به مناسبت سالگرد شهادت « حمید باکری» قائم مقام لشکر 31 عاشورا به معرفی دو کتاب از این سردار گمشده در مجنون می پردازیم.
معرفی دو اثر مکتوب پیرامون گمشده مجنون

بوی باران ، بوی باروت


کتاب « بوی باران ، بوی باروت »با‌ شرح فرماندهی« سردار شهید حمید باکری »در عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر به قلم توحید اصغرزاده و رباب شبانی نگاشته شده است .

این کتاب « بوی باران ، بوی باروت »به زندگی‌نامه و فرماندهی سردار شهید حمید باکری در عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر ، در قالب 26 خاطره از دوستان و همرزمان وی پرداخته است . برای تدوین این اثر از هفت کتاب و مصاحبه‌هایی با علی فضلی ، محمدباقر طریقت، صمد ملاعباسیان، مهدی بخشی و محمد کاشف و گزارش‌های شهید سپهبد علی صیاد شیرازی استفاده شده است.

کتاب «بوی باران ، بوی باروت»، زندگی شهیدحمید باکری را در سالهای 1342 تا 1350 با نگاه سرآغاز تفکر سیاسی شهید بازنویسی و از سال 1350 تا سال 1357، دوران مبارزه انقلابی حمید و از سال 1357 تا سال 1361، دوران رزمندگی حمید در دفاع مقدس بیان شده استاین کتاب در قطع رقعی و 117 صفحه و با شمارگان دو هزار نسخه توسط نشر عابد و با همکاری حوزه هنری و بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی منتشر شده است.



معرفی دو اثر مکتوب پیرامون گمشده مجنون

گمشدگان مجنون

«گمشدگان مجنون» حديث حماسه و پايداري لشكر 31 عاشورا، سرداران شهيد حميد باكري و مرتضي ياغچيان، به كوشش ستاد كنگره ي سرداران شهيد اذربايجان شرقي چاپ و منتشر شده است .

اين كتاب به كوشش «مجيد ناصردوست» و «محسن بابازاده» در دو بخش «سردار خيبر» حميد باكري و «سردار مجنون» مرتضي ياغچيان تدوين شده است.

در مقدمه ي اين كتاب مي خوانيم: «در دوران دفاع مقدس، «جزاير مجنون»، عرصه ي تجلي حماسه هاي سترگي شد كه حماسه سازان آن، نام و نشان در گمنامي و بي نشاني داشتند. سرداراني كه خطرهاي وصال به معشوق را مجنون وار به جان خريدند تا فرمان امام و مرادشان مبني بر «فتح جزاير مجنون» تقق يابد. علمداران لشكر عاشورا، آقا حميد باكري و آقا مرتضي ياغچيان از جمله آن طلايه داران بودند.

«عمليات خيبر» در جمع عاشوراييان عنوان مأموريت شهادت يافته بود و اين سروقامتان در شعاع پرتو عظمت والاي سردار شهيد آقا مهدي باكري، به دنبال اجراي مأموريت خويش بودند... .»

در بخش «سردار خيبر» مي خوانيم: «... حميد براي مبارزه گام هاي اساسي برداشت. «انك لبالمرصاد» را آويزه ي ديوار اتاق كرد. كمتر حرف مي زد. به قرآن و نمازش افزود و ورزش را تمرين كرد. خصلت هاي خوب و بد خود را مشخص نمود. حميد مبارزه را از خود آاز كرد. به پاريس رفت و به امام رسيد. بوي گل را از نزديك حس كرد. سلام بر تو اي روح خدا!... .»

در بخش «سردار مجنون» نيز آمده است: «... تصدي تسليحات سپاه تبريز كه اهميت زيادي در آن ايام داشت، با او بود. از مسووليت وي يادها و خاطرات بسياري در ذهن تمامي مسسوولين سپاه آن زمان مانده است. همچنين مردم خاطرات زيادي از مبارزات او در غائله «حزب خلق مسلمان» تريز و آشوب گروههاي ديگر دارند. وي در تسخير مقر فرماندهي اين حزب كه در ميدان منجم تبريز واقع بود، رشادتهاي بسياري از خود نشان داد... .»

«گمشدگان مجنون» در 261 صفحه،سه هزار نسخه راهي بازار نشر شده است.

لازم به ذکر است، حمید باکری سال 1334 در شهر ارومیه متولد شد. وی در دوران جوانی به فعالیت سیاسی پرداخت و در سال 1355 برای فراگیری نبرد‌های چریکی به سوریه رفت. سپس برای تحصیل عازم آلمان شد و با ورود امام خمینی(ره) در سال 1357 به نوفل‌لوشاتو، فرانسه رفت.با پیروزی انقلاب، حمید باکری به ایران بازگشت و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عازم جبهه و عهده‌دار فرماندهی خط مقدم ایستگاه هفت آبادان شد.حمید باکری در عملیات‌های فتح‌المبین‌، بیت‌المقدس‌، رمضان‌، والفجر مقدماتی‌ و والفجر 1 و 2 و 4 حضور داشت. وی در عملیات والفجر مقدماتی، جانشین لشکر 31 عاشورا بود و ششم اسفند ماه 1362 در پی فتح پل مجنون که منجر به آزاد سازی خرمشهر شد در عملیات خیبر به شهادت رسید و مفقود الاثر شد.

انتهای پیام/ز


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده