زندگینامه
علی یارمحمدی، بیست و هشتم مرداد ۱۳۴۲، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش فرهاد، نانوا بود و مادرش زیور نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته عمران درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیستم فروردین ۱۳۶۳، در دشت آزادگان بر اثر اصابت ترکش به پا،شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین قرار دارد. برادرش رمضانعلی نیز به شهادت رسیده است.

به گزارش نوید شاهد قزوین:

وصیت نامه شهید علی یارمحمدی

هرگز از انحراف مسیر انقلاب غافل نباشید

قبل از هر چیز خدا را شُکر مى‏ گویم که شهادتْ این فیض بزرگ را نصیبم نمود.

خدا را شُکر که نعمت هاى بی کران خود را شامل حال ما نمود و به ما این آگاهى را داد که پیرو امام امت باشیم.

از ملت شهیدپرور مى‏ خواهم امام را تنها نگذارند و مطیع فرامین او باشند؛ زیرا او از اول عُمرش، ما را فراموش نکرده است.

فرامین او همواره روشنگر راه رهروان در ظلمت شب مانده است. او نایب امید مستضعفان جهان است که چشم جهانیان به او دوخته شده است. هرگز او را تنها نگذارید و وحدت خود را حفظ کنید.

مسأله ی جنگ را سرلوحه ی کارهاى خویش قرار دهید و هرگز احساس خستگى نکنید. این انقلاب، حاصل خون هزاران شهید در خاک و خون خفته است که نهال اسلام را آبیارى کردند. پس به خوبى از آن محافظت نمایید؛ زیرا امانت الهى است.

عده ‏اى از خدا بى‏ خبر دهان باز کرده‏ اند تا در اولین فرصت انقلاب مان را ببلعند و آن را از مسیر اصلیش منحرف نمایند و به دست نسل هاى بعد بسپارند.

خداوند وعده داده است که هرکس دینش را یارى کند، او نیز آن ها را یارى مى ‏کند؛ باشد تا صاحب اصلیش امام زمان(عج) تشریف فرما گردند و این ودیعه را تحویل گیرند.

همیشه هوشیار باشید و حضور خود را در صحنه حفظ کنید.

هرگز از انحراف هایى که ممکن است مسیر انقلاب را عوض نماید، غافل نباشید؛ چرا که به فرموده ی امام عزیز، این کشور و ملت از خارج آسیبى نخواهند دید. چرا؟ چون ملت، آمریکا و شوروى را شناخته است.

این ملت، دیگر ملت سابق نیست و از طبل هاى توخالى آنان هراسى به دل ندارد و نگرانى از دشمنان داخلى است که باید آنان را شناسایى کرد و لازمه ی این کار، اتحاد و همدل بودن با یکدیگر است.

خداوند به خاطر عدم شُکرگزارى نعمت هایش، درهاى نعمت را به روی مان مى‏ بندد. بعضى کارهاى ناشایست و خلاف شرعى که بعضى از مسؤولان بى‏ صلاحیت و فرصت طلب -که میان مردم شهیدپرور جا باز کرده اند تا در فرصتى مناسب زهر خود را بریزند- انجام می دهند و این کار را به حساب انقلاب و اسلام مى‏ گذارند، اینان انگل هاى انقلابند که براى برانداختن انقلاب ایستاده ‏اند؛ پس ما باید گوش به فرمان رهبر خود باشیم و ایشان را الگوى خود قرار دهیم.

هر کسْ اندکى پاى خود را از راه امام کج نهاد، آنان را ارشاد و در صورت اصلاح نشدنْ به مردم معرفى کنید و رسوای شان سازید.

این انقلاب باید پابرجا بماند و هرکس در هر لباس و مقامى -که برابر انقلاب بایستد- باید نابود شود. از مَنیَّت‏ هاى شیطانى بپرهیزید؛ همواره، رضاى خدا را در نظر داشته باشید و از تفرقه و نفاق بپرهیزید؛ باشد که مورد رحمت خدا قرار گیرید.

برادران عزیز دانش ‏آموز! شمایی که در سنگر علم و دانش به تحصیل مشغولید، کوشا باشید که هم چون سایر برادران رزمنده -که با کفر در ستیزند- شما نیز باید با خوب درس خواندن، سنگر مدرسه را حفظ کنید تا -ان شاء الله- با خوب درس خواندن شما، کشور به خودکفایى کامل برسد و با جنگ اقتصادى -که با آن دست به گریبان هستیم- بر دشمنان غلبه کنیم تا قسمتى از وظایف شرعى خود را نسبت به انقلاب خونبار اسلامی مان ادا کرده باشیم.

در کنار درس خواندن به فرا گرفتن احکام مقدس اسلامى و آموزش نظامى نیز بپردازید تا کشور از تهدید اجانب به دور بماند و تشکیل ارتش بیست میلیونى تحقق یابد.

خانواده ‏ام! خوشحال باشید که از خانواده ی شما هم شهیدى تقدیم انقلاب گردید؛ باشد که نزد خدا و خانواده ی شهدا روسفید باشید.

حجاب خود را حفظ کنید که از خون من کوبنده ‏تر است. من نمى ‏گویم گریه نکنید؛ ولى براى على اکبر(ع) و امام حسین(ع) گریه کنید.

در دعاهای تان پیروزى اسلام بر کفر را از خدا بخواهید و وقتى خبر شهادتم را شنیدید، جلوى درب منزل را هم چون جشن عروسى، چراغانى کنید؛ زیرا من عروسیم را در جبهه و در سنگر شهادت انجام دادم.

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده