دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۷
صبح یکی از برادرهایی که با ما کار می کرد، از خواب شب گذشته اش تعریف کرد و گفت: «دیشب خواب دیدم که یک غواص بالای خاکریز آمد و به من گفت، دلاور این جا چه می کنی؟
غواص شهید

نوید شاهد، زمانی، بچه ها در شلمچه پیکر یکی از شهدا را که از نیروهای غواص بود، کشف کردند، اما متاسفانه تا نزدیک غروب آفتاب هر چه گشتند، پلاک آن شهید بزرگوار را پیدا نکردند، دیگر مایوس شده بودند، با خود گفتند:» پلاک شهید که پیدا نشد، پس پیکر شهید را همان جا می گذاریم، صبح دوباره بر می گردیم.
صبح یکی از برادرهایی که با ما کار می کرد، از خواب شب گذشته اش  تعریف کرد و گفت: «دیشب خواب دیدم که یک غواص بالای خاکریز آمد و به من گفت، دلاور این جا چه می کنی؟ من گفتم دنبال پلاک شهیدی می گردیم، ولی پیدا نمی کنیم او گفت: همان جا را مقداری عمیق تر بکنید، پلاکش را هم پیدا می کنید»

صبح که بچه ها پای کار برگشتند، همان جا را عمیق تر کندند و اتفاقا پلاک شهید را هم پیدا کردند.

راوی: بسیجی گمنام
منبع : کتاب کرامات شهدا/جلد اول/ ابراهیم رستمی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده