خاطرات «مرتضی زارع» رزمنده دفاع مقدس استان کرمانشاه؛
قرار شد برای تسخیر یک پاسگاه دشمن عملیات کنیم. شب راه افتادیم؛ پایگاه روی ارتفاعات شیندروی، مشرف بر حلبچه بود. در کنار سیم‌های خاردار دشمن، کار بچه‌ها گره خورده بود. قبل از اینکه بچه‌های تخریب معابر را باز کنند، عراقی‌ها از حضور ما باخبر شدند و شروع به تیراندازی کردند. حرکت ما هم پشت سیم‌خاردار متوقف شد.
استقبال از مرگ سرخ

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ کتاب «یک نکته از هزاران» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس در غرب کشور است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع‌آوری و تدوین شده که خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «مرتضی زارع» از پیشکسوتان و رزمندگان دفاع مقدس استان کرمانشاه است.
شهید «مسلم قنبری» در عملیات والفجر 10 تخریبچی‌گردان بود. قرار شد برای تسخیر یک پاسگاه دشمن عملیات کنیم. شب راه افتادیم؛ پایگاه روی ارتفاعات شیندروی، مشرف بر حلبچه بود. در کنار سیم‌های خاردار دشمن، کار بچه‌ها گره خورده بود. قبل از اینکه بچه‌های تخریب معابر را باز کنند، عراقی‌ها از حضور ما باخبر شدند و شروع به تیراندازی کردند. حرکت ما هم پشت سیم‌خاردار متوقف شد.
به صبح نزدیک می‌شدیم. این امر برای گردان ما بسیار خطرناک بود. مسلم شجاعت بزرگی از خود نشان داد که باعث پیروزی گردان ما شد. با یک حرکت شجاعانه بلافاصله به پشت زیر سیم خاردارها خوابید و با پا آن‌ها را بلند کرد تا بچه‌ها توانستند از زیر آن رد شوند. همان جا بود که تیری به پشت رانش اصابت کرد. حتّی با این حالت مقاومت کرد و به مبارزه‌ خود ادامه داد. خونریزی‌اش شدید شد طوری که غیرقابل کنترل بود. در نهایت به فیض شهادت نایل آمد. ایثار او برای ما موفقیّت به همراه داشت. چه بسیار رزمندگانی که عاشقانه این‌گونه سختی‌ها را به جان خریدند و به استقبال مرگ سرخ که همانا شهادت بود، رفتند.
انتهای پیام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده