گفتگو با فرزند اولین شهید انقلابی گیلانغرب "جهانبخش حسنی"؛
نوید شاهد - "خدابخش حسنی" فرزند شهید "جهانبخش حسنی" درباره منش پدر و چگونگی پیوستن او به صفوف انقلابیون، می گوید: «پدرم که خود مردی مهربان و منصف و مردمی بود، همواره از ظلمی که در حق مردم توسط رژیم فاسد شاه می شد نگران و بلکه ناراحت بود و همواره در محافل دامنه ظلم و بی عدالتی شاه را بازگو می کرد.»

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ بعد از تجمع در درب مسجد جامع بود که در حین متفرق شدن مبارزان و در هنگام بازگشت به خانه ها مزدوران رژیم شاه مردم بی گناه را به رگبار بستند. در این تجمع شهید جهانبخش حسنی اولین شهید انقلابی مبارزه با رژیم شاه در گیلانغرب بود که در ادامه "خدابخش حسنی" که خود نیز از پیشکسوتان دوران مبارزه با طاغوت است، در گفتگویی درخصوص شهادت پدرش به عنوان اولین شهید انقلاب در گیلانغرب، اظهار داشت: پدرم به گواه همشهریان مردی خوش نام، متعهد به دین و شریعت و در عین حال کاسبی منصف و مردمی بود.

بازگو کردن دامنه ظلم رژیم شاه برای مردم از اهداف انقلابی پدرم بود

 

وی افزود: در سال‌هایی که ظلم، خفقان و ستم بیداد می‌کرد و زمستان استبداد و ستم شاهنشاهی غنچه های امید را از دل‌های بهاری ربوده و در کام سیاهی خود کشیده بود به ناگاه فریادی از جانب مردی خدایی و آزادمنش به نام روح الله خمینی با رسایی و اقتدار و صلابت در فضای خفقان سرد و یخ زده اجتماع ایران طنین انداز شد.

وی تصریح کرد: در این برهه بسیاری از آزاد مردان و آنهایی که دل در گرو راه عدالت، آزادی و حق پرستی داشتند به فریاد حق طلبانه و ظلم ستیز امام خمینی (ره) لبیک گفتند و در این زمان بود که مردم گیلانغرب هم همپای سایر ملت انقلابی ایران اسلامی فریاد حق طلبی و استبداد ستیزی خود را بلندتر و آشکارتر هویدا ساختند.

حسنی بیان داشت: در یکی از روزهای آغازین مبارزات ضد طاغوتی بود که در معیت جمعی از فرهنگیان و بعد از آن اجتماعی از آحاد مردم که با همراهی روحانی به نام "شیخ ربانی" که در آن سال‌ها که گیلانغرب هنوز امام جمعه نداشت ایشان به عنوان امام جماعت مسجد در گیلانغرب حضور داشتند، از سمت میدان کنونی آموزش پرورش به سمت مسجد جامع حرکت می‌کردیم و شعارهای ضد حکومت و رژیم ستم شاهی می‌دادیم.

وی افزود: تجمعات مردمی با شعارهای ضد حکومتی و طاغوتی چیزی نبود که مزدوران شاه تحمل آن را داشته باشند. اگر چه از همان ابتدای شکل گیری اولین تجمعات ضد طاغوتی، ژاندارمری به شدت تحرکات را زیر نظر داشت اما تا آن روز دست به اقدام خشونت باری در گیلانغرب نزده بود.

وی یادآور شد: دقیقا هنگامی که به درب مسجد جامع رسیدیم و بعد از استماع سخنان شیخ ربانی، روحانی مومن و خدا دوست، اتفاقی غیرمنتظره به وقوع پیوست. بعد از این تجمع در درب مسجد جامع بود که در حین متفرق شدن مبارزان و در هنگام بازگشت به خانه ها، مزدوران رژیم شاه دیگر تاب و تحمل این حرکت آزادی خواهانه را نداشتند و شروع به تیراندازی کردند و مردم بی گناه را به رگبار بستند.

در آن میان پدرم بر اثر اصابت گلوله مستقیم شهید و شخصی دیگری به نام جمال اسدی مجروح شدند. بعد از آن واقعه بود که خون شهدا درخت انقلاب را تنومندتر و نهایتا نور ظهور انقلابی آزاد اندیشانه روزهای تاریک ستم شاهی را پایان بخشید.

حسنی درباره منش پدر و چگونگی پیوستن او به صفوف انقلابیون گفت: پدرم که خود مردی مهربان و منصف و مردمی بود همواره از ظلمی که در حق مردم توسط رژیم فاسد شاه می شد نگران و بلکه ناراحت بود و همواره در محافل دامنه ظلم و بی عدالتی شاه را بازگو می کرد.

وی افزود: اگرچه پدرم در راه هدف انقلابی خود در سال‌های اول انقلاب و در صفوف مبارزات جان خود را نثار انقلاب کرد اما ما هم سعی کردیم تا رهرو خوبی برای آن پدر متعصب و انقلابی و شهید باشیم. امیدواریم بتوانیم اکنون بعد از گذشت بیش از سه دهه از آغاز انقلاب اسلامی تحت توجهات حضرت بقیه الله الاعظم (عج) و منویات نایب برحقش مقام معظم رهبری همواره سفیران شایسته ای برای ترویج فرهنگ و آموزه های این انقلاب عزت بخش و کرامت آور باشیم.

انتهای پیام/

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده