به پایان میرسد با خستگی، با مرگ، راه کاروان، ما نه!

جانم به فداى زائرى که آقا
حک کرد به سینهاش که «هذا منّا»
در کرببلا شهادت خود را خواست
چون حله رسید حاجتش گشت روا

سر پنجه تکفیرى عمّال یهود
یکبار دگر دست پى فتنه گشود
هر قطره خون زائرین در حله
فریاد زند لعن على آلسعود
