پیامی به مردم ایران؛
نوید شاهد - شهيد نور محمد دهقان در وصیت نامه خود می نویسد: ملت قهرمان ايران به شما توصيه مي کنم نگذاريد که اين گروهکهاي وابسته به شرق و غرب و اين ملي گرايان اين انقلاب اسلامي را که با خون بيش از صد هزار شهيد و صد و پنجاه هزار معلول به ثمر رسيده است با توطئه و دسيسه هاي شيطاني شان آن را پايمال کنند و راه را براي ابرقدرتهاي شرق و غرب بار کنند.
نگذاريد گروهکهاي وابسته به شرق و غرب انقلاب اسلامي را پايمال کنند

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد نور محمد دهقان در یازدهم مهر ماه 1337 در روستاي کمارج کازرون دیده به جهان گشود. تحصيلات ابتدائي و راهنمايي خود را در روستا به پايان رسانيد و جهت ادامه تحصیا به کازرون رفت و در هنرستان صنعتي در رشته راه و ساختمان مشغول به تحصيل شد .

 در خرداد 1359 موفق به اخذ ديپلم هنرستان شد و از خدمت نظام معاف شد سپس با داشتن سابقه درخشان مدت افتخاري به استخدام جهاد سازندگي درآمد و در روستاهاي دور دست همراه با جهادگران کازرون به آباداني ويرانه هاي طاغوت مشغول شد و در نيمه ها شب خسته و کوفته ولي با لبخندي پر از شوق و اميد به خانه باز مي گشت .

 در اوائل شروع جنگ تحميلي دواطلبانه از طرف جهاد سازندگي عازم اهواز و سوسنگرد گرديد و مدت سه ماه با عشقي لبريز به اسلام در حمله سوسنگرد به نبرد با مزدوران بعث عراق پرداخت و با رشادت هاي بي نظيري که از خود نشان داد بعد از شهادت فرمانده خود به دست مزدوران بعثي او فرماندهي گروه را به عهده گرفت.پس از مراجعت از جبهه و فعاليت مجدد در جهاد اين بار هم از طرف جهاد به مدت يک ماه به خدمت در جهاد فارسي مستقر در آبادان گرديد که در همين ايام اعلاميه دولت راجع به احضار متولدين 1337 صادر گرديد و شهيد دهقان به خدمت مقدس سربازي احضاري گرديد و پس از گذراندن دوره آموزشي  در جهرم داوطلبانه به خوزستان رفت و در دائره سياسي ايدولوژيک ژاندارمري آبادان به تبليغ احکام اسلامي پرداخت .

 پس از مدت 4 ماه خدمت در آبادان به مرخصي آمد و در مدت مرخصي مجدداً به روستا برگشت . مشکلات انجمن اسلامي  را با او در ميان مي گذاشتند و او نيز خواسته هاي آنان را با مسئولين شهر در ميان مي گذاشت حتي در اين اواخر جهاد جهت همکاري مجدد اقداماتي درباره ايشان انجام داده بود او در مدت پانزده روز مرخصي حتي دو روزش را در کازرون در خانه خود نماند و بيشتر وقت را در روستا گذراند و به فعاليت مشغول بود . پس از انقضاي مرخصي همزمان با حمله فتح المبين بود تقاضاي اعزام به جبهه کرد که به علت نياز به وجودش در پشت جبهه با تقاضايش موافقت نشد ولي نور محمد که روحي سرکش و توفنده داشت سخت مايل بود در حمله ها شرکت کند تا اينکه به بهانه ي ديدار از خانواده 8  فروردين ماه مرخصي گرفت ولي او هرگز به ديدار خانواده نيامد و يک سره به جبهه شوش رفت و با استفاده از کارت عضويت در بسيج در کنار ديگر برادران رزمنده اش با قهري انقلابي براي دفاع از حريم اسلام عزيز و شرف و ناموس انسانيت در مقابل متجاوزين عراقي پيکار کند و سرانجام در 12 فروردین 1361 در چهارمين روز مرخصي هنگامي که براي اداي فريضه الهي (نماز) در خارج از سنگر به وضو گرفتن مشغول بود سينه پاکش هدف خمپاره جلادادن صدام کافر قرار گرفت و به آرزوي ديرينه اش که همانا شهادتا بود رسيد ، او از نور آمد و عاقبت به سوي نور رفت .

(متن وصیت نامه)

بسمه تعالي
الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ
اي کسانيکه ايمان آورديد در راه خدا جهاد و هجرت کنيد .

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
اي اهل ايمان در راه خدا بايد بايستيد بنا به منظور برقراري قسط و رفع جور باشد و دشمنها شما را وادار نکنند که شما يا از عدالت فرانهيد و از طريق درست سرگردان شويد هميشه راه عدل را انتخاب کنيد که به تقوا نزديکتر است و از خدا بترسيد که خدا از هر چه مي کنيد با خبر است .

چند کلمه اي بعنوان وصيت نامه براي اينکه اگر اين آرزوي خود برسم ، اما هر چند که مي دانم من جلو خدا شرمسارم.
چند کلمه اي خطاب به ملت قهرمان و شهيد پرور ايران دارم . ملت قهرمان ايران به شما توصيه مي کنم که همينطور که امام عزيزمان مي گويند وحدت خود را حفظ کنيد و نگذاريد دل پر تپش اما عزيزمان درد بگيرد . و نگذاريد که روحانيت اصيل و اسلام را تضعيف کنند و نگذاريد که اين گروهکهاي وابسته به شرق و غرب و اين ملي گرايان اين انقلاب اسلامي را که با خون بيش از صد هزار شهيد و صد و پنجاه هزار معلول به ثمر رسيده است با توطئه و دسيسه هاي شيطاني شان آن را پايمال کنند و راه را براي ابرقدرتهاي شرق و غرب بار کنند

و پدر و مادر مهربان توصيه اي به شما دارم و آن اين که اگر سعادت پر افتخار شهادت نصيب من شد ناراحت نشويد و يا اينکه گريه کنيد و اين شهادت را به امام عزيز و خانواده گراميم و ملت قهرمان و شهيدپرور ايران تبريک مي گويم و اگر کسي به شما تسليت گفت شما در جواب تبريک بگوئيد و مرا در زادگاهم کمارج به خاک بسپاريد . به اميد پيروزي حق بر باطل .


انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده