نصرت‌الله انصاری

نصرت‌الله انصاری

این شیخ قزوینی هم مُرد!

نوید شاهد - «عادل به رفیقش گفت: این شیخ قزوینی هم مُرد. رفیقش پرسید چرا؟ گفت: شکنجه‌اش کردند، ریش‌هایش را سوزاندند، ریه‌اش خونریزی کرد و تمام کرد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصاری " است که تقدیم حضورتان می‌شود.

هیچ آرایشگاهی به این قشنگی اصلاح نمی‌کند!

نوید شاهد - «گفتند چرا ریشت بلند شده؟ بعد الکل و پنبه آوردند و یک فندک زدند زیر چانه ما. یک دفعه سر و صورت من را شعله فرا گرفت. بعد هم گفتند عجب خوشگل شد! هیچ آرایشگاهی به این قشنگی این‌ها را اصلاح نمی‌کند! ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

این سرباز امام زمانه، نترسید!

نوید شاهد - «پدرم می‌گفت: «به این هیچی نمی‌شه. این سرباز امام زمانه، نترسید.» همان هم شد و ایشان بعد از چند روز به هوش آمد و اولین حرفی که زد این بود که گفت باید برگردم به مدرسه ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصاری " است که تقدیم حضورتان می‌شود.

خاطرات شهید "حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصاری "؛ زندگی در جمکران مشکل بود!

نوید شاهد- «با آقای انصاری و دوستان می‌رفتیم جمکران. گاهی روزهای پنجشنبه پیاده می‌رفتیم و شب را اونجا می‌ماندیم. اینقدر هم اونجا زندگی مشکل بود چون هیچ چیز نبود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصاری " است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه