شهید عبدالله ایزدی فرزند مرتضی در خرداد ماه سال 1333 در روستای ناتل کنار شهرستان نور در خانواده مسلمان و مومن دیده به جهان گشود و سرانجام در تهران در تظاهرات روز 22 بهمن ماه سال 1357 به شهادت رسید.
در همان روز سنندج توسط نیروهای بعثی عراق بمباران شد و ایشان که همراه شاگردش در ماشین خود بودند مورد اصابت خمپاره قرار گرفتند و هر دو به درجه رفیع شهادت نائل گشتند...
شهید بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بودند وهمواره به افراد بی سرپرست کمک می نمودند و همیشه در برابر زورگوئی عکس العمل نشان می دادند و بسیار با غیرت و متعصب بودند ...
شهید عبداله دلجویان می نویسد: شهيد مثل شمع است كه خدمتش از نوع سوخته شدن و فانى شدن و پرتو افكندن است تا ديگران در اين پرتو كه آسايش بيابند و كار خويش را انجام دهند.
پس از مدتی بنا به وجود شرایط خاص به کرمانشاه هجرت می نمایدو در آنجا شروع به فعالیتهای گذشته می نماید ودر چندین درگیری شهرهای سنندج- کامیاران- مریوان با ضدانقلابیون کوردل شجاعانه شرکت می نماید ومجدداً به مریوان باز می گردد...
با وجود بیش از پنجاه سال سن در کمال شجاعت در میادین رزم و درگیری حضور می یافت و همچون چریکی کار کشته عرصه را بر دشمن تنگ میکرد یکباره در کمین ضد انقلاب به محاصره افتاد به گونهای که همرزمانش محل را ترک کرده بودند و خیلی زود توانست خود را نجات دهد...
در اول فروردين سال 1329 در خانوادهاي از خيل كوچنشينان، كودكي به دنيا آمد كه او را عبدالله نام نهادند، چند ماهي پيش از تولد عبدالله ، پدرش وفات يافته بود. عبدالله بزرگ شد و از مراحل سخت زندگي با يتيمي، سربلند بيرون آمد.