مروری بر زندگی شهید «داود سرجوانی»
شهید داود از زمانی که به سن بلوغ رسید و با مقداری صحبت که با او شد واقعاً در خط امام و اسلام قرار گرفت بطوریکه تا صدای اذان را می شنید خود را به مسجد رسانده و مشغول به عبادت می شد
تا صدای اذان را می شنید خود را به مسجد می رساند

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید داود سرجوانی دوازدهم مرداد 1344، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش رضا، کشاورزی می کرد و مادرش شهربانو نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند.یکی از برادران مبارز و فداکاری بود در راه اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی بود.

شهید داود از زمانی که به سن بلوغ رسید و با مقداری صحبت که با او شد واقعاً در خط امام و اسلام قرار گرفت بطوریکه تا صدای اذان را می شنید خود را به مسجد رسانده و مشغول به عبادت می شد و خیلی هم عاشق بسیج بود. از موقعی که در بسیج ثبت نام کرده بود طی یک دوره آموزشی فشرده کوتاه مدت در خود پایگاه (شهرک مدرس) مشغول به حراست از دستاوردهای انقلاب گردید با اینکه روزها در یک مغازه نجاری سخت مشغول کار بود اکثر شب ها را در پایگاه به نگهبانی می گذراند و زحمت های فراوانی کشید.

واقعا در این موقع بود که عاشق معشوق خود را شناخته بود تا اینکه رسانه های گروهی اطلاع دادند که جبهه ها احتیاج به نیرو دارد. بعد از چند روز که پایگاه برای جبهه ثبت نام می کرد آخرین روز ثبت نام بود که اطلاع پیدا کرده بود که برای جبهه ثبت نام می کنند خود را به بسیج محل رسانده و می گفت: که من هم می خواهم به جبهه بروم.

هر چه اصرار کردیم که او نرود ولی در او اثری نکرد و مجبور شدیم که او هم با دیگر برادران به جبهه بفرستیم او به جبهه رفت تا اینکه در یک عملیات که در شهر مندلی عراقف انجام شده بود شرکت کرده و ابروی چپش مورد اصابت ترکش خمپاره قرار می گیرد ولی این شهید اصلاً احساس درد و ناراحتی نمی کند حتی به پدر و مادرش هم اطلاع نمی دهد و بعد از دو ماه به مرخصی آمد و این بار پدر و مادرش خیلی اصرار کردند که دیگر به جبهه نرود ولی نتوانستند و دوباره رفت تمام افراد هم دوره هایش از جبهه برگشتند.

ولی این شهید در همان جبهه ماند و برادران چه صحبتهای جالبی از رشادتهای این شهید عزیز می کردند و از آن جائیکه خداوند متعال اینطور افراد را دوست دارد او را به سوی خود برد و در حمله مقدماتی والفجر در دوازدهم بهمن 1361، در فکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و بدن پاک و مطهرش هنوز در کربلای ایران باقی مانده است. مزارش در گلزار شهدای روستای خیرآباد تابعه شهرستان ورامین واقع است. خداوند انشاء الله ارواح تمام شهداء با ارواح سالار شهیدان محشور گرداند و سایه پرمهر امام امت را تا انقلاب مهدی (عج) بر سر تمام مسلمین جهان مستدام بدارد.

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده