نويد شاهد - شهيد «حيدر برارى» در وصيت نامه خود مى گويد:«به خاطر وظیفه شرعی که بر گردن داشتم و احساس مسئولیت نمودم و به جبهه اعزام شدم به خاطر اسلام و قرآن و این را می دانم که هر کس جان خویش را برای اسلام فدا کند جایش در بهشت است.» گزيده وصيتنامه اين شهيد بزرگوار را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.

وظيفه شرعى که بر گردن ما هست

به گزارش نويد شاهد مازندران، شهيد حيدر برارى يكم اسفند 1344 در روستاى على آباد تابعه شهرستان بابل ديده به جهان گشود. پدرش على برار كشاورز بود و مادرش طاهره نام داشت. تا دوم راهنمايى درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم ارديبهشت 1365 در حاج عمران عراق بر اثر اصابت تركش به سينه شهيد شد. مزار او در گلزار شهداى زادگاهش واقع است.

متن وصيت نامه شهيد:
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین امنوا هاجرو و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا به مالها و جانها خود بزرگتر است پایه آنان نزد خدا از آنانند رستگارانند. (قرآن کریم)

رفتن به جبهه واجب کفائی است (امام امت).
آری رفتن به جبهه واجب است چون که از فرمایشات مهم رهبر مسلمین جهان است اگر گوش به فرمان امام عزیز باشیم یعنی به اسلام پشت کردیم پشت کردن به اسلام یعنی کافرشدن پس باید پشتیبان اسلام باشیم تا خدای ناکرده اسلام عزیز شکست نخورد و آمریکای جهانخوار درصدد است که این انقلاب اسلامی ما را ضربه بزند و اگر ما مواظب و نگهبان انقلاب نباشیم خون هزاران شهید پایمال می شود.

اینجانب که به جبهه اعزام شدم به خاطر وظیفه شرعی که بر گردن داشتم و احساس مسئولیت می نمودم اعزام شدم به خاطر اسلام و قرآن و این را می دانم که هر کس جان خویش را برای اسلام فدا کند جایش در بهشت است طبق آیه شریفه الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا و فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون.

وصیت به دوستانم:
دوستان و آشنایان و فامیلان پشتیبان ولایت فقیه باشد و امام عزیز و رزمندگان اسلام را موقع نماز دعا کنید مخصوصا به خانواده های محترم شهدا احترام بگذارید.

وصیت به پدر و مادر:
پدر و مادر عزیزم مهربانم، می دانم آرزو داشتید مرا داماد کنید و لباس دامادی بر تنم بپوشانید اما اسلام در حال حاضر به نیرو ما جوانان احتیاج دارد و به خاطر همین اعزام شدم و می روم در جبهه در داخل سنگر عروسی می کنم اسلحه ام عروسم است و سنگرم حجله دامادی ام و خمپاره های دشمن نقلی است که به سرم می ریزند آری پدر و مادر عزیزم و مهربانم.

برادرانم؛
و تو ای برادرم اسلحه ام را لحظه ای به زمین مگذار چون وقت این است اسلام و قرآن را یاری کنی.

خواهرم؛
و تو ای خواهرم میدانم برای آمدن من ثانیه شماری می کنی چه کنم که خدا مرا به مهمانی دعوت کرده است و تو ناراحت من مباش.

خداحافظ خدا یار و نگهدار همگی شما.
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی رانگهدار آمین.
والسلام علیکم و رحمه الله.

 

منبع:مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران/

 

انتهاى پيام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده