فاتحان خرمشهر
شهيد محمد مراد عيالبار در سال 1342 در خانواده اي مذهبي در روستاي تراب متولد گرديد . شهيد تحصيلات خود را تا پنجم ابتدايي در دبستان تراب و تا سال سوم راهنمايي در سوق گذرانيد. وي از همان دوران بلوغ داراي اخلاقي نيك و رفتاري پرمهر و محبت در بين دوستان و برادران بود.


نام شهید : محمدمراد

نام پدر :عليجان

تاريخ‌تولد  :1342/06/06

محل تولد : تراب

تاریخ شهادت : 61/2/29

محل شهادت : بيت المقدس

زندگينامه

شهيد محمد مراد عيالبار در سال 1342 در خانواده اي مذهبي در روستاي تراب متولد گرديد . شهيد تحصيلات خود را تا پنجم ابتدايي در دبستان تراب و تا سال سوم راهنمايي در سوق گذرانيد. وي از همان دوران بلوغ داراي اخلاقي نيك و رفتاري پرمهر و محبت در بين دوستان و برادران بود. شهيد عيالبار با شروع انقلاب اسلامي شور و هيجان خاصي در او بوجود آمد كه همين تحرك دروني او را در مقابل رژيم طاغوت ساكت نمي گذاشت . عيالبار همراه ديگر همرزمان شهيدش از جمله شهيد تقوي و شهيد راستگو در زمره دانش آموزي بود كه در سوق با راه اندازي تظاهرات و راهپيمايي پايه هاي حكومت پهلوي از جمله پاسگاه زمان طاغوت در سوق را به لرزه مي انداخت كه حتي پاسگاه طاغوت به تعقيب ايشان پرداخت . شهيد با شروع جنگ تحميلي به خاطر نفرت زيادي كه از مزدوران آمريكايي داشت و همچنين براي لبيك گفتن به نداي رهبرش خميني كبير در بسيج سپاه پاسداران بهبهان ثبت نام كرد و در جبهه سوسنگرد با بعثيان جنگيد و زخمي شد . اما پس از اينكه بهبودي يافت باز روح جاويدش آرام نگرفت و عشق و علاقه و ايمان راسخش او را بار ديگر عاشقانه روانه جبهه هاي جنگ كرد . شهيد عيالبار در اين موقع همراه گروهي از برادرانش از طريق بسيج سپاه  پاسداران انقلاب اسلامي دهدشت پس از فراگيري عمليات لازم به جبهه اعزام شد و توانست به آرزوي خود برسد . شهيد عيالبار علاقه زيادي به امام داشت و به همين خاطر براي اجابت هر چه بيشتر اوامر امام در نظر داشت كه پس ازبازگشت از جبهه هاي جنگ حق عليه باطل در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دهدشت خدمت كند . اما خداوند ديگر وجود عيالبار را شناخته بود و مي دانست كه چه اخلاص و صداقتي در او نهفته است تا اينكه در عمليات بيت المقدس در راه رفتن به كربلا عاشقانه به پيشگاه خدايش شتافت اما از آنجا كه قدرت الهي در آخرين لحظات شهادت او را همراهي مي كرد همسنگرش كه حامل پیام شهادت و جسد او بود مي گويد لحظات پيش از اينكه شهيد شود گفت : كه من ديروز غسل شهادت كرده ام و امروز شهيد مي شوم و تو به مادرم بگو كه ديگر شهيد مي شوم اما پس از اين گفتگو با گلوله هاي كافران صدامي به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و به لقاءالله پيوست . روحش شاد و راهش مستحكم باد .......

بر دوشهاي كوچك ولي چون كوه استوارتان  مي باشد . شما اي قلبهاي توفنده براي استعمارگران غرب و شرق خطرناكيد اي جوانان حزب الله اي رهروان روح الله ،اي ياري دهندگان مستضعفان و خار چشم جهانخواران سعي كنيد سنگرهايتان را خالي نكنيد و راه اين رزمندگان را ادامه دهيد .

 

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

مپنداريد كسانى كه در راه خدا كشته (شهيد) شده اند مرده اند بلكه زنده اند و نزد خداوند روزى مى خورند .

الهم اجعلنى من جندك هم الغالبون . بارخدايا مرا از ارتش خودت قرار بده زيرا ارتش تو پيروز است . با درود بر تمام شهيدان اسلام و با درود به سرباز پيرو مجاهد و آشتى ناپذير حضرت امام خمينى كه خداوند يارو مددكارش بارخدايا تنها براى تو و در راه تو گام بر مى دارم تو را شاهد مى گيرم كه اگر به جبهه جنگ بروم تنها براى قربت و رضاى تو مى روم بارالها به ما توانائى ده تا بتوانيم بركفار پيروز شويم و زمينه را براى حكومت امام زمان (عج) آماده كنيم و ديگر ناله هم المؤمنين را بر كره زمين نشنويم و اميدوارم كه دنيا پر از عدل و داد گردد و پرچم اسلام در جهان برافراشته شود و خدايا حال كه قرار است ما را در بستر نميران بلكه بهترين مكان سنگر اسلام است خدايا حال كه ما لباس مقدس سربازى و بسيجى را پوشيده ايم جان بركف آماده مقابله باكفار هستيم همين لباس مقدس و كفن و همين سنگر را قبر ما ساز كه بهترين افتخار است وصيت به پدر و مادرم و برادرانم مى كنم كه چون شماها خيلى زحمت براى من كشيديد و من نتوانستم خدمتگذار شما باشم و نتوانستم زحمات شما را جبران كنم از شما خواهش مى كنم كه به بزرگوارى خودتان براى رضاى خدا ببخشيد اگر حقى برگردنم داريد حلالم كنيد و اگر كسى از من طلبى دارد به آن بدهيد براى خواندن نماز و گرفتن روزه كوتاهى نكنيد و هميشه امام را دعا كنيد و از عموهايم و همشهريانم مى خواهم اگر من مزاحمت آنها شده ام مرا ببخشند و حلالم كنند . و از برادر بزرگم مى خواهم كه برادران كوچكم را نگهدارى كند و از خواهرانم وبرادرانم مى خواهم كه برايم گريه وزارى نكنند . بلكه شادى كنيد از مادر مهربانم مى خواهم كه برايم ناله نكنيدو شكر خداى را بجا آوريد سلام به پدر و مادرم و برادرانم و خواهرانم مى رسانم .

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار ، مادر عزيزم مى دانم شما شوق داشتيد من عروسى كنم ولى نشد مادرم من در جبهه عروسى كردم ناراحت نباشيد پدر بزرگم مى دانم براى من‌خيلى ناراحت و زحمت كشيده ايد و لى من هم ناكام گشتم من را حلال كنيد مادر عزيزم بايد زينب وار باشيد خواهرانم بايد زينب وار باشيد و گريه و زارى نكنيد و خودتان را ناراحت نكنيد .

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده