خاطره ای از اسدالله مکی نژاد
نوید شاهد - خاطره ای از اسدالله مکی نژاد در موردی شهیدی که خانم بود و در خواب ایشان آمد و گفتند برای اینکه مادرم که بر سر قبر من می آیند از نبودن سنگ قبر من ناراحت نشود، سنگ قبر مرا هم تهیه کنید.

کرامات شهدا / تمنای شهید

نوید شاهد: بعد از بمباران شهر اصفهان در سال 65 توسط هواپیماهای عراقی که ضمن آن عده ای از مردم بی گناه به شهادت رسیدند، با توجه به تعداد کشتگان، قطعۀ شهدای کربلای چهار را به شهدای بمباران اختصاص دادیم. واقعیت این است که میزان تلاش من در رابطه با تعیین و آماده سازی سنگ قبور شهدای جبهه با شهدای بمباران شهرها قابل مقایسه نبود. هر شهید که دفن می شد ما یک فرم مخصوص سنگ قبر تحویل خانوادۀ او می دادیم تا آن را تکمیل و به ما برگردانند. وقتی فرم تکمیل می شد، مشخصات آن را برای سنگ تراش می فرستادیم و پایین آن برگه می نوشتیم اقدام شد و آن را امضاء و بایگانی می نمودم. با توجه به مسئله ای که اشاره کردم در این میان به یکی از شهدای بمباران کم توجهی کرده بودم. ماجرا از این قرار بود که بدون اینکه مشخصات شهید مورد نظر را که یک زن بود برای سنگ تراشی بنویسم، اصل فرم مشخصات آن شهید را در قسمت اقدام شده ها بایگانی کردم. این فرم مربوط به شهید سیده زهرا معتمدی بود.

همان شب این شهیده به خواب من آمد و گفت: فلانی شما فرم سنگ قبر مرا اقدام نشده امضاء کردی و جزء موارد اقدام شده بایگانی نمودی. لطفا برای اینکه مادرم که بر سر قبر من می آید از نبودن سنگ قبر من ناراحت نشود، سنگ قبر مرا هم تهیه کن.

وقتی از خواب بیدار شدم، از کار خودم در حق این شهید پشیمان شده بودم، لذا صبح همان روز که به دفتر کارم مراجعه کردم دفترها را بررسی کردم تا از صحت این خواب مطمئن شوم، دیدم عینا همان طور است که در خواب دیده ام و اشتباها آن را جزء اقدام شده ها گذاشته ام. فورا بر سر مزار آن شهیده حاضر شده و فاتحه ای قرائت کردم و از وی عذرخواهی نمودم. قبر این شهیده در قطعۀ دوم والفجر 4 در شمال شرقی گلستان شهدای اصفهان واقع است.

منبع: کتاب لحظه های آسمانی / غلامعلی رجایی / ناشر: نشر شاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده