همرزم شهید " شهیدعلی اشرف کارخانه ای" در روایتی کوتاه از شهید می گوید: ((شهید علی اشرف کارخانه ای بر دیواره سنگر اسامی ما را نوشت البته با ماژیک آبی و وقتی به اسم خود رسید ماژیک را عوض کرد و با ماژیک قرمز نوشت. شهید علی اشرف کارخانه ای از کنگاور. ما هم ناراحت شدیم و گفتیم علی چرا ؟ گفت من می دانم که دیگر از این سفر بازنمی گردم و این سنگر را نخواهیم دید چون دیشب امام خمینی مرا صدا کرد و گفت بیا! آنجا بهشت بود.))
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهیدعلی اشرف کارخانه ای یکم آذر1341در روستاي كارخانه از توابع شهرستان كنگاور به دنيا آمد. پدرش محمدخان، كارگر بود و مادرش زينت نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان سربازارتش در جبهه حضور يافت. 23 اسفند 1364 درميمك توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

سفر بدون بازگشت


*روایتی خواندنی از همرزم شهیدعلی اشرف کارخانه ای

باید بگویم که هیچ کس نمی تواند در مورد شهیدان و چیزهای که در قلب آنها گذشته بر روی کاغذ بیاورد. در سال 1364 به خدمت سربازی اعزام شدم محل آموزشی را در شهرستان عجبشیر گذراندم و بعد از آموزشی به شهرستان شیراز منتقل شدم در شیراز دوره چتربازی و تکاوری را شروع کردم. یک روز در پادگان مشغول قدم زدن بودم که کسی مرا صدا زد و گفت: اهل کجایی گفتم: خرم آباد گفت: من هم اهل کنگاور هستم. اسم من علی اشرف کارخانه ای است.

*قصد فرار نداریم برای دفاع آمدیم

ما آن روز با هم دوست شدیم تا این که دوره چتربازی به پایان رسید آن روز یادم هست که از فرمانده خواستیم ما را یک جا بیا ندازد فرمانده قبول کرد. ما را به گردان 101 هوابرد انتقال داد. و این بود که به جبهه جنوب رفتیم و به دسته یکم منتقل شدیم آن جا به ما دستور دادن برای مرخصی تا 3 ماه اقدام نکنیم و اگر کسی هم قصد فرار دارد می توان الان فرار کند.

شهید علی اشرف کارخانه ای گفت: فرمانده، کسی ما را به زور اینجا نیاورده ما با دستور بر حق خود امام خمینی (ره) آمدیم تا از ناموس و شرفمان دفاع کنیم. بعد فرمانده تک تک ما را بوسید و گفت اسلام به چنین جوانانی افتخار می کند. انشا الله که بتوانیم صدام را شکست دهیم.

* امام خمینی در خواب او را به هشت دعوت کرده بود

یک روز قرار شد برای مبارزه ما را به منطقه کردستان انتقال دهند سنگری داشتیم که من و شهید و همرزمان دیگر در آن زندگی می کردیم هنگام حرکت به سوی خط مقدم به جبهه شهید علی اشرف کارخانه ای بر دیواره سنگر اسامی ما را نوشت البته با ماژیک آبی و وقتی به اسم خود رسید ماژیک را عوض کرد و با ماژیک قرمز نوشت. شهید علی اشرف کارخانه ای از کنگاور ما هم ناراحت شدیم و گفتیم علی چرا ؟ گفت من می دانم که دیگر از این سفر بازنمی گردم و این سنگر را نخواهیم دید چون دیشب امام خمینی مرا صدا کرد و گفت بیا آنجا بهشت بود.

بعد از چند ماه به منظور نگهداری خط عملیات والفجر 9 توسط برادران سپاه پاسداران انجام شد. عراقی ها به ما پاتک کردن من و شهید علی اشرف کارخانه ای در پاتک عراقی ها مجروح شدیم که شهید علی اشرف به علت خون ریزی زیاد به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

انتهای پیام

منبع: پرونده فرهنگی شهدا- اداره هنری، اسناد و انتشارات استان کرمانشاه

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده