اندر خاطرات اسارت؛
یکی از ابتکارات بچهها که تا مدتی جذابیت خاصی داشت، نشریۀ مخفیانهای بود که به اندازۀ یک دفترچه جیبی با عنوان«آقا جمال و دوستان» تهیه و به افراد برای مطالعه داده میشد. کاغذ این نشریه از جلد بستههای سیگار و لایههای نازک جلد پاکت پودر لباسشویی تهیه میشد. جهت مطالعه این خاطره خواندنی از آزاده سرافراز «محمد سلطانی» در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۶۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
بعد از جدا شدنم از دوستانی که در بند سه با آنها بودم دل کندن و جدا شدن از آنها برایم خیلی سخت بود. در این مدت دوستان زیادی پیدا کرده بودم و خیلی از برنامههای فرهنگی را با هم داشتیم. از حفظ قرآن گرفته تا برخی کلاسها و آموزشها. با رفتن به بند یک، دل و دماغی برایم نمانده بود که حفظ قرآن را ادامه بِدهم، لذا تصمیم گرفتم چند ماهی نصف قرآن را که در بند سه حفظ کرده بودم مرور کنم، این مواقع بود که فهمیدم انس با قرآن میتواند همدم لحظات دلتنگیام شود. در ادامه این خاطره از آزاده ایلامی «محمد سلطانی» منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۵۸۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱
آزاده ایلامی:
«علی یار رحمن وند» در گفتگویی میگوید: همۀ رزمندهها به عشق رهبر و امام پا به خاک مقدس جبهه گذاشتند. حتی در زمان خاکسپاری هم عکس امام را از شهدا جدا نمیکردند و اسرای در بند عراق با عشق به امام خمینی (ره) دوران سخت اسارت را میگذراندند و خبر رحلت جانگداز امام از تلخترین خاطرات دوران اسارت است.
کد خبر: ۵۵۵۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳
اندر خاطرات اسارت؛
فصل زمستان بود و محوطه بیرون گِلی و شل شده بود و در اوقات هواخوری ناچار بودیم با کفشهای گِلی برگردیم داخل آسایشگاه. یکی از بعثی ها به نام حسین بسیار بدپیله و به نوعی دچار سادیسم بود. مدتی عادت کرده بود بعداز ظهرها که اکثر بچهها در حال استراحت و خواب بودند و آسایشگاه ساکت بود، میآمد پشت پنجره یکی از آسایشگاهها و به بهانه اینکه افرادی دارند با هم حرف میزنند همه یا تعدادی از افراد را بلند میکرد و دستور میداد کفشهای گِلی را بکنند توی دهنشان و نگه دارند.
کد خبر: ۵۵۵۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲
اندر خاطرات دوران اسارت؛
بارها و بارها از فرماندهان و مسئولین اردوگاه درخواست قرآن داشتیم و هر بار به یک روشی طفره میرفتند و حتی گاهی میگفتند که شما چه میانهای با قرآن دارید! اما بالاخره این تلاشها بعد از یک سال نتیجه داد و مونس و همدم ما آمد، به هر آسایشگاهی که حدود ۱۲۰ نفر بودیم یک جلد قرآن دادند. ادامه این خاطره آزاده ایلامی محمد سلطانی در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۳۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۳
اندر خاطرات اسارت؛
اگر آن زمان خصوصاً هفتههای آغازین دوربینی بود که این صحنههای بدیع را شکار میکرد، جزء دیدنیترین کلیپ ها میشد. در اوقاتی که در اختیار خودمان بودیم دقیقهای قرآن بر روی زمین قرار نداشت و از این دست به آن دست داده میشد.در واقع شکار لحظههای معنوی بود. ادامه این خاطره از آزاده ایلامی محمد سلطانی در ادامه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۳۷۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
اندر خاطرات اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: شاید کسی باور نکند یک عده اسیری که تحت نظارت کامل دشمن و شدیدترین فشارهای جسمی و روحی بودند، این همه تشنه تعلیم و تعلم باشند و از هر فرصتی برای فرهنگسازی و ترویج مبانی و آموزههای دینی خودشان و نشر و گسترش علوم مختلف تلاش کنند. در ادامه این خاطره دوران اسارت منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۲۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
اندر خاطرات دوران اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: برخلاف نگهبانهای دیگر که خیلی قاطی بچهها نمیشدند، علی انبری بیشتر بین بچهها وول میخورد و یکییکی در صورت افراد نگاه میکرد و اولین نفری که حواسش نبود و چشمش به جمال نامبارک او میافتاد را صدا میزد. با انبردست آنقدر لاله گوش آن بینوا را فشار میداد تا خون ازش بچکد. در ادامه این قصه تلخ اسارت منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۲۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۴
آزاده حسینپور ماه رمضان را یکی از بهترین ماههای سال و آخرین جمعۀ آن که روز قدس است را زیباترین روز دانست و گفت: این ماه میتواند برای مردم، ماه تزکیۀ نفس و فرصت مناسبی باشد تا ما کارنامۀ اعمال یک سالۀ خود را بررسی کنیم و در تکرار گناهانمان تجدید نظر کنیم. بر خود وظیفه میدانیم برای تبری جستن از استکبار و صهیونیسم و حمایت از ملت مظلوم فلسطین در روز قدس علیه اسرائیل و آمریکا شعار سر دهیم.
کد خبر: ۵۵۲۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۴
اندر خاطرات اسارت؛
حفظ جان اسرا و سالم برگشتن آنها به ایران و دامن خانوادهها مهمترین دغدغه بزرگترها بود. تعدادی از نگهبانها واقعاً جلاد و خونخوار بودند و از دقایق و ثانیهها برای شکنجه و آزار دادن بچهها استفاده میکردند و در موارد متعدد افراط در خشونت و شکنجه سبب شهادت تعدادی از بچهها شد. از این طرف افراد با تجربه و شاخص به هر تدبیر و ترفندی برای کاستن از حجم خشونتها و شکنجهها متوسل میشدند تا بچهها مقداری آسایش داشته باشند. یکی از این تدابیر مشغول کردن نگهبانها به ویژه جلادهای بعثی با هنرهای دستی بود. در ادامه این خاطره منتشر میشود.
کد خبر: ۵۵۱۸۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۹
حاج آقا اله مراد فرحافزا از روحانیون استان ایلام است، وی در ذکر خاطرهای از ماه رمضان در اسارت میگوید: اسرای ما ۸ سال تمام قصد غربت کردند و با دستهای دردمند و دلهای شکسته شان نغمه «اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ» را مرور میکردند.
کد خبر: ۵۵۱۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۵
روایت اسرای مفقودالاثر
؛
روحانی گرانقدر «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: شاید به جرأت میتوان گفت عظیمترین و نفوذناپذیرترین موانع و حصارهای طول تاریخ جنگهای دنیا در بین اردوگاههای اسرا در اردوگاه یازده تکریت ایجاد شده بود. اما وقتی که پایِ بهانه و یک سناریوی ساختگی فرار در میان باشد دیگر جای استدلال و اینجور چیزها نیست ... این خاطره دوران اسارت را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۰۸۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۲۴
روایت اسرای مفقودالاثر؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: وقتی در آسایشگاه هفت بودم یک بسیجی معتقد و دلسوز مسئولیت آسایشگاه را به عهده داشت و به هیچوجه حاضر نبود کسی را به بعثیها معرفی کند و هر وقت از او میخواستند کسی را به عنوان مخالف لو بدهد، میگفت سیدی (قربان) همه ساکتند و کسی خلافی نکرده و هر کی سرش بکارِ خودش هست. آنها پی خلافکار نمیگشتند. دنبال عقدهگشایی و آزاردادن بچهها به هر بهانهای بودند. ادامه این خاطره دوران اسارات را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۰۱۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۰
روایت اسرای مفقودالاثر؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: شبهای طولانیِ زمستان فرصت خوبی بود برای عبادت، وقت فراوان بود و ما هم جز کتکخوردنهای گاه و بیگاه مشغولیت دیگهای نداشتیم. پیش خودم گفتم هر چند روزها اذیت میشویم، ولی شبها فرصت خوبی است برای عبادت و نوافل و خواندن نماز قضا؛ لذا شروع کردم خواندن نوافل یومیه. تا اینکه یکی از بچههای دلسوز به من گفت هر وقت که نگهبانها رد میشوند تو را در حالت نماز میببیند، یک وقت فکر میکنند تو طلبه هستی و جانت به خطر میافته پس حواست را جمع کن. ادامه این خاطره دوران اسارات را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۸
روایت اسرای مفقودالاثر؛
ششم اسفند ماه سال ۶۵، سمبل تحمل و استقامت در برابر مشکلات برای ما اسرای در بند دشمن بود. یکی از عجایب زندگیام که همیشه فکر و ذهنم را به خودش مشغول کرده، قدرت تحمل بچههایی بود که در ضعیفترین وضعیت ممکن از لحاظ جسمی قرار داشتند. در آن روز نه پتو و لباسی و غذایی از آسمان حواله شد و نه سربازی از دشمن هلاک شد، اما همه ما به وضوح دست عنایت و پُرمهر الهی را که مانند چتری بر سرمان کشیده شده بود رو میدیدیم. در ادامه این خاطره از آزاده ایلامی بخوانید.
کد خبر: ۵۴۹۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۷
الهیار ابراهیمی آزاده ایلامی گفت: در طی دوران اسارت هم در جهت حفظ آرمانهای مقدس جمهوری اسلامی جنگیدیم و یک گام به نفع دشمن عقب نرفتیم. مثلا علیرغم اینکه داشتن تقویم در زندان ممنوع بود و اصلاً وجود نداشت، ما تاریخ و تقویم کشورمان را میدانستیم. بنابراین در دهۀ فجر مسابقات ورزشی برگزار کردیم و فینال آن را به روز ۲۲ بهمن موکول کردیم.
کد خبر: ۵۴۸۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۶
خاطرهای از آزاده ایلامی؛
دکتر «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز ایلامی است که در عملیات کربلای 5 سال 1365 در منطقه مرزی شلمچه به اسارت دشمن درآمد. وی در بیان خاطراتی از دوران اسارت میگوید: فاصله بین دو رسیدگی مجرحین آنقدر زیاد بود که ناچار بودیم حداکثر صرفهجویی را در باندها انجام بدهیم، چون بعثیها اهل اسراف نبودند. در ادامه خاطره این آزاده سرافراز منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۷۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۴
گفتگویی به مناسبت سالروز ورود آزادگان به وطن؛
«تا حرم امام حسین (ع) فاصلهای نداشتند، اما نگهبانان عراقی نعمت زیارت را از آنها دریغ میکردند. دشمن بعثی نیز هرچه کرد نتوانست ذرهای از شور محرم بکاهد، چونکه اسرا عاشوراییان واقعی بودند.» نوید شاهد به مناسبت ماه محرم و ۲۶ مرداد سالروز آزادی اسرای ایرانی به سراغ «حاج سعید کلانتری» آزادۀ سرافراز ایرانی رفته است که مصاحبه با وی را در ذیل میخوانیم.
کد خبر: ۵۳۹۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۷
محرم در اسارت(5)
«محمدرضا فرجی» متولد 1339 از آزادگان سرافراز استان ایلام است که نزدیک به 10 سال دوران سخت اسارت را با امید به خدا و عشق به امام حسین(ع) گذرانده است. در ادامه خاطرات شنیدنی از ماه محرم در اسارت را از این آزاده سرافراز تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۳۸۶۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۵
محرم در اسارت(2)
آزاده سرافراز «محمود منصوری» از جمله آزادگان استان ایلام است که سال ۱۳۶۶ در عملیات والفجر ۱۰ مجروح و به اسارت دشمن درآمد، وی در بیان خاطراتی از دوران محرم در اسارت میگوید: عشق به امام حسین (ع) در بین اسرا به حدی بود که همه محدویتها و شکنجهها را با جان و دل میخریدند.
کد خبر: ۵۳۸۲۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۹