کتاب «راز آن ستاره» نوشته گلعلی بابایی به سرگذشت‌نامه شهید رضا چراغی می‌پردازد.
به گزارش نوید شاهد کتاب «راز آن ستاره» که به سرگذشت‌نامه شهید رضا چراغی می‌پردازد، زمستان سال 1391، در آستانه سی‌امین سالگرد شهادت وی که به عنوان فرمانده گمنام لشگر 27 محمد رسول‌الله(ص) معروف است، منتشر شد و در بخش مدیریت طرح و نظارت این کتاب نام سردار حسین همدانی نیز درج شده است.

بچه‌ی دروازه غار، عمو حسن، آشنایی با احمد، راه‌ خون، بانی گردان حمزه، رضا گم شد، مجسمه خونسردی، کورسویی از امید، هیچ چیز از خودم ندارم، معاون تیپ، خدا کند این کمبود‌ها قطعی باشند، شناسایی با پای لنگ، ارتفاعات مشرف به مندلی، فرمانده گزارش می‌دهد، سلام بر تو دلاور که هفت‌سین سپاسی، معاون سپاه 11 قدر، تا به حال درباره شهادت فکر کرده‌ای؟!، والفجر یک؛ آخرین نبرد، راز آن ستاره و عکس‌ها، عنوان‌ فصل‌های این سرگذشت‌نامه‌اند.

گلعلی بابایی در مقدمه کتاب به نبود اطلاعات در آرشیو اسناد و منابع آرشیوی اشاره می‌کند و می‌نویسد: «هنگامی که خواستم پژوهش و تدوین زندگی‌نامه‌ی شهید چراغی را آغاز کنم، از بررسی‌های اولیه‌ی اسناد و مدارک چنین استنباط کردم که این‌بار هم، با یک آدم کاملا ناشناخته‌ای مواجه هستم که گویا هیچ اثری از خود در بایگانی‌های جنگ بر جای نگذاشته است. لیکن در پی اندکی کار تحقیقاتی، به منابع و اطلاعات ذی‌قیمتی دسترسی یافتم که حاصل قرار دادن داده‌های موجودشان در کنار هم، کتابی شد که هم‌اینک در قاب چشمان شما قرار گرفته است.

سرگذشت‌نامه خواندنی رضا چراغی در «راز آن ستاره»

«راز آستاره» با شرح روایتی از 25 فروردین 1362 در منطقه فکه‌ی شمالی آغاز می‌شود؛ همان زمان که رضا چراغی به شهادت رسید. پس از آن‌که نویسنده صحنه بعد از شهادت وی را به تصویر می‌کشد، ماجرای تولد و نام‌گذاری او را به میان می‌آورد و در خلال آن سوابق خانوادگی، اجتماعی و رزمی رضا چراغی را از زبان برادر، پدر، همسر، دوستان و هم‌رزمان آن شهید بیان می‌کند.

در صفحه 17 کتاب «راز آن ستاره» می‌خوانیم: «رضا پسر با غیرتی بود و همین غیرتش، به او اجازه نمی‌داد، متکی به پول تو جیبی آقاجون باشد. همه‌ی پسر‌های خانواده‌ی‌ما به تعبیر امروزی‌ها؛ «فرزند کار» بودند و شغل آن‌ها کفاشی بود. چه این‌که برادرمان صفی‌الله، در چهار‌راه گلوبندک، کوجه سید علی، پاساژ مینوی، یک مغازه کفاشی داشت و رضا روز ها در همان مغازه کار می‌کرد و شب‌ها در مدارس شبانه درس می‌خواند... در دوران نوجوانی، دو سه رفیق بچه محل پیدا کرد که عجیب با آن‌ها مانوس بود. یکی سید محمد‌رضا دستواره بود، دیگری نصر‌ت‌الله قریب و نفر سوم، اکبر فرزیناز حیث تفریحات شخصی و گذران اوقات فراغت ، خیلی دقیق و ملاحظه‌کار بود. اوقات فراقتش را، اگر در خانه بود، کتاب و روزنامه می‌خواند و اخبار اوضاع سیاسی مملکت را با دقت پیگیری می‌کرد...»

«راز آن ستاره» را انتشارات صاعقه با شمارگان سه‌هزار نسخه، قطع رقعی، 168 صفحه، مصور رنگی و به بهای 10‌هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده