نوید شاهد- شهدای حادثه منا و همه شهدایی که با خدا معامله کردند و به جایگاه ابدی رسیدند، در نزد پروردگار متعال روزی داده می شوند. حادثه منا یکی از تلخ ترین وقایع دوران حج بود. در این حادثه بیش از ۴۵۰ زائر ایرانی، مظلومانه به شهادت رسیدند. به مناسبت سالروز این حادثه، یاد و خاطره این شهدای گرانقدر را با نگاهی به زندگی پر خیر و برکت شان گرامی می داریم. در ادامه زندگینامه شهید اغول بی بی قورجانی را می خوانیم.

زندگی نامه شهید منا اغول بی بی قورجانی

بیستم اسفند ۱۳۲۷، در روستای قوریچای تابعه شهرستان گنبدکاووس دیده به جهان گشود. پدرش عطا، روحانی مسجد و مدرس علوم دینی بود و مادرش بیکه، خانه داری می کرد. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. بعدها در کلاس های نهضت سوادآموزی شرکت کرد و با این که به راحتی به زبان فارسی صحبت نمی کرد، ولی تا پایه پنجم درس خواند. به خانه داری و کشاورزی اشتغال داشت. سال ۱۳۴۳ ازدواج کرد و صاحب شش دختر و سه پسر شد.
در انجام واجبات شرعی می کوشید. پیوسته نماز شب می خواند. بسیار ذکر می گفت. پس از برداشت محصولات کشاورزی زکات خود را می پرداخت. در ماه های رمضان، رجب، محرم و صفر در مجالس مذهبی شرکت می کرد.
نسبت به امام حسین (ع) و یارانش ارادت خاصی داشت. در انجام کارهای عام المنفعه می کوشید. برایش فرقی نداشت در ساخت اماکن مذهبی کمک کند یا در رفع حاجت نیازمندان بکوشد. هر کاری از دستش برمی آمد برای کمک انجام می داد. حتی اگر لازم بود، غذایش را می بخشید و خود گرسنه می ماند. بسیار مهمان نواز بود. با این که خیلی با زبان فارسی آشنا نبود، ولی سعی می کرد با مهمانان فارسی زبان صحبت و به آنها خدمت کند.
در برگزاری مجالس شادی و عزای روستاییان به طور مستمر یاری می رساند. اگر کسی احتیاج به خانه یا تعمیر خانه‌اش را داشت اولین نفری بود که کمک می‌کرد و دیگران را نیز به کمک می طلبید. در ترغیب زنان روستا برای شرکت در کلاس های مذهبی، علوم دینی، یادگیری سیره حضرت فاطمه زهرا(س) می کوشید. جوانان را به امر ازدواج و تشکیل خانواده تشویق می کرد. پیرو ولایت فقیه بود و مردم را نیز به این امر دعوت می کرد. به دلیل همین خصوصیات و مردم‌داری بسیار مورد اعتماد مردم بود و در هر کاری با او مشورت می کردند.
او که سال ها در انتظار سفر به حج بود، آماده اعزام شد. قبل از سفر تمام اموالش را بخشید و از همه حلالیت طلبید. آخرین سفارشی که به فرزندانش کرد سه چیز بود: ۱- همدلی با فرزندان خود و خویشان، ۲- صدقه دادن و یاری کردن فقرا و سومین درخواست وی نشان می دهد که او می دانست از این سفر برنمی گردد. او از فرزندان و نوه هایش خواست که: «پس از مرگم کنار هم در یک ردیف بنشینید و برایم قرآن بخوانید. »
مرگ باعزت، بزر گترین آرزوی او بود. در مراسم حج پس از سقوط جرثقیل که منجر به شهادت زائران ایرانی شد، به همراهان خود گفت: «خوش به حال کسانی که در اینجا به شهادت رسیده اند و در این جا دفن می شوند. ای کاش من هم در جمع آن ها بودم و مکه دفن می شدم. » دوم مهر ۱۳۹۴، هنگام انجام اعمال حج در منا به شهادت رسید. پیکر وی در مقبره الشهدای مکه به خاک سپرده شد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده