زندگینامه
مادر جان از دوری من گریه و زاری مکن چون در هر جا باشید منافق و ضدانقلاب خواهد بود، شماتت می‌کنند.
نوید شاهد کردستان:

شهید والا مقام علاءالدین فیض اللهی در تاریخ هفتم فروردین ماه سال یکهزار و سیصد و چهل و پنج در قریه فتح آباد از توابع شهرستان بیجار در خانواده‌ای متدین چشم به جهان گشود. پدرش ابراهیم و مادرش افروز نام داشت. دوران کودکی را در دامان گرم خانواده سپری کرد و در سن هفت سالگی به دنیای علم و دانش راه یافت. پایان دورۀ ابتدایی او همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود. علاالدین در آن زمان فقط دوازده سال داشت و با وجود اینکه شناختی از امام و سیاست نداشت اما ناتوانی خانواده ها در امرار و معاش و محروم ماندن بچه ها را از تحصیل به خوبی درک می کرد و آزردگی او از این شرایط که خودش را هم از ادامۀ تحصیل محروم کرده بود، طعم شیرین عدالت طلبی را به او چشانید. او در کنار پدرش به سختی بر سر زمین کشاورزی کار می‌کرد تا لقمه نان حلال بر سر سفرۀ خانواده بگذارد. اهل مسجد بود و در نمازهای جماعت و مراسمات دعا و عزا حضور پرشور داشت.
با آغاز جنگ عراق علیه ایران شرایط اقتصادی روبه وخامت گذاشت و او با وجود اینکه علاقۀ زیادی به حضور در جبهۀ حق علیه باطل داشت اما نمی توانست خانواده را تنها بگذارد. در آستانۀ جوانی و پس از گذشت چند سال از جنگ ویرانگر عراق علیه ایران نامزد کرد اما پس از مدت کوتاهی به خدمت سربازی فراخوانده شد. و از طریق سپاه به جبهه‌ی غرب اعزام شد. او در وصیت نامه اش خطاب به مادرش گفته: مادر جان از دوری من گریه و زاری مکن چون در هر جا باشید منافق و ضدانقلاب خواهد بود، شماتت می‌کنند. او پس از مدتها در تاریخ بیست و یکم فروردین ماه سال یکهزار و سیصد و شصت و شش در منطقۀ بانه بر اثر اصابت ترکش به اعضای بدن به مقام رفیع شهادت رسید. پیکر پاکش در در روستای فتح آباد به خاک سپرده شده است.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده