چرا خداوند پيامبر را مأمور نمود؟ و چرا پيامبر را در زمان خاصي فرستاد. امام حسين چرا جهاد نمود با آنكه مي‌دانست در اين جهاد كشته خواهد شد و ظاهراً شكست خواهد خورد؟ چرا جوان عاليقدر خود را چون علي اكبر با دست خود به جهاد اعزام نمود تا جام شهادت بنوشد؟ حسين با اينكه مي‌دانست اهل بيتش اسير مي‌شوند چرا به چنين اقدامي دست زد؟ همة اينها براي امام هدف داشت و آن هذف زنده نگهداشتن مكتب حياتبخش اسلام بود. برادرجان ما پيرو اهل بيت عصمت و طهارت هستيم و اينك زمن آن است كه به مظلوميت امام حسين پي ببريم چون به فرمودة پير جماران ما فرزندان عاشورا هستيم. آري، ما فرزندان عاشورا هستيم و وارثان خون حسين و بايد يزيديان زمان و متجاوزين به قرآن را سرجاي خود بنشانيم. ما مورد ظلم و تعدّي واقع شديم و بايد به احياي حق و كلمه‌ لالاله الاالله و محمد رسول الله جهاد كنيم.58/محمدعلي رضائي

**************

پدر جان خوشحالم از اينكه توانستم به نداي سالار شهيدان حسين بن علي لبيك گويم و در راه ياريش قدم گذارم و همانطور كه سرورم امام حسين در مقابل كفر ايستادگي كرد به پيروي از او ايستادگي خواهم كرد و اين جان ناقابلم را براي برقراري اسلام وقرآن هديه مي‌كنم. و ما با خون خود اقيانوسي خواهيم ساخت كه تمامي كشتيهاي كفر و الحاد و شرك در آن غرق شوند.71/محمدرضا تيغ‌بند

*****************

به علت گرايشم به راه حسين و عشقم نسبت به اسلام و كشورم اين راه را برگزيدم. اين عشق همچون خون در رگهايم جريان پيدا كرد و باعث شد عاشق شهادت و ايثار شوم. من چندين بار به جبهه آمدم و چون درسم را در مكتب حسين به پايان نرسانده بودم سالم بازگشتم ولي نمي‌دانم اين بار چرا اين گونه دربند خودم نيستم روحم در عوالم ديگري سير مي‌كند شايد در اين مرحله خداوند مرا لايق بداند و مرا به خود فراخواند.72/اكبر شيخ‌الاسلامي

*****************

من به نداي حسين لبيك گفتم و به سوي خدا شتافتم و به دعوت اسلام لبيك گفتم و سعادت را براي خود تحصيل كردم كشته‌ دين شدم و در راه قرآن به خون غلتيدم و دين حق را ياري كردم.73/سيدمحمود اميني

*****************

اگر من به جبهه رفتم از براي ياري بخشيدن به دين خدا و پاسخ به نداي هل من ناصر ينصرني حسين و تحقق بخشيدن با آرمانهاي به حق امام امت خميني بت شكن بوده است.74/مجيد كوهستاني

*****************

ما تا آخرين نفس با دشمن كافر مي‌جنگيم تا اسلام زنده بماند. 182/محمدعلي تقئي

*****************

آري، ما به راهي رفته‌ايم كه سرانجام شوم امپرياليسم و سلطه‌گران اجنبي را هم اكنون در قلة عالم نمايان كنيم.183/داود حسيني

*****************

اي خداي رحمان تو خود مي‌داني كه براي چه اين راه را انتخاب كرده‌ام و در اين راه هيچ كوشش دريغ نكردم، كمك كن تا پرچم اسلام را بر فراز بزرگترين قلل دنيا برافراشته سازيم چون اين خون در مقابل اسلام و قرآن ارزشي ندارد.184/رامين فرزين

*****************

خدايا، براي تحقق بخشيدن به اسلام و قرآن و دفاع از كشور اسلاميم، در اين راه آگاهانه قدم گذاشتم.185/علي عطاردي

*****************

با قلبي آكنده از مهر و عشق الهي به سوي جبهه روانه شدم و اين تصميم را با آگاهي و تدبير خود گرفتم و داوطلبانه به حجله‌گاه معشوق گام نهادم، تا شايد تولدي ابدي يابم، تولدي با خون و اگر با كشته شدنم اسلام قوّت خواهد گرفت پس،اي سلاحها مرا دريابيد. و مي‌دانم اين راهي كه آمده‌ام ديگر بازگشت ندارد، همة ما يك روز آمديم و يك روز هم خواهيم رفت. پس، خدايا اين رفتن به سوي خود را براي من عارفانه و عاشقانه و خالصانه قرار ده.186/سيدحبيب مهرپور

خدايا، «شهادت» در راه خود را نصيب من گردان كه شيرين‌ترين مرگهاست، و «شهادت» دريچة آزادي من از دنيا و منتهاي حركت يك مسلمان است. «شهادت» نهايت آرزوي مشتاقان و عاشقان است.228

*****************

بارالها، بهترين و شرافتمندانه‌ترين مرگ‌ها كه به گفتة رسول اكرم(ص) «شهادت» است برايم برگزين، كه جز اين راهي نمي‌شناسم.229

*****************

خدايا، تو مي‌داني كه آرزوي من «شهادت» است و من از تو مي‌خواهم كه اين سعادت را نصيبم گرداني. خدايا، جان دادن سخت است، ولي مي‌دانم كه در راه تو رضايتبخش است. خدايا، شيرين‌ترين مرگ‌ها را نصيبم گردان كه همان «شهادت» است. خدايا، اگر «شهادت» را نصيبم كردي، از تو مي‌خواهم كه مرا همنشين ائمة اطهار(ع) فرمايي.230

*****************

خدايا، «شهادت» در راه خودت را نصيبم كن كه بهترين مرگ‌هاست. آري، اين «شهادت» است كه مرز حق و باطل را تعيين مي‌كند.231

*****************

خدايا تو خود مي‌داني كه من با عشق تو براي برافراشتن پرچم «لااله الا الله» و برقراري دين تو و اداي دين خود به ملت و مملكت قدم در اين راه نهاده و ذره‌اي عقب ننشسته و تا دم واپسين براي برقراري و اعتلاي حق تلاش خواهم كرد. من ايرانيم، وطنم ايران اسلامي و مذهبم مذهب تشيع است. خدايا، به خداونديت قسمت مي‌دهم ايران اسلامي را از شر كفار و اجانب نجات ده.

*****************

زماني آرزو مي‌كردم كه اي كاش در عصر و زمان حسين(ع) بودم تا آنگاه كه وي نداي «هَلْ مِنْ ناصرٍ ينصرني» سرمي‌داد به كمك او مي‌شتافتم، ولي اينك خدا اين سعادت را به ما داده كه به نداي حسين زمانمان خميني كبير پاسخ دهيم. خدايا شكر و سپاس تو را كه اين آرزوي ما را برآوردي، و اينك از تو مي‌خواهم آرزويي كه ياران حسين(ع) داشتند و مي‌خواستند هفتاد بار كشته شوند و باز در ركاب امامشان بمانند و بجنگند، نصيب ما فرمايي. خدايا، از تو مي‌خواهم كه ثواب شهادت را نصيب ما بگرداني.232

*****************

خدايا، طردم مكن كه بنده‌اي محتاج و ذليل بيش نيستم و به اميد فضل تو روي به درگاهت آورده‌ام و پيشاني شرمساري بر خاك نهاده‌ام تا به تو بپيوندم.233

*****************

خداوندا، اينك به فرمان تو و امر نائب امام زمان(عج) جهاد كرده‌ام. اميدوارم كه مرا به فيض «شهادت» برساني، تا لااقل كفاره‌اي باشد براي پاك شدن گناهانم و زنده نگهداشتن دينم.234

*****************

هميشه از خداوند بزرگ، و بزرگ آبرودارندة درگاه او در روي زمين، خميني عزيز خواسته‌ام كه با كار و كوشش و پيكار و مجادله و جهاد در راه اسلام و مسلمين «شهيد» شوم، كه با اين «شهادتم» ـ گرچه در مقابل اسلام خون قابلي ندارم ـ بتوانم پرچم پرافتخار اسلام را در بلندترين نقطة جهان ظلمت و بر سردر سازمان ملل متحد برافرازم.235

*****************

خدايا، «شهادتم» را پذيرا باش كه تنها تو را پرستيدم و تنها از تو ياري خواستم و تنها به سوي تو بازگشتم. خدايا، بهترين عواملي كه انسان را دلبند به دنيا مي‌كند عشق به پدر و مادر، عشق به زن و فرزند، و زندگي در رفاه و آسايش است. خدايا، تو خود آگاهي كه اينان را داشتم و فقط براي تو، و براي دين تو، و براي ياري نايب مهدي(عج) از شهر و ديار هجرت كردم، و از ياران و خويشان گذشتم، و از طريق «شهادت» به تو پيوستم.236

*****************

اگر بدنم را تكه‌تكه كنند و مرا بسوزانند و خاكسترش را به دريا بريزند، باز هم خواهم گفت: «اسلام پيروز است، شرق و غرب نابود است».237

***********************

ـ اينك كه به ياد خدا به جبهه مي‌روم، نه براي انتقام، بلكه براي احياي دينم، و تداوم انقلابم پاي در چكمه مي‌كنم، و خدا را به ياري مي‌طلبم و از او مي‌خواهم كه هدايتم كند به آن راه كه خود صلاح مي‌داند. هدفم خدا و مكتبم اسلام و مرادم روح‌الله است. مي‌روم تا از درياي بيكران شهادت بهره‌اي جويم، كه مكتب اسلام و اين آب و خاك حقي بر گردنم دارد./ امير هدايتي

********************

ـ به جبهه مي‌روم و مي‌خواهم تمام بتهاي درونيم را بشكنم. مي‌خواهم وجودم را مملو از عشق كنم. به جبهه مي‌روم تا بياموزم چگونه جنگيدن و چگونه مردن را، به جبهه مي‌روم تا بياموزم عشق به خدا و عشق به معبود را، به جبهه مي‌روم تا بياموزم كه در زير رگبار تير دژخيمان دلمان به ياد خدا آرامش مي‌يابد، به جبهه مي‌روم تا بياموزم آن را، مقصود آن را و هدف آن را. / محمدهادي سليميان

***********************

خون شهيدان از هابيل تا حضرت حسين و از حضرت حسين تا شهداي انقلاب اسلامي ايران صدايم مي‌زنند كه تو را چه شده و براي چه نشسته‌اي آخر ما مسلمان و از شيعيان امام حسين هستيم ما در عصري زندگي مي‌كنيم كه ظلم سراسر جهان را فراگرفته ما بايد خونمان را بدهيم و آن قدر كشته شويم تا اسلام عزيز با ظهور حضرت مهدي پيروز شود و عدل الهي در ساية توحيد برقرار گردد. اي كاش هزاران جان داشتم و فداي اسلام و قرآن مي‌كردم.57/حسين عليمرادي

اي مادر و اي پدر، حال كه توانستم راه خود را پس از 17 سال پيدا كنم، دوست دارم حق را در اين راه ياري كنم. من همين راهي را كه شما دوست داشتيد ـ كه همان راه حسين(ع) و شهيدان است ـ پيدا كرده‌ام. و حال وقت امتحان است، وقت انتخاب راه است. پس، چه بهتر، تا دير نشده، از فرصت استفاده نماييم و راه خود را انتخاب كنيم. همان‌طوري كه امام سوم(ع) فرموده‌اند: «من مرگ را بر زندگي خفت‌بار با ستمگران جز سعادت نمي‌بينم»[1]. و از خداوند مي‌خواهم مرا در راهي كه انتخاب كرده‌ام موفق كند.217

*****************

بدانيد پسرتان راهي انتخاب كرد كه امام حسين(ع) 1400 سال پيش باني آن بود، و پسرتان فقط به نداي «هَلْ مِنْ ناصرٍ ينصرني» امام حسين(ع) پاسخ داد.218

*****************

من رفتم، از براي چه رفتم؟ چگونه رفتم؟ و با كه بودم؟ با كه هستم؟ بگوييد او با حسين(ع) بود، او با خميني بود او در جوار شهيدان است، در جوار حسين(ع) است، او رستگار است. او با اولين قطرة خونش رستگار شد. او در جايي است كه هرگز خصم در آنجا راه نخواهد يافت. او در جايي است كه هابيل است، كه محمد(ص) است، كه علي(ع) است، كه فاطمه و زينب(س) هستند. و تو اي بازمانده، راه مرا بشناس و پوينده باش.219

*****************

برادر و خواهر، با نام من چه كار داري؟ من از نام و جان گذشته‌ام و راه انتخاب كرده‌ام. بگو راه تو چيست؟ تا بگويم راه من اسلام محمد(ص) و علي(ع) و حسين(ع) و خميني، اين فرزند پاك اسلام است. راه همان شعار مقدس و هميشگي تمام مسلمانان يعني «نه شرقي و نه غربي» است. افتخارم اين است كه به عنوان يك سرباز اسلام در جبهه‌هاي حق عليه باطل مي‌جنگم، چه چهره‌اي زيباتر از چهرة خونين، و چه عطري بهتر از عطر خون؟ چه زيباست مرگي كه آبستن زندگي جاويد باشد.220

*****************

اين راهي است كه اين جانب با تمام آگاهي و با توكل به خدا آمدم، و راهي است كه از جدّم حسين(ع) و پيامبر(ص) سرمشق گرفتم و همچون آنها دوست دارم با خدا داد و ستد كنم. امروز، نشستن و در رختخواب مردن ننگ است. ديگر پايه‌هاي مستبدان سست و رو به فناست. پس، پيش به سوي جهاد «في سبيل‌الله». امروز روزي است كه بايد زمينة ظهور آقا امام زمان(عج) را فراهم سازيم. هنوز ديدگان مستضعفان عالم به روح خدا و قلب تپندة امت حزب‌الله دوخته شده است. پس، به ياري اين شير دلير بشتابيد و پيرو خط امام باشيد و حب رياست و مقام را كنار بگذاريد، كه همة ما در پيشگاه خدا مسئوليم، و اين وظيفة ماست كه صادركنندة انقلاب به سراسر جهان باشيم.221

*****************

اگر گوش‌هايم را از دست بدهم باز هم گوش به فرمان امام امت هستم. اگر لال شوم باز هم ذكر «لااله الا الله» بر زبانم جاري است. اگر دست‌هايم را از دست دهم باز اسلحه به دوش خواهم كشيد. اگر پاهايم را از دست بدهم گام‌هاي بزرگتري در راه دين خواهم برداشت. اگر جان بدهم اوج سعادت و آرزوي من است، زيرا به ديدار پروردگار خود مي‌روم و در جايي قرار مي‌گيرم كه «برادر شهيدم» در آن جاي دارد.222

*****************

تنها آرزويم «شهادت» است و با ناباوري در مسافتي دور به آن مي‌نگرم. راستي من آن‌قدر قابل هستم كه كلمة «شهيد» را به خود اختصاص دهم؟ اين دنيا فاني و بي‌ارزش است. مي‌خواهم به معبودم و به هدفم برسم و راهي جز «شهادت» نمي‌بينم. مي‌خواهم در راه اسلام و براي اسلام و به خاطر امام، پيشوايم، رهبرم جان دهم، و مي‌خواهم به نزد پيامبرم(ص) و علي مرتضايم و حسينم(ع) بروم، و راهي جز «شهادت» نمي‌بينم. خدايا در راه رسيدن به اين مقصود ياريم فرما.223

*****************

خداوند ان‌شاءالله كه ما را مصداق آية «وَلا تَحْسِبَن الّذين قُتلوا...» سازد و ما را در قيامت در كنار سرور شهيدان و شهداي اسلام روزي دهد كه شرمساري در آخرت به روي ما نماند، و خجلت‌زدگان را از دشمنان اسلام قرار دهد. در راهي قدم گذاشتم و به اميدي اين قدمها را برداشتم كه بتوانم دينم را به اسلام و مسلمين ادا نمايم. اما، در اين راه مقدس، اين نفس اماره ما را به سوي خود مي‌كشاند. اميد است كه اين قدم‌هاي ما بر سر اين اشتباهات درآيد و ما را از آلودگي‌ها پاك سازد كه وست «غفارالذنوب» و اوست «علي كل شيء قدير».224

*****************

حالا كه جبهه مي‌روم و پا در چكمه مي‌نهم و سينة دشمن را نشانه مي‌روم، نه به منظور كينه و خصومت، بلكه براي احياي دينم و شرافت و حيثيت اسلام و صدور انقلاب است، و از خداوند بزرگ مي‌خواهم كه مرا در اين راه ياري كند. من در اين رهگذر هر گلوله كه بر تنم وارد شود به ياد خدا تحمل خواهم كرد، و از او مي‌خواهم كه قدرت و صبر و طاقت به من عطا فرمايد.225

*****************

اگر شربت «شهادت» را نوشيدم، نه فقط براي رضاي خدا بوده است، بلكه خواستم به دشمنان اسلام بفهمانم كه ما از «شهادت» باكي نداريم و «شهادت» را جزئي از نعمت الهي مي‌دانيم، و تا آخرين قطرة خوني كه در بدن داريم با دشمنان اسلام پيكار مي‌كنيم و هرگز از پاي نمي‌نشينيم، تا پرچم اسلام در تمام گيتي برافراشته شود.226

*****************

خدايا، حالا كه در اين راه گام برداشته‌ام و بار سفر بسته‌ام و به سوي تو آمده‌ام، تو را به حق محمد(ص) و آل مطهرش سوگند مي‌دهم كه مرا هدايت فرمايي تا بتوانم بهتر پيام خون تمام «شهيدان» را به ملت عزيز ايران برسانم.227



[1] . لا أري الْمَوْتَ إلا سعادة و الحياة مع الظّالمينَ إلا بَرَما.

چه جاذبه‌اي است كه ما را از بسترهاي گرم و آسوده بيرون كشيد و عاشقانه به ميدان نبرد آورد تا سختي‌ها و مشقت‌ها را به جان و دل بخريم و از شوق وصال معشوق تا پاي جان ايستادگي كنيم. راستي اين همه زيبايي به بهت و حيرت آمده است از اين شكوه‌ها و عظمت‌هايي كه پاسداران ما در صحنه‌هاي مبارزه مي‌آفرينند، و اين همه ايثار و از خودگذشتگي‌ها علتش اين است كه با ملاك‌هاي مادي و دنيايي بررسي مي‌شود، حال آنكه منطق ما منطق معنويت است و ايثار و منطق عشق است، و چون شمع آب شدن و روشني بخشيدن. امروز ما از درون سنگرهاي نبرد اعلام مي‌كنيم كه بانگ «هَلْ مِنْ ناصرٍ ينصرني» حسين زمانمان را شنيديم و لبيك گويان عاشقانه به ميدان «شهادت» شتافتيم تا بلكه خدا توفيق پيوستن به اوليايش را نصيب ما كند.206/غلامرضا گلستاني

*****************

آگاه باشيد كه من در اين دنياي فاني چيزي نداشتم كه براي آن مبارزه كنم، فقط براي لبيك گفتن به نداي امام، و براي رضاي خدا در اين راه آگاهانه قدم گذاشتم تا خونم بقاي اسلام عزيز را تضمين كند. متوجه باشيد كه تشنه بودم خدا سيرابم كرد، فقير عشق خدا بودم كرامتم فرمود. آگاه باشيد كه من خدا را خواستم و او همه مرا به پيش خود برد، و تا كسي او را نخواهد به پيش او نرود. بدانيد كه هيچ بودم همه چيزم كرد، خواب بودم بيدارم كرد. بدانيد كه در اين راه آگاهانه و آزادانه و فقط براي رضاي خدا قدم برداشتم. به خدا فكر كنيد و بدانيد كه هدف از اين دنيا و در اين دنياي مادي قدم برداشتن فقط تكامل است براي آخرت و دنياي ديگر.207/محمد زينعلي

*****************

مبادا به من جوان ناكام خطاب كنيد كه من به لطف خدا به كام دل رسيده‌ام كه آن لقاي پروردگار است. من با آگاهي و عشق اين راه را برگزيدم.208 /عباسعلي عليزاده

*****************

برادرم، راه ما راهي است كه فقط ياران خدا در آن قدم نهاده‌اند و نهايتش خود خداست. برادرم، اگر من ديگر برنگشتم نمي‌خواهم برايم بگرييد، و نمي‌خواهم مادرم به حالم بنالد، و نمي‌خواهم برادرانم برايم اشك بريزند. اگر هم برگشتم خونم لياقت ريختن را نداشته است. برادرم، ما اينجا مي‌جنگيم و از زير پاي كفار، زميني را كه از لوث وجودشان شرمگين است آزاد مي‌كنيم و با خون خود عرق شرم زمين را مي‌شوييم.209

*****************

برادر جان، به همه بگو كه برادرم آگاهانه مسيرش را انتخاب كرد و فقط براي پيروزي نهايي انقلاب اسلامي و پيروزي خط امام، كه همان خط قرآن است، جانش را داد نه براي چيز ديگر.210

*****************

سنگر «شهيدان» را خالي نگذاريد. امام را دعا كنيد. براي پيروزي لشكر اسلام دعا كنيد. من «شهادت» را دوست داشتم كه خدا قسمت كرد.211

*****************

ما مي‌رويم تا راه حسين(ع) را ادامه دهيم. ما مي‌رويم تا راه او باقي بماند. شما نيز چنين باشيد چون جهاد در راه خدا وظيفة هر مسلماني است، همان‌طور كه پيامبر عزيز اسلام مي‌فرمايد: همانا بهترين عمل مؤمن جهاد در راه خداست.212

*****************

ما مي‌رويم تا اسلام و امام پيروز شوند و انقلاب پابرجا بماند. ما مي‌رويم تا شما زندگي كنيد. ما مي‌رويم تا شما خدايي زندگي كنيد، مانند محمد(ص) و علي(ع) و حسين(ع) و زهرا(س) زندگي كنيد. ما مي‌رويم تا دين خدا پابرجا باشد. ما مي‌رويم تا شما از اسارت شيطان‌هاي درون و برون آزاد شويد. ما براي رضاي خدا و تقرب به او مي‌رويم.213

*****************

من مي‌روم چراكه بايد رفت. آري، اي برادر، بايد رفت اگرچه در اين رفتن سختي‌ها و بلاهاي زيادي به انسان تحميل مي‌شود. بايد عاشق شد، بايد رها كرد، بايد بريد. آري برادر، بنگر و نظر كن، زيرا تا انسان از قيد اين دنيا نرهد و آن را رها نكند نمي‌تواند به هدف (الله) برسد. اي برادر، بنگر و نظر كن و تعقل كن، فكر كن، «أفلا تعقلون». ببين، از كجا آمده‌اي؟ آيا بيهوده تو را به اين دنيا فرستاده‌اند و يا با هدفي مشخص؟ آيا آن هدف غير از بندگي و عشق به معشوق است؟ اي برادر، رها كن تا آزاد شوي، آزاد شو تا عاشق شوي، عاشق شو تا آدم شوي. دنيا را به حال خود بگذار و تركش كن.214

*****************

اي مردم بدانيد كه من به خاطر اعتلاي كلمة الله و نجات اسلام و جنگ با سلطة استكبار قيام كردم و در اين راه سلاحي قويتر، انقلابي‌تر و پيروزمندتر از «شهادت» نديدم و نشناختم و نيافتم. مگر نه اينكه اين سلاح سيدالشهدا اباعبدالله(ع) است. و مگر نه اينكه جاي جاي پهنة زمين كربلا و لحظه لحظة عرصة زمان عاشوراست. پس، من نيز به تأسي از مولايم حسين(ع) از تنها داراييم يعني جان تيري آتشين ساخته و آن را به خون سوزنده‌ام آغشته و در كمان روح استوار ساختم و به عنوان كماندار تير حق و به اذن خداوند قهار، در قلب باطل نشاندم، تا تو انسان از خواب بيدار شوي و دريابي كه دنيا آزمونكده‌اي بيش نيست؛ آزمونكده‌اي موقت كه در آن ايمان‌ها در زير امواج متصل اضداد امتحان و صابران گلچين مي‌شوند. آري، توقفگاهي است كه بايد در آن پاك شد، عقيده يافت، جهاد كرد، مستقيم ماند و با ايمان رفت.215

*****************

اين راه راهي است كه انبيا و اولياءالله پيمودند. از اينكه من اين راه را مي‌پيمايم و به ياري خدا به توفيق مي‌رسم خوشحال باشيد. براي من زياد گريه نكنيد. هميشه به ياد خدا باشيد. در دل امام را دعا كنيد، و از خدا بخواهيد فرج امام را نزديك گرداند و امام را تا انقلاب مهدي(عج) حفظ بفرمايد. هميشه پيرو خط امام باشيد. در تنگناها امام را تنها نگذاريد، زيرا امام بود كه ما را بدين راه هدايت و رهبري فرمود.216

همه بدانند راهي را كه من انتخاب كردم آگاهانه و بنابر وظيفه‌اي بود كه اسلام عزيز به عهدة ما گذاشته بود. و ما كه خود را مسلمان و پيرو ائمة اطهار مي‌دانيم، بايد در راه حفظ اسلام از بذل جان و مال خود دريغ نكنيم.198/محمدهادي محمدي

*****************

بدانيد كه من اين راه را آگاهانه انتخاب كردم و تا آخرين قطرة خونم اسلام را آبياري خواهم كرد. ما اين دنيا را گذرگاه مي‌دانيم نه توقفگاه، و براي همين است كه «شهادت» را براي خود برمي‌گزينيم، و اما آسوده بخوابيد اي ياران، اي «شهيدان» كه ياران مي‌آيند.199/محمدجواد صدق‌آميز

*****************

بدانيد كه چشمانم باز است و راهم مشخص، استقامتم و خونم ضامن كلامم مي‌باشد.200/عليرضا عماري اللهياري

*****************

راهي كه من انتخاب نمودم با شناخت بود، و راهي است كه در آن بايد براي استحكام بخشيدن به نظام جمهوري اسلامي از خود و جان مايه گذاشت. و اگر در اين راه افتخار «شهادت» نصيبم شد به آرزويم رسيده‌ام، زيرا رسالت مكتب ما چنين است كه اگر خوني ريخته نشود و نهال اسلام آبياري نگردد، پس چگونه اسلام گسترش پيدا خواهد كرد. و امروز روزي است كه حجت خدا بر همة ما تمام شده است، همچنانكه خداوند مي‌فرمايد: «أطِيعُواالله و أطيعُواالرّسُولَ و أولي الأمر مِنكُم». پس، من هم با كمال ميل به اين جبهة مقدس كه براي پيروزي اسلام است مي‌روم.201/عبدالله نوروزي

*****************

با آگاهي و شناخت و با يقين به سوي خدا، جهاد و «شهادت» مي‌روم و تا پوزة دشمن (آمريكا) را به خاك نمالم از پاي نخواهم نشست. مي‌روم تا حركت را به سوي خدا در خط رهبري در اين جهان حاكم كنم، و اگر «شهيد» شدم «شهادت» آرزويم بود.202/حسين طحان

*****************

اين راه را خودم انتخاب كردم. اسلحه به دوش مي‌گيرم و براي مبارزه با جور و ستم و تجاوز راهي شهر «شهادت» مي‌شوم.203/اسماعيل روستايي

*****************

من اين راه مقدس را با بينايي و آگاهي كامل انتخاب نموده‌ام، و با قطرات خونم آن را امضا كرده‌ام. و اين درس را نيز از سرور آزادگان جهان حسين‌بن علي(ع) آموخته‌ام؛ درس عشق و «شهادت»، درسي كه انسان‌هاي پاك آن را فراگرفته‌اند و به ديگران نيز آموخته‌اند كه چگونه زندگي كنند و چگونه مرگ را برگزينند.204/فرهاد مروتي

*****************

اي قلبهاي پاك كه با تمام وجود به يقين رسيده‌ايد، بر شماست كه به آيندگان برسانيد كه اگر از خانه و كاشانه دور شديد، اگر پدر و مادر و ديگر علايق را ترك گفتيد. اگر به طرف گلولة داغ و سرخ بي‌مهابا شتافتيد، اگر دهها بار مجروح شديد باز بايستيد. اگر بهترين ياران را داده‌ايم هدفي جز الله و ياري او نداشته‌ايم. مردانه جنگيده‌ايم نه براي آب، نه براي خاك، و نه براي خشنود كردن انساني مانند خود، هدف بالاتر از اينهاست، هرچند كه اين عمل، آب و خاك در پي دارد. براي همين است كه «شهيد»، اسير، مفقود و معلول و يا سالم ماندن مفهومي ندارد. اگر هدف كشورگشايي و يا هدفي غير از رضاي خدا مي‌بود ما حاضر نبوديم حتي يك موي از سرمان كم شود.205/محمد شيخ زين‌الدين

*****************

من حقير «شهادت» را برگزيدم، چرا كه سعادتم در «شهادتم» بود واين نشان لياقت من نبود، بلكه از لطف و كرامت حق تعالي به اين فضيلت رسيدم، و اين آرزوي ديرينه من بود. / علي غلامحسين دهدشتي

*****************

ـ «شهادت» را كه پلي است به سوي لقاءالله و تزريق خون است به پيكر بي‌رمق جامعه، با آگاهي كامل بر زندگي ننگين مادي به دلايل زير برگزيدم: 1. شهادت راهي است كه انبياي الهي و ائمه اطهار(ع) و صديقين انتخاب كردند. 2. به فرموده رهبر كبير انقلاب امام خميني: هر وقت ديديد كيان اسلام در خطر است جان و مال خود را ايثار نماييد. 3. اگر مرگ را انتخاب نكنيم سرانجام مرگ ما را درمي‌يابد. 4. طبق آيه شريفه: «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل‌الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون» و ساير آيات مربوطه. 5. «شهادت» عملي است كه مورد رضاي خداي بزرگ و مقربين درگاهش مي‌باشد، و پاك كننده گناهان اوج افتخار يك مومن با ايمان است. 6. مرگ سرخ بهتر از مرگ سياه است. 7. «شهادت» نزديكترين و بهترين راه براي رسيدن به سعادت و تكامل و لقاءالله است. / ابوالقاسم ناصري

********************

ـ هدف «شهادت» نيست، هدف شناخت خداست، در راه خدا حركت كردن است. «شهادت» وسيله‌اي بيش براي وارد شدن به مرحله تكاملي ديگر نيست. / عباس رحيمي حسيني

********************

ـ چه كنم؟ كالبدم گنجايش روح بلندپروازم را ندارد، انگار مي‌خواهد آن را بشكافد و به پرواز درآيد، ولي چاره‌اي جز اين ندارم كه بين روح و كالبدم يك هماهنگي به وجود آورم و براي اينكه روحم را نرنجانم به خواسته‌اش جواب مثبت داده و راهي طريق‌الله مي‌گردم. شايد بتوانم از اين رنج روحي برهم و سبكبال و روشن ضمير در صف عاشقان قرار گيرد. / بهروز رفيعا


با آگاهي از كم و كيف قضيه راه خود را انتخاب مي‌‌كنم و اميدوارم كه در عروج روحم از زندان جسم ماتم نگيريد و براي اين موهبت الهي و تكامل انساني سوگوار نباشيد وهمان‌گونه كه روحم شادي در طيران به سوي لقاءالله را دارد، شما هم شاد باشيد.187/محمدكاظم چوبدار

*****************

برادران و خواهران بدانيد كه من آگاهانه در اين راه قدم نهاده‌ام كه با نثار خون خود در به ثمر رساندن انقلاب اسلامي، وظيفة‌ انساني و اسلامي را انجام دهم، مگر نه اينكه پايان هر زندگي و انتهاي هر حركت زنده‌اي منزلگاه مرگ است، و رخت بربستن از اين دنيا گام نهادن به عالم برزخ. پس، چه مرگي برتر و بالاتر از مرگ در راه الله نيست. به طور يقين درك كرده‌ام كه شهادت تصادفي نيست، بلكه لياقتي بوده و سعادت بزرگ مي‌خواهد. خدايا، اين رخت بربستن از خانه و كاشانه و دنياي فاني و اين خون ناقابل را از اين حقير بپذير، و آن را ماية‌ خدمت به اسلام و تقويت جمهوري اسلامي قرار بده. اين زمان ياري خدا و روح خدا و زمان آزمايش بنده‌هاي خدا بود؛ دست از همه چيز شسته و با رضا و رغبت راهي جبهه شدم، و اين خود نيز از الطاف خداست، چرا كه اشتياق رفتنم بيشتر از شوق ماندنم بود.188/علي‌اصغر چايچي

*****************

من با شناخت دقيق و با يقين كامل از اين راه (اسلام) هدف را يافته‌ام و به سوي خدا مي‌روم، چرا كه همه از طرف خدا آمده‌ايم و به سوي او بازگشت خواهيم كرد. خدايا، تو خود مي‌داني كه چقدر مشتاق شهادتم.189/سيدمحمدرضا طيبي تفرشي

*****************

من راهم را آگاهانه انتخاب كردم و اگر شهيد شوم با صداي رسا به گوش منافقان و كفار برسانيد كه من آگاهانه و با شناخت كافي، بدون هيچ جبر و زوري كه تنها بر شما منافقان و كفار وارد است، در اين راه قدم نهادم و دوست دارم كه شهيد شوم. نمي‌خواهم كه مرگ به سراغ من بيايد، مي‌خواهم خودم به سراغ مرگ بروم، چه مرگي بهتر از اينكه در راه خدا كشته شوم.190/علي‌اكبر شاطرباقر

*****************

اين راهي را كه مي‌روم و رفتم از روي آگاهي بوده نه از روي هوي و هوس. آيه‌هاي قرآن مجيد و همچنين مظلوميت انقلاب اسلامي ايران و مظلوميت شهيدان و همچنين نداي«هل من ناصر ينصرني» حضرت سيدالشهدا ابا عبدالله الحسين(ع) مرا به اين راه كشاند.191/اسكندر همايوني

*****************

راهي را كه رفته‌ام، و اگر خداوند «شهادت» در اين راه را نصيبم كند، آگاهانه و از صميم قلب بوده است و در اين دنياي فاني يكي از آرزوهاي بزرگم همين «شهادت» در راه خداست، كه اميدوارم اين بار شهد گواراي «شهادت» را بنوشم.192/ولي ملكي

*****************

من با اعتقاد به «الله»، خالق جهان هستي و درهم كوبندة ستمگران و يار و ياور مستضعفان و وعده‌دهندة پيروزي مستضعفين بر مستكبرين و نجات‌دهندة قومي كه خودخواهان دگرگوني و تغيير مي‌باشد، آگاهانه، بنابر اينكه در برابر آرمان و اهداف اين امت رزمندة قهرمان و ايثاگر و رهبري خردمندانة امام خميني احساس مسئوليت كردم، در اين راه پرافتخار قدم نهادم و مرگ در بستر را ترك نموده و داوطلبانه عازم جبهه‌هاي حق عليه باطل شدم.193/عباس توانگر

*****************

«أشهد أن لااله إلا الله و أشهد أن محمداً رسول‌الله»، بدانيد كه من آگاهانه و با شناخت كامل اين راه را انتخاب كردم و جان ناقابلم را به پيشگاه امام زمان(عج) هديه نمودم، و نداي «هَلْ مِنْ ناصرٍ ينصرني» امام حسين(ع) را كه هزار و چند صد سال پيش در كربلاي حسيني طنين انداخت لبيك گفتم. و بدانيد من براي «شهادت» به جبهه‌ةاي جنگ نرفتم، بلكه فقط و فقط براي رضاي خداوند يكتا و پيروزي اسلام به جبهه‌ةا رفتم، ولي در عين حال آرزوي «شهادت» دارم و از خدا مي‌خواهم كه مرگ مرا «شهادت» در راه خودش قرار بدهد و در روز قيامت مرا با شهداي كربلا محشور گرداند.194/علي‌اصغر مرادي

*****************

من جبهه رفتن را بر خود واجب عيني مي‌دانم، و مي‌روم تا با اين مزدوران بعثي و اين خودفروختگان ـ كه حامي منافع ابرقدرت‌ها و در رأس آنها امريكاي جنايتكار مي‌باشد ـ تا آخرين قطرة خوني كه در رگهايم جاري است نبرد كنم. اميدوارم كه بتوانم از عهدة چنين عملي برآيم.195/محمد شفايي

*****************

هدفم اجراي احكام اسلام و سرنگون ساختن متجاوزين و اداي تكليف بوده، حالا اگر در اين راه خون من ريخته شود، اميدوارم كه خدا قبول كند. من راهم را آگاهانه انتخاب نمودم، و اگر «شهيد» شوم به هدفم رسيده‌ام. با صداي رسا به گوش بيخبران و كفار برسانيد كه: ما با شناخت كافي و بدون هيچ زور و اجباري در اين راه گام نهاديم. دوست دارم «شهيد» شوم و نمي‌خواهم مرگ طبيعي به سراغم آيد. مي‌خواهم خودم به سراغ مرگ بروم و چه مرگي بهتر از كشته شدن در راه خداست؟196/ابوالفضل عباسي

*****************

همه بدانند كه ما اين راه را دانسته و با رضاي خود انتخاب كرده‌ايم. همه بدانند كه فقط براي خدا آمده‌ايم و براي اسلام و قرآن آمده‌ايم، كه ما براي پيروزي و تداوم انقلاب اسلامي ايران به رهبري نايب امام زمان، آيت‌الله العظمي امام خميني، و به دنبال عشق و ايمان به راهش و براي نجات همة عالم از زير بار كفر و الحاد و ظلم و ستم و استكبار جهاني در همة زمانها و مكانها آمده‌ايم.197/حسين خادم‌الرضا

برادران از اينكه ما اين راه را انتخاب كرديم، هدفي را دنبال مي‌كنيم و آن دفاع از حق مي‌باشد. در طول تاريخ انبيا و امامان و اولياي خدا در ستيز با ظلم و نفاق بوده‌اند و مي‌خواستند به بقية انسانها بفهمانند كه همانا زندگي عقيده و جهاد است.167/مجيد سليمان‌زاده

*****************

من درجهان و در عصري به زيستن ادامه مي‌دهم كه غارتگران و جهانخواران بين‌المللي در تلاش نابودي اسلام هستند. آخر من هم مسلمانم، بينديشيد كه من چگونه نشستنم را توجيه كنم اين را بدانيد كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است، و من كوشيده‌ام كه تسليم را تمكين نكنم و تابع حق باشم و در جبهه حق خواستار شهادت باشم.168/سيدمصطفي حسيني

*****************

خدايا، تو شاهدي كه امروز ستمگران چقدر آشكارا به بندگان تو ظلم مي‌كنند، ما هرگز نمي‌توانيم شاهد اين زورگوييها باشيم چرا كه گناهي بزرگ است.169/سيداكبر ميرمحمدي

*****************

امروز روزي است كه از هر گوشة جهان صداي مظلومي به هواست و مظلومانه استمداد مي‌طلبد ما چگونه بشنويم و اين ندا را و آرام بگيريم؟ با ديدگاهي توحيدي به جهان بنگريم و مرگ را در راه خدا زندگي جاويد بدانيم، و سپاس خداوندگاري را كه اين نعمت بزرگ يعني روح خدا، خميني را براي ما فرستاد.170/مسعود كياني‌ثابت

*****************

در اين زمان كه دشمن به كشور ما حمله كرده است و با توجه به آن همه جنايات، آيا وقت آن نرسيده است كه زينب وار بانگ بزنيم و علي‌وار در ميدانهاي نبرد مبارزه كنيم. امام حسين كه در كربلا مسلمانان را به ياري مي‌طلبد و اكنون زمان لبيك گفتن آن فرا رسيده است.171/كاظم استيري

*****************

من سرباز اسلام و فرزند خميني هستم و تصميم گرفتم كه به سهم خود حركت كنم روحم نيز بايد از اين بدنم درآيد و به عالم اعلا برود، روحم به حيات جاويدان بپيوندد.172/محمد بختياري

*****************

وظيفة خود دانستم كه در اين راه بروم، و با شيطان مبارزه كنم هرچند به قيمت خون خود تمام شود و كشته شوم.173/نبي‌الله نجفي

*****************

به خاطر اين به جبهه رفتم كه ديگر نمي‌خواستم زير بار ظلم باشم.174/علي‌اكبر برغمدي

*****************

يك پاسدار هميشه سلاح ايمان و شهادت را همراه دارد. يك پاسدار آن قدر مي‌جنگد تا بساط كفر از روي زمين برچيده شود.175/ابراهيم رمضاني

*****************

ما مي‌رويم تا اسلام بماند. تا فرياد امام حسين را لبيك گوييم، و پيام خويش را به نسل آينده ابلاغ كنيم.176/حسين رحمان‌آبادي

*****************

من مي‌روم تا اسلام بماند. تا قرآن بماند، من آگاهانه رفتم و آگاهانه مردم، سپاس خدايي را كه مرگ مرا مرگ محمد و آل محمد قرار داد.177/محمدتقي عباسيون

*****************

مافردا مي‌رويم تا به ياري خداوند چشم طمع امريكا را در منطقه كور و دستش را در خاورميانه كوتاه كنيم.178/محمدرضا عليخاني

*****************

من خيلي خوشحال هستم كه اين افتخار نصيبم شد كه در اين جبهه‌هاي حق و باطل بجنگم.179/مهدي مقدم‌جو

*****************

به خدا سوگند، تا روزي كه انتقام اين مظلومان و تمام مظلومان جهان را نگيريم هرگز از پاي نخواهيم نشست.180/اسماعيل فراهاني طجه

*****************

با خون خود چنان گردابي فراهم خواهيم آورد كه هر متجاوزي در آن غرق شود.181/احمدرضا دهقان‌نيّري

ما به كربلاي حسين مي‌رويم. به سوي ديار ابدي مي‌شتابيم. به بهشت بي‌نهايت خدايمان مي‌رويم. خدايا ما به سوي تو مي‌آييم. معبودا ما به سوي تو مي‌آييم.149/محمدحسن مسعودي همت‌آبادي

*****************

موقعي كه تمام شهرها و كوچه‌هاي كربلاي ايران بوي شهادت و مجاهدت و مي‌دهد. چطور من راضي شوم كه از اين كاران اباعبدالله الحسين عقب بمانم. من حاضرم كه جانم را در راه رضاي خدا بدهم. و به حضرت ابا عبدالله الحسين بگويم: من به اين راه كه راه كاروان كربلاي شماست افتخار مي‌كنم.150/اسكندر همايوني

*****************

ما در مقابل اين خونهاي پاك مسئول هستيم . ماهمه بايد احساس كنيم و نگذاريم اسلاحه‌اي كه از دست هر شهيد مي‌افتد بر زمين بماند، و با يد به آن نداي شهيدان كه مي‌گويند: رهبر خميني و نهضت حسيني جامة‌ عمل بپوشانيم.151/محمد شفائي

*****************

خون شهيدان صدايم مي‌زنند. بايد بگويم: الآن وقت آن رسيده است و حسين زمان خميني بت شكن را بايد ياري كرد. 152/علي گرگان‌بيك

*****************

با رالها، تو را گواه مي‌گيرم كه در مقابل عظمت انقلاب و شهيدان احساس مسئوليت كردم، كه از مال و زندگي دست شسته و راه انبيا را مي‌پيمايم.153/محمد پورجعفري

*****************

آيا كسي مي‌تواند با چشم خود ببيند كه دشمن قصد نابودي دين و قرآن را دارد، من مي‌روم تا راه كربلا را براي ديگر عزيزان باز و جانم را فداي اباعبدالله كنم.154/محمدتقي كيوان‌فر

*****************

شهادت براي ما جوانان ايراني افتخار است زيرا پيامبران ما زير بار ظلم نرفتند و ما نيز راه آنها را ادامه مي‌دهيم. مي‌خواهم به خاطر اسلام امام و آزادي شهيد شوم تا اسلام عزيز به تمامي جهان صادر شود.155/غلامعلي جمال‌زهي

*****************

از آن زمان كه من اين راه را شناختم و انتخاب كردم تعقيبش كردم و روز به روز كه از عمرم مي‌گذشت موفق‌تر مي‌شدم. به همه تو صيه مي‌كنم كه تنها راه رستگاري جهاد در راه خداست. و نصيب هر كسي نمي‌شود.156/مهدي صفايي

*****************

من و شما راهي را از خداوند منان آرزوي كرده‌ايم كه لبيك گوي امام حسين باشيم، و حافظ خون شهدا و رهرو قرآن باشيم.157/سيدابوالقاسم حجازي

*****************

اين جانب حكم شرعي دانستم كه به فتواي امام خميني لبيك گويم و انجام وظيفه نمايم، و اين وصيتنامه‌ را در كنار سنگر عشق و شهادت مي‌نويسم، و از خدا مي‌خواهم كه در اين امتحان مرا مؤيد بدارد و به آرزوي خود كه پيروزي يا شهادت است برسم.158/غلامعلي محمدزاده

*****************

امروز، ضرورت ايجاب مي‌كند كه تمام اوقات خود را صرف خدمت به اسلام كنم. كه علي به خاطرش 25 سال خانه‌نشين شد و پهلوي يگانه دخت نبي اكرم شكست، پس بايد از اسلام دفاع كنم.159/بنامعلي محمدزاده

*****************

من در مقابل يك انتخاب بزرگ و سرنوشت ساز درمانده بودم، و براستي تصميمگيري نداشتم. من در اين انتخاب واجب دانستم كه براي ياري امام حسين و دفاع از خاك وطن و ناموس خودم به سوي جبهه‌ها بيايم.160/جواد سبزي‌پور

*****************

مي‌روم تا وظيفة خود را به كشور ادا كنم. بايد به سربازي بروم تا از كساني نباشم كه پيامبر جواب سلام آنان را نمي‌دهد.161/فتح‌الله مرادي‌اميد

*****************

مامسئوليت بزرگ الهي خود را جامة عمل مي‌پوشانيم. و با فرياد خود و خشم در مقابل دشمنان خدا و خلق به قيام ايستاديم . براي احقاق حق بايد جست و فرياد كشيد و سكوت را رها كرد و كفن بر تن كرد تا اينكه بتوان در كشيدن حقّي از حلقوم دشمنان موفق شويم.162/حسين مصدق

*****************

آنان تلاش مي‌كنند كه با مذهب عليه مذهب مانند ابوجهل، و ابوسفيان‌ها قيام كنند. من به جبهه مي‌روم تا مسئوليت شيعه بودنم را به اثبات برسانم.163/محمد بختياري

*****************

در اين زمان بين اسلام و كفر جهاني اختلاف و جنگ و ستيز است و كاري به وسيلة شاهد گرفتن مشخص مي‌شود اگر با ريخته شدن خون ما، اسلام بر پا مي‌شود پس ما از جان و مال خود مي‌گذريم.164/علي محمدي

*****************

چرا با اين قدرت كم با ابر قدرتها مبارزه مي‌كنيم؟ به اين علت كه مطمئن هستيم خدا با ماست، و با يد برخيزيم و حق از دست رفته‌مان را از دشمنان بگيريم و آن را به صاحب اصلي آقا امام زمان بسپاريم.165/محسن حبيب‌زادگان

*****************

فرياد خلقهاي تحت ستم و آه و ناله‌هاي مظلومان تاريخ به گوش مي‌رسد و ما را به ياري و كمك مي طلبد. و ما مسئوليم و يك لحظه نمي توانيم از زير بار سنگين مسئوليت شانه خالي كنيم.166/سيدجمال ميرشجاعي
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده