اتفاق چند نفر ديگر با سر و صورت خون آلود به طرف بيمارستان صحرايي رفت .
موقع شهادت شوهرم، ده تا بچه قد و نیم قد داشتم، یکی هم توی راه بود که ۵ ماه بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. همه چیز رو دوش خودم بود: نون پختن،شست، درو کردن، قالیبافی، رانندگی، و... بچه های معصومم شده بودند قوت بازوهای من...