خاطرات « علیرضا سنگ‌سفیدی» از پیشکسوتان دفاع مقدس استان کرمانشاه؛
روز عملیات مرصاد مجروحین زیادی به اورژانس آوردند. یکی از مجروحین حال بسیار وخیمی داشت. تیر به گلویش اصابت کرده بود. نظرم را جلب کرد. اشک در چشمانش حلقه زده بود و حالت خنده‌ای بر لب داشت...
خنده‌ اشک‌آلود

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛  کتاب «یک نکته از هزاران» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس در غرب کشور است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع‌آوری و تدوین شده است.
 خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات « علیرضا سنگ‌سفیدی»از پیشکسوتان دفاع مقدس استان کرمانشاه می‌باشد که در ادامه می‌خوانید.
... در بهداری کار می‌کردم. روز عملیات مرصاد مجروحین زیادی به اورژانس آوردند. یکی از مجروحین حال بسیار وخیمی داشت. تیر به گلویش اصابت کرده بود. نظرم را جلب کرد. اشک در چشمانش حلقه زده بود و حالت خنده‌ای بر لب داشت.
پیش خود گفتم: «شاید گریه‌اش برای ما است که مانده‌ایم و خنده‌اش برای خود که سبکبال دارد می‌رود.»
انتهای پیام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده