يکشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۰۸
به منافقین از خدا بیخبر بفهمانید ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد...

 

 

نام: محمدجعفر
نام خانوادگی: حسن زاده
نام پدر: اسفندیار
تاریخ و محل تولد: 1347
محل تولد: روستای گودین
شهر: کنگاور
استان: کرمانشاه
وضعیت تاهل: مجرد
میزان تحصیلات: دوم هنرستان
مدرسه محل تحصیل: هنرستان فنی
مدت خدمت در جبهه: 6 ماه
تاریخ و محل شهادت: 66/5/16 ـ سردشت
شمه ای از زندگی ونحوه شهادت :
شهید در سال 1347 شمسی در خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش آغاز نمود و از همان ایان شهد قرائت قرآن و اقامۀ نماز و روزه را به کام جان چشاند ضمن آنکه در انجام فعالیتهای اجتماعی کوشایی و اهتمام داشت.
در ایام نوجوانی علیرغم صغر سن به انقلاب و نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی علاقه مند شد و این علاقه مندی را با سعی و تلاش به مجاهدت مبتنی بر معرفت آراست چنانچه در ایام گذراندن دوره ی دبیرستان و همزمان با یورش ناجوانمردانه و تجاوز ددمنشانه ی ارتش عراقی به جبهه شتافت و دمی از یاری امام و انقلاب غافل نشد تا اینکه سرانجام در منطقه ی سردشت و عملیات پیروزمند نصر 7 علیرغم آنکه گروهان مربوطه جای خود را به نیروهای تازه نفس داده بود مجدداً داوطلبانه به عرصه ی نبرد شتافت و بر اثر ترکش خمپاره بالاخره به شرف شهادت که آرزوی همیشگی اش بود نائل آمد.
محل شهادت: منطقه سردشت فتح نصر 7
تاریخ شهادت: 1366/5/16
فرازی از وصیت نامه شهید :
بسم الله الرحمن الرحیم
با دورد فراوان بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام بر ارواح پاک و مطهر شهدا که در راه پیروزی اسلام به شهادت رسیده اند و با ریختن خون خود درخت انقلاب را آبیاری کرده اند و با درود بیکران بر رزمندگانی که خانه و کاشانه و خانواده ر مهر و محبت خود را رها کرده و عمر خودشان را در سنگرهای نبرد حق علیه باطل صرف کرده اند و همیشه با نیت خالصانه خود در عملیاتها شرکت کرده و پیروزیهای فجر آفرینی نصب این ملت شهید پرور شهدای صدر اسلام تا کنون کرده اند تا به وظیفه الهی خود عمل کرده و با ریخته شدن خون خود دین خود را برای ادامه راه آنها (شهدا) ادا کرده اند. وصیت نامه را شروع می کنم. خدمت پدر و مادر مهربانم سلام عرض می کنم امیدوارم که پسر حقیرتان را حلال نمائید و با صبر و پایداری خود چشم و عقل دشمنان از خدا بی خبر را بیدار کرده تا به حقیقت پی برده و به دین اسلام ایمان آورند. باری پدر و مادرم اگر چه مرگ من موجب ناراحتی شما می شود بدانید این راه تمام ما است که باید برویم حال این راه را انتخاب کنم بهتر و محبوب تر است یا راه مرگ فانی را از شما تقاضا دارم که هیچ گونه نگرانی بوجود نیاورید که لبان دشمنان باز شود باید لبانتان را باز کنید تا دشمنان و منافقان زمان چشم بصیرتشان باز شود از برادران و خواهران گرامی تقاضا داریم هیچ گونه نگرانی بوجود نیاورید زیرا همانطوری که در این راه مرا راهنمایی کرده اید راضیم بروم. همانطوری که برادرم حسین گفته بود مهدی مصطفی و محسن در خدمت سپاه اسلام باشند گوش به فرمان امام باشید و جبهه ها را خالی نگذارید همانند روز عاشورا مانند مردم کوفه امام را تنها نگذاشته تا در روز قیامت در نزد امام حسین (ع) رو سفید باشید به منافقین از خدا بی خبر بفهمانید ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد بر جنازه من لبخند زده تا چشم کور دشمنان مات و مبهوت گردد و خودشان را در گمراهی و تباهی ببینند سعی کنید که برای ریا هیچ کاری حتی سلام دادن را انجام ندهید سلام مرا به دوستان و آشنایان برسانید امیدوارم که این بنده گنهکار را حلال نمائید از آنها طلب حلالیت می نمایم در آخر از پدر و مادرم که در تربیت کردن من زحمت کشیده اند و ناراحتی برای آنها ایجاد کرده ام پسر حقیرتان را حلال کنید تا در روز قیامت رو سیاه نباشم.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده